توسط محمد اسلامی و ابراهیم ماراشی | –
براگا ، پرتغال و سان مارکوس ، کالیفرنیا (ویژه به اظهار نظر آگاهانه ؛ ویژگی) – جهان اکنون از دست دادن پاپ فرانسیس ، یک تایتان معنوی که قطب نما اخلاقی و صدای بی بدیل برای حاشیه نشین بسیار فراتر از محدوده دیوارهای واتیکان است ، ناراحت است. در قلب پاپی او تعهد بی نظیری به صلح ، عدالت و هارمونی بین ادیان بود – هیچ کس نسبت به حمایت عمیق و مداوم خود برای فلسطینی ها دلخراش نیست.
در آدرس عمومی نهایی خود ، که در یکشنبه عید پاک از یک بالکن مشرف به میدان سنت پیتر ، پاپ فرانسیس ، ضعیف اما شدید و شفاف تحویل داده شد ، از آخرین نفس خود در نفوذ عمومی برای محکوم کردن خشونت تشدید شده در غزه استفاده کرد. “بگذارید رنج مردم فلسطین را فراموش نکنیم ،” او گفتبشر لحظه ای مختصر بود ، اما اهمیت آن در سراسر جهان به ابهام اخلاقی بازگردد. این یک یادآوری نهایی بود که او در یکی از قطبی ترین و دردناک ترین بحران های زمان ما ایستاده بود.
یک پاپی از وکالت
رویکرد پاپ فرانسیس به خاورمیانه هرگز یکی از انتزاع نبود. همبستگی او با مردم فلسطین بلاغی نبود ؛ این کشیش ، شخصی و در بعضی مواقع سیاسی بود. به تازگی در فوریه 2024 ، وی رنج “غیرقابل تحمل” را در غزه محکوم کرد و کمپین بمباران اسرائیل را نامتناسب و خواستار آتش بس بشردوستانه کرد. “کافی است ، لطفا متوقف شوید ،” وی گفت: در طی مخاطبان عام ، رهبران را مجبور به در نظر گرفتن هزینه انسانی در پشت لفاظی نظامی می کنند.
این موضع جدیدی نبود. از سالهای ابتدایی پاپی خود ، فرانسیس از یک راه حل دو کشور که در عزت و شناخت متقابل مستقر شده بود ، دفاع کرد. سفر وی در سال 2014 به سرزمین مقدس ، یک کلاس مستر در دیپلماسی نمادین بود – هر دو رهبران اسرائیلی و فلسطین ، در حالی که به طور جدی متوقف می شد در کنار بحث برانگیز دعا کند دیوار جدا سازی در بیت لحم آن تصویر – فرانسیس در حالی که سکوت برای وحدت دعا می کرد ، به نمادی از تقسیم لمس می کرد – به آگاهی جهانی می رسید.
آنچه فرانسیس را از سایر رهبران جهان ، چه سکولار و چه مذهبی ، متمایز کرد ، امتناع وی از تسلیم روایت های باینری بود که اغلب بر گفتمان خاورمیانه حاکم است. او به طور مداوم خشونت را از هر طرف محکوم می کرد ، اما همدلی او با گرفتاری فلسطینی ها – به ویژه غیرنظامیان به دام افتاده در نوار تحت محاصره – در بین چهره های جهانی بی نظیر بود.
ایمان به عنوان یک پل: از Assisi تا الازهر
برای درک جهان بینی پاپ فرانسیس ، باید تصمیم خود را برای اتخاذ نام “فرانسیس” دوباره بررسی کرد. به آرامی انتخاب نشده است. سنت فرانسیس از Assisi ، Friar ایتالیایی قرن سیزدهم ، نه تنها به خاطر سادگی و عشق او به فقرا ، بلکه به خاطر مأموریت جسورانه صلح وی در طول صلیبی پنجمبشر در سال 1219 ، فرانسیس برای دیدار با سلطان الکامیل مصر از خطوط دشمن عبور کرد. مبادله آنها از منطق جنگ سرپیچی کرد: سلطان به جای اجرای او ، از فرانسیس استقبال کرد ، و این دو مرد – که توسط دین تقسیم می شدند اما با روح متحد شدند – پیوندی را ایجاد کردند که معاصران آنها را گیج می کرد.
هرگز مسئله ای از نظر آگاهانه را از دست ندهید: برای عضویت در خبرنامه ایمیل ما اینجا را کلیک کنید! رسانه های اجتماعی وانمود می کنند که به شما اجازه می دهند مشترک شوید اما سپس از الگوریتم ها برای سرکوب پست ها استفاده می کنند و به جای آن تبلیغات خود را به شما نشان می دهند. و لطفاً ، اگر مقاله ای را که دوست دارید مشاهده کنید ، آن را در یک ایمیل بچسبانید و با دوستان به اشتراک بگذارید.
این برخورد تاریخی عمیقاً به شکل الهیات برخورد پاپ فرانسیس شکل گرفته است. او اغلب او گفت: “گفتگو تنها مسیر است” گفته شده، و او آن را با عمل عمدی مجسم کرد. در سال 2019 ، او یک سفر تاریخی به ابوظبی انجام داد و در آنجا با هم امضا کرد سند در مورد برادری انسان با گراند امام احمد العبب از الازهر در مصر. این رویداد نخستین سفر پاپ از شبه جزیره عربستان بود و لحظه ای آبخیزداری در روابط کاتولیک و مسلمان بود.
فرانسیس همچنین در سال 2017 به مصر سفر کرد ، جایی که وی به رهبران مذهبی در دانشگاه الازهر پرداخت و خشونت های مذهبی را محکوم کرد و خواستار ایمان شد که “در برابر افراط گرایی” باشد. در این برخوردها ، او هویت مذهبی را نه به عنوان منبع درگیری ، بلکه به عنوان چاه آشتی قرار داد.
پاپ فرانسیس پس از توده در بیت لحم برای مردم تکان می خورد. (توسط مصطفی بدر). منتشر شده در زیر Creative Commons Attribution-Share به طور یکسان 4.0 مجوز بین المللی. ساعت/تی عوام ویکی مدیابشر
غزه: یک مرکز اخلاقی
در سالهای اخیر ، به ویژه تحت تأثیر دولت دوم ترامپ و آب و هوای ژئوپلیتیکی به طور فزاینده ای قطبی ، پاپ فرانسیس به عنوان صدایی مفرد ظاهر شد و خواستار عقل و همبستگی شد. وی آشکارا از زبان “برخورد تمدن ها” انتقاد کرد و هشدار داد که چنین لفاظی ها از بین می رود و تقسیم می شود. برای او ، غزه فقط یک نقطه فلش سیاسی نبود – این یک مرکز اخلاقی بود.
رابطه پاپ با جامعه کوچک مسیحی در غزه صمیمی و صمیمانه بود. در ماههای پایانی زندگی خود ، با تشدید بمباران اسرائیل ، فرانسیس تماس های تلفنی شبانه به رهبران مسیحی در غزه برقرار کرد و آسایش و دعا را ارائه داد. اینها حرکات تبلیغاتی برای سرمایه سیاسی نبودند. آنها اقدامات دلسوزی شبانگاه بودند – به طور مقدماتی از نوعی که دلهره او را تعریف می کرد.
ترکیب منحصر به فرد او از رهبری معنوی و آگاهی ژئوپلیتیکی به او اجازه داد تا در سکوت صحبت کند ، به ویژه هنگامی که بسیاری از رهبران جهان دریغ کردند. او یک بار “صلح با سلاح انجام نمی شود.” گفته شدهبشر “صلح با دست کشیده انجام می شود.”
خلاء در امور “ژئوتولوژیک”
مرگ پاپ فرانسیس نه تنها خلاء معنوی را ترک می کند بلکه غیبت در حوزه آنچه را که می توان “امور ژئوتولوژیک” نامید – تقاطع سیاست جهانی و الهیات اخلاقی است. در عصری که ناسیونالیسم ، بنیادگرایی مذهبی و سیاست قدرت غالباً بر مرحله جهانی حاکم است ، فرانسیس یک الگوی جایگزین را ارائه می داد که ریشه در فروتنی ، رحمت و برخورد دارد.
مخالفت وی با اسلحه سازی دین و اصرار وی بر گفتگو ، او را به چهره ای نادر تبدیل کرد – کسی که می تواند بدون از دست دادن وضوح اخلاقی از مرزهای سیاسی فراتر رود. میراث وی اکنون برای ادامه مأموریت خود بر رهبران جهانی ایمان ، جامعه مدنی و نهادهای سیاسی قرار می گیرد.
اکنون این چالش صرفاً برای عزاداری نیست ، بلکه تقلید است. میراث فرانسیس در مجسمه ها یا عناوین گنجانیده نشده است ، اما در وضعیت او به سمت جهان پذیرفته است: یکی از گوش دادن ، حمایت و دستیابی به دیگری. برای کسانی که تراژدی آشکار در فلسطین را تماشا می کنند ، پیام او کاملاً واضح است – عدم وجودی در مواجهه با ظلم ، همدستی است و سکوت گزینه ای نیست.
در دنیایی که به طور فزاینده ای از جنگ و ترس تکه تکه شده بود ، فرانسیس اصرار داشت که دیگری را نه به عنوان یک تهدید ، بلکه به عنوان یک همسایه ببیند. همانطور که او یک بار گفته شده، “کمی رحمت ، جهان را سردتر و عادلانه تر می کند.” در خیابان های غزه ، در کلیساهای بیت لحم و در قلب افراد صلح در همه جا ، این گرما اکنون در حافظه او می لرزد.
–
محمد اسلامی استادیار دعوت شده در روابط بین الملل در دانشگاه مینو ، براگا ، پرتغال است.
ابراهیم المراشی استادیار تاریخ در کال ایالت سان مارکوس است. وی با آرتور گلدشمیت جونیور ، تاریخ مختصر از خاورمیانه (Routledge ، 2018) و با Phebe Marr ، تاریخ مدرن عراق (Routledge ، 2017) همکاری کرد.