کریدور اقتصادی اقتصادی هند-East-Europe (IMEC) ، که در اجلاس G20 در سپتامبر 2023 رونمایی شد ، یک ابتکار عمل جغرافیایی برجسته با پتانسیل تعریف مجدد اتصال و تجارت بین آسیا ، خاورمیانه و اروپا را نشان می دهد. IMEC که به عنوان یک پیشخوان استراتژیک برای ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) پیشنهاد شده است ، راهرو را که از طریق قاره هایی که شامل شبکه ای از بنادر ، راه آهن ، جاده ها و سیستم های دیجیتالی هستند ، طی می کند. این زیرساخت ها از هند تا خاورمیانه که به اروپا گسترش می یابد ، طول می کشد. هدف از این راهرو اتصال ، کاهش زمان تجارت ، افزایش ادغام اقتصادی و تثبیت زنجیره های تأمین منطقه ای است. با این حال ، با وجود چشم انداز امیدوارکننده ، امکان سنجی و تحقق IMEC ، به ویژه از نظر هند ، با چالش های استراتژیک و لجستیکی قابل توجهی همراه است.
برای هند ، IMEC فرصتی تاریخی برای تقویت نقش خود به عنوان یک بازیگر اقتصادی جهانی ارائه می دهد. موقعیت مکانی آن در انتهای جنوب شرقی راهرو مزیت مهمی به آن می بخشد و امکان دسترسی مستقیم به بازارهای غرب آسیا و فراتر از آن به اروپا را فراهم می کند. هند می تواند با استفاده از مسیرهای پیشنهادی IMEC ، که هدف آن کاهش زمان حمل و نقل باری بین بمبئی و اروپا 40 ٪ است ، اعتماد خود را به مسیرهای سنتی دریایی مانند کانال سوئز کاهش دهد. این مطابق با سیاست “قانون غربی” هند و تلاش های مداوم برای تعمیق تعامل اقتصادی و استراتژیک با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) است. علاوه بر این ، به عنوان یک مرکز در حال رشد برای تولید و خدمات ، هند می تواند صادرات را با کارآمدتر هدایت کند و باعث افزایش رقابت خود در تجارت بین المللی شود.
با این وجود ، هند برای تحقق این دستاوردها باید بر موانع قابل توجه غلبه کند. یکی از چالش های اصلی توسعه زیرساخت های داخلی است. اگرچه هند از طریق ابتکاراتی مانند Sagarmala و Bharatmala گام های قابل توجهی در به روزرسانی بنادر و تدارکات برداشته است ، اما شکاف ها در اطمینان از اتصال چندمودال یکپارچه باقی مانده است. تصویب پروژه بندر 9 میلیارد دلاری Vadhavan در نزدیکی بمبئی یک گام مثبت است ، اما ادغام کامل با IMEC نیاز به توسعه هماهنگ جاده ها ، راه آهن و زیرساخت های دیجیتال دارد. نوار قرمز بوروکراتیک ، مسائل مربوط به دستیابی به زمین و تأخیرهای سیاست می تواند مانع اجرای به موقع شود.
علاوه بر این ، ژئوپلیتیک منطقه ای یک چالش بزرگ برای امکان سنجی راهرو است. خاورمیانه ، یک منطقه مهم ترانزیت برای IMEC ، همچنان با بی ثباتی روبرو است. جنگ در غزه ، وضعیت ادعا ایران در منطقه و تهدیدات دریایی در دریای سرخ و تنگه هورموز می تواند جریان لجستیکی را مختل کند. این عدم قطعیت ها باعث افزایش ریسک پروژه ، جلوگیری از سرمایه گذاری خصوصی و افزایش هزینه های بیمه و امنیتی می شود. دخالت کشورهای اسرائیل و عربی در همان چارچوب ، لایه دیگری از پیچیدگی را اضافه می کند ، به خصوص اگر بحران های دیپلماتیک یا امنیتی تشدید شود. بنابراین ، مکانیسم های کاهش ریسک سیاسی و درگیری دیپلماتیک برای حفظ زنده ماندن راهرو بسیار مهم خواهد بود.
نگرانی دیگر ، محیط رقابتی است که توسط ابتکارات زیرساخت های جایگزین ایجاد شده است. BRI چین ، با وجود انتقاد و خستگی اقتصادی ، هنوز هم بر بخش عمده ای از چشم انداز اتصال اوراسیا حاکم است. به طور همزمان ، کریدور بین المللی حمل و نقل شمال و جنوب (INSTC) ، که شامل هند ، ایران و روسیه است ، مسیری جایگزین را به اروپا ارائه می دهد. برای IMEC برای جذب سرمایه گذاری و تعهد ذینفعان ، باید نشان دهد که در مقایسه با این راهروهای موجود ، مسیری سریعتر ، ایمن تر و از نظر اقتصادی مناسب تر را ارائه می دهد.
با وجود این موانع ، مزایای احتمالی هند قابل توجه است. اول ، این راهرو اتصال هند با اروپا و غرب آسیا را افزایش می دهد و وابستگی به خطوط دریایی پر ازدحام و تسهیل حرکت سریعتر کالا را کاهش می دهد. دوم ، این امر امنیت انرژی را با فعال کردن زنجیره های تأمین نرم تر و مطمئن تر برای واردات نفت و گاز از خلیج فارس ترویج می کند. سوم ، IMEC می تواند باعث ایجاد سرریز اقتصادی قابل توجهی شود ، از جمله ایجاد اشتغال در لجستیک ، ساخت و ساز و خدمات دیجیتالی ، به ویژه در ایالت های ساحلی غربی هند. چهارم ، این موقعیت ژئوپلیتیکی هند را به عنوان یک شریک قابل اعتماد و غیر دولتی در چشم انداز گسترده تر استراتژیک آسیا در هند و غرب تقویت می کند و در تضاد رویکرد ادعا کننده چین است.
کشورهای خاورمیانه – به ویژه امارات و عربستان سعودی درگیر بودند – همچنین می توانند از IMEC به طور قابل توجهی بدست آورند. این پروژه کاملاً در برنامه های تنوع اقتصادی این ملل ، به ویژه سعودی ویژن 2030 و استراتژی امارات متحده عربی برای انتقال به یک مرکز لجستیک و سرمایه گذاری جهانی متناسب است. با خدمت به عنوان یک گره ترانزیت مرکزی در IMEC ، کشورهای حوزه خلیج فارس می توانند از موقعیت جغرافیایی خود برای ارتقاء ارتباط استراتژیک خود در تجارت جهانی استفاده کنند. این می تواند سرمایه گذاری مستقیم خارجی را به خود جلب کند ، ایجاد شغل در زیرساخت ها و لجستیک را تحریک کند و انتقال فناوری را از طریق سرمایه گذاری های مشترک ترغیب کند. افزایش پیش بینی شده در ترافیک بار و جریان داده ها همچنین می تواند از توسعه مناطق تجاری آزاد منطقه ای و مراکز لجستیک هوشمند پشتیبانی کند.
برای عملیاتی و پایدار IMEC ، کشورهای خاورمیانه باید اقدامات مختلفی را انجام دهند. اول ، آنها باید هماهنگی سیاسی را در بین شرکت کنندگان در راهرو تقویت کنند. یک نهاد اختصاصی چند جانبه حاکمیت – نمایندگان سازنده از هند ، کشورهای خلیج فارس ، اتحادیه اروپا و شرکای پشتیبانی مانند ایالات متحده – می توانند از اجرای مداوم ، هماهنگی سیاست و حل و فصل مناقشه اطمینان حاصل کنند. دوم ، ثبات منطقه ای ضروری است. تلاش برای از بین بردن درگیری ها ، حمایت از فرآیندهای صلح و تقویت امنیت دریایی پیش نیازهای جریان تجاری بدون وقفه است. این شامل مقابله با تهدیدها در نقاط خبری دریایی مانند باب المندب و تنگه هورموز است.
سوم ، سرمایه گذاری های گسترده در زیرساخت ها مورد نیاز است. این شامل به روزرسانی ظرفیت بندر در شهرهایی مانند جبل علی ، دمام و حیفا ، بهبود اتصال ریلی در شبه جزیره عربستان و دیجیتالی کردن گمرک و مدیریت لجستیک برای تسهیل حرکت یکپارچه مرزی است. چهارم ، چارچوب های نظارتی در کشورهای شرکت کننده باید هماهنگ باشد. اختلاف در تعرفه های تجاری ، رویه های گمرک ، پروتکل های دیجیتال و استانداردهای حمل و نقل باید به حداقل برسد تا از تأخیر و کاهش هزینه های معامله جلوگیری شود.
سرانجام ، کشورهای خاورمیانه باید مشارکتهای دولتی و خصوصی را تشویق کنند و شرکتهای لجستیکی جهانی ، شرکتهای زیربنایی و موسسات مالی را درگیر کنند تا بار مالی و عملیاتی ساختمان و حفظ راهرو را به اشتراک بگذارند.
کریدور اقتصادی اقتصادی هند-East-Europe (IMEC) با کریدور بین المللی حمل و نقل شمال و جنوب (INTC) در هر دو جغرافیا و هدف استراتژیک متفاوت است. در حالی که INSTC هند را از طریق ایران ، دریای خزر و روسیه به اروپا متصل می کند ، IMEC ایران و روسیه را دور می زند و هند را از طریق شبه جزیره عربستان و اسرائیل به اروپا پیوند می دهد. از نظر استراتژیک ، IMEC از ایالات متحده و اتحادیه اروپا به عنوان ضد BRI چین حمایت می شود و هدف آن تقویت روابط هند با کشورهای غرب و خلیج فارس است. INSTC بیشتر از نظر منطقه ای متمرکز و مستعد اصطکاک های ژئوپلیتیکی است که شامل ایران و روسیه می شود ، در حالی که IMEC با تنظیمات اقتصادی و سیاسی جهانی در حال ظهور هماهنگ است. فراتر از مسیر و تراز سیاسی ، IMEC و INTC نیز در مدل های زیرساختی و اهداف استراتژیک متفاوت هستند. IMEC یک کریدور چند مدلی ، یکپارچه دیجیتالی است که بر حرکت حمل و نقل با سرعت بالا ، انرژی پاک و تدارکات هوشمند تأکید می کند-با استانداردهای اتصال به حمایت غربی. این کشور خاورمیانه ، به ویژه امارات و عربستان سعودی را به عنوان گره های مرکزی در زنجیره های تأمین جهانی قرار می دهد. در مقابل ، INTC قدیمی تر ، آهسته تر برای توسعه است و به حمل و نقل سنتی و راه آهن از طریق مناطق بی ثبات ژئوپولیتیک متکی است. در حالی که INSTC دسترسی به اوراسیا هند را تقویت می کند ، IMEC با هدف ادغام عمیق تر با اقتصادهای غربی ، متنوع سازی مسیرهای تجاری هند در میان تغییرات قدرت جهانی و تحریم های محور محور است.
در پایان ، کریدور اقتصادی و مرجع اقتصادی هند-East-Europe یک ابتکار بینایی است که در صورت اجرای مؤثر ، می تواند دینامیک تجارت و ارتباط بین منطقه ای را تغییر شکل دهد. برای هند ، دسترسی اقتصادی پیشرفته ، انعطاف پذیری زنجیره تأمین و نفوذ ژئوپلیتیکی را ارائه می دهد. برای خاورمیانه ، نوید تنوع اقتصادی ، توسعه زیرساخت ها و موقعیت تقویت شده در شبکه های تجارت جهانی است. با این حال ، موفقیت راهرو بستگی به غلبه بر چالش های اساسی سیاسی ، زیرساختی و استراتژیک دارد. این امر به همکاری چند جانبه پایدار ، سرمایه گذاری های هوشمند و یک محیط امنیتی پایدار منطقه ای نیاز دارد. IMEC با داشتن اراده سیاسی مشترک و سازوکارهای نهادی ، می تواند به عنوان سنگ بنای یک معماری اقتصادی جدید که آسیا ، جهان عرب و اروپا را بریده می کند ، ظاهر شود.
نویسنده استادیار ، انستیتوی دفاع و مطالعات استراتژیک آمیتی ، دانشگاه آمیتی ، نویدا است.