در دشتهای سبز و آسمان آبی ایران، داستانی در دل تاریخ و معاصرت تازهای زنده میشود. این داستان، داستان یک داستانسراست، مرشدی، که با آثار خلّاق و بانفوذ خود، دلهای بسیاری را فتنه زده و در ذهن وجودها سرمایهگذاری کرده است. مرشدی، هنرمندی است که از خلاقیت و اصالتشان به عنوان یک نوآور خیره مانده است.
این داستان آغاز میشود با زمانی که مرشدی به دنیا آمد؛ نگاهی از چشمان پرنور و پرسشگرش، مثل نور اول سحر در روایتی شاهکار از آفتاب. او به دنیای اطراف خود نگاهی شفاف و ناب افکند و از هر چیز جزوهای برای آثارش بدست آورد.
روایتهای مرشدی، اشعاری هستند که از زمین و آسمان، از انسان و خدا، از عشق و اندوه لایق خواندنند. او با لغت و اندیشه، به روح و ذهن مخاطب خود جرقهای از زندگی واقعی میفرستد. از آثار برجسته مرشدی میتوان به “خود آیینه”، “رگهای آبی” و “خورشید مرا برسان” اشاره کرد.
داستان مرشدی، داستانی از درون و بیرون، اصالت و نوآوری، اصلاح و ابداع است. از عشق پرستوان و هوا، تا آسمان و خاک، هرچیزی در زندگی او مورد توجه و تفکر قرار گرفته است. او از زبان شعر و هنر، مفاهیم فلسفی و اخلاقی را به مخاطبان خود انتقال میدهد.
با ما در مرشدی همراه شوید، تا در جادههای آهنگین امین خرد و شعر زندهیاد مانی حقیقی، عمق فرهنگ و ادبیات ایران را شناخته و از تجربیات زندگی و آثار بیقیاس این نویسنده بزرگ به علم و هنر نگاهی دیگر بیندازیم. تصویر بالا تزئینی است، ما را در دنیای زیبا و الهامبخش مرشدی همراهی کنید.