تغییر لحن دولت ترامپ بر تعهدات فرامرزی آمریكا و احتمال كاهش حضور نظامی آمریكا در اروپا ، ابتکارات سیاسی را برای دکمه های معماری امنیتی بومی قاره سوق داده است – فرایندی كه قبلاً در حال انجام بود ، هرچند كه تا حد بسیار محدودی تر باشد ، به عنوان نتیجه ای از تغییر مجدد قدرت بزرگ با روسیه در مورد روسیه در مورد روسیه ریوالری بزرگ با روسیه در مورد روسیه ریوسری بزرگ ریوسری با روسیه ریوسری با روسیه ریچریاری بزرگ با روسیه ریوسری با روسیه ریوالری بزرگ با روسیه ریوسیوری با روسیه ریوالری بزرگ با روسیه ریوسری بزرگ با روسیه ریوالری بزرگ با روسیه با روسیه ریوسری بزرگ با روسیه ریوسری بزرگ با روسیه ریوسری بزرگ با روسیه ریوسری بزرگ با روسیه با روسیه بزرگ روسیه با روسیه ریوالری بزرگ ، Türkiye به طور بالقوه می تواند در این فضای امنیتی جدید به عنوان یک کشور نه تنها در پل بین اروپا و آسیا ، بلکه بین غرب و روسیه نیز نقش مهمی ایفا کند.(من)
در زمینه جنگ روسیه و اوکراین ، مهمترین تهدید امنیتی برای اروپا در حال حاضر و به احتمال زیاد در دهه ها ، ولدیمیر زلنسکی ، رئیس جمهور اوکراین خواستار Türkiye شد تا نقش فعال تری در مذاکرات صلح داشته باشد(ب) در کنار ایالات متحده و اتحادیه اروپا. مشارکت دولت ترکیه در جلسات سطح بالا مانند اجلاس “امنیت آینده ما” در لندن(iii) اهمیت استراتژیک آنکارا را در درگیری برای رهبران اروپایی نیز برجسته کرد. Türkiye می تواند در یک نیروی صلح آمیز مستقر به عنوان بخشی از ضمانت های امنیتی اروپا در اوکراین شرکت کند.(IV) این حتی می تواند به لطف گفتگوی خود با مسکو ، بر اساس برنامه های احتیاطی که تاکنون پیشنهاد شده است ، به عنوان ضد وزن در پشت جبهه شرقی عمل کند.
دولت دوم ترامپ همچنین از Türkiye حمایت می کند که نقش فعال تری در پهلو شرقی ناتو و به عنوان یک عامل بازدارنده بالقوه علیه روسیه بازی می کند. با وجود این ، خطرات ناشی از بسیج احتمالی نظامی در دریای سیاه می تواند زنده ماندن چنین برنامه هایی را تضعیف کند و Türkiye را نیز در موقعیت دشوار قرار دهد ، به خصوص از نظر وابستگی زیاد انرژی خود به روسیه.
هم اهمیت مداوم امنیت در منطقه دریای سیاه و هم سقوط رژیم اسد در سوریه در اواخر سال 2024 – ایجاد خطرات ناشی از جریان مهاجرت به سمت اروپا – مشوق هایی را برای پایتخت های اروپایی فراهم می کند تا Türkiye را در زمینه ملاحظات امنیتی خود جدی بگیرند. اظهارات اخیر رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان تأکید کرد که از دیدگاه آنکارا ، “امنیت اروپا بدون Türkiye” غیرقابل تصور است.(v)
با این وجود چقدر نقش یک نقش یکپارچه Türkiye می تواند در امنیت اروپا بازی کند ، با این وجود بستگی به این دارد که چه مزایایی می تواند در ازای آن به دست آورد. روابط Türkiye-EU مدتهاست که از سال 1999 با وضعیت نامزد اتحادیه اروپا به طور موثری در حالت ایستاده قرار گرفته است. در حالی که سابقه حقوق بشر Türkiye یکی از نکات بحث و جدال بوده است ، رکود اقتصادی و تورم این کشور نشان دهنده موانع اضافی در مقابل عضویت در اتحادیه اروپا است. اختلافات Türkiye-EU در مورد جزیره قبرس و تقسیم مداوم آن بین سیاست های یونانی و Türkiye با هم تخصص دیگری است. البته Türkiye به طور یک طرفه مسئول مذاکرات متوقف شده نیست ، زیرا حساب خود اتحادیه اروپا با “تعمیق” و “گسترده شدن” آن ، به ویژه که فیاسکو Brexit در سال 2016 است ، در هنگام گسترش عضویت خود ، به سیاست های بسیار محتاطانه تری داده است.
افزودن به پیچیدگی های ذاتی در رابطه ترکیبی Türkiye با روسیه ، عضویت آن در ناتو و تاریخچه آن با اتحادیه اروپا ، شکوفا شدن ظاهری اتحاد غربی است – با ایالات متحده و چند مورد از متحدان اروپایی خود مانند ایتالیا و مجارستان به عنوان یک جریان و بقیه کشورهای اروپایی ، هر دو در داخل و خارج از EU ، به عنوان دیگری خدمت می کنند.
ایالات متحده می تواند Türkiye را به عنوان یک شریک استراتژیک نزدیک قرار دهد ، و آن را به عنوان ضد وزن استراتژی های قهرمان اتحادیه اروپا در اوکراین می داند ، اما تنها با خطر افزایش وزن آنکارا در حوزه امنیت اروپا. از طرف تلنگر ، آنکارا ، اگر مطابق با ابتکارات ایالات متحده یا اتحادیه اروپا باشد ، خطر ایجاد سوء ظن در مورد تعهدات خود به غرب در مسکو را خواهد داشت ، در حالی که کرملین دست خود را بر روی اهرم های بسیار ملموس تأثیر می گذارد.
همانطور که اخیراً وزیر امور خارجه ترکیه گفت ، “جن از بطری خارج است”.(vi) در حالی که Türkiye می تواند با تعادل بین طرفین ، اهرم دیپلماتیک را به دست آورد ، مجبور به انتخاب طرفین در تنش بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا یا غرب و روسیه می تواند به روابط با همه طرف آسیب برساند. در عوض ، عمل متعادل کننده Türkiye به احتمال زیاد در زمینه یک استراتژی پیچیده تر و سه جانبه با توجه به منافع اروپایی ، ایالات متحده و روسیه در کنار اولویت های استراتژیک خود اتفاق می افتد.
رابطه Türkiye-Eu: نقاط قوت امنیتی ، مشوق های اقتصادی و نقاط ضعف سیاسی
در طول سه سال گذشته جنگ روسیه و اوکراین ، ارزش قدرت سخت در نگاه حتی آن دسته از سیاست گذاران اروپایی ، که مدت طولانی نئولیبرالیسم را ترجیح داده و مدیریت روابط بین الملل را در چارچوب های چند جانبه افزایش داده اند ، افزایش یافته است. قدرت شلیک برجسته Türkiye با دومین ارتش بزرگ در ناتو مطمئناً آن را به عنوان یک شریک مطلوب قرار داده است.
این ایستاده توسط صنعت دفاعی قوی کشور تقویت می شود. در سال 2024 ، صادرات دفاعی Türkiye به 7.2 میلیارد دلار افزایش یافته است که سهم جهانی آن در چهار سال گذشته 103 درصد افزایش یافته است.(vii) کسب Baykar از Piaggio و پس از آن توافق نامه همکاری فناوری با لئوناردو(viii) برای ورود صنعت دفاعی ترکیه به بازار اروپا و میدان پهپاد پیشرفته قابل توجه است. در این زمینه ، پروژه Eurodrone ، تقریباً 10 سال پیش برای افزایش استقلال استراتژیک اروپا در فن آوری های هوایی بدون سرنشین (به ویژه برای کاهش وابستگی به سیستم های ساخته شده ایالات متحده مانند MQ-9 Reaper) راه اندازی شد ، به دلیل انتقاد درونی از نسبت مقرون به صرفه در علاوه بر تأخیرها ، با چالش هایی روبرو است. اگرچه ظرفیت کم هزینه و سریع تولید Türkiye برای تقسیم بار مالی جذاب است ، اما دیدگاه اروپا از “استقلال استراتژیک” و اولویت آن برای محافظت از صنعت خود باعث می شود که دخالت Türkiye در این پروژه عملاً دشوار باشد.
علاوه بر این ، محرومیت اخیر Türkiye از برنامه F-35 توسط ایالات متحده ممکن است نگرانی هایی را ایجاد کند که اروپا هنگام توافق نامه های اشتراک گذاری فناوری ، مسیری قابل مقایسه را دنبال خواهد کرد. جایگزینی برای Eurodrone می تواند از طریق یک چارچوب همکاری دو جانبه ترکیه و ایتالیا شکل بگیرد (به عنوان مثال از طریق “Akıncı” Baykar). بنابراین ، به جای همکاری کامل در فن آوری های بدون سرنشین ، پهپادهای ترکیه می توانند خریداران فردی را در کشورهایی مانند اوکراین و لهستان از طریق کشورهای شخص ثالث در داخل اتحادیه اروپا پیدا کنند.
Türkiye (مانند ایالات متحده و انگلیس) از بودجه دفاعی 150 میلیارد دلاری اتحادیه اروپا سود نمی برد.(IX) علیرغم پیوند فعلی ، مهم است که تشخیص دهیم که وضعیت نامزد اتحادیه اروپا Türkiye در عمل ، درهای همکاری دفاعی را باز نمی کند. اتحادیه اروپا استناد به رفتار و حضور نظامی Türkiye در قبرس شمالی ، و تنش های آن با یونان و قبرس جنوبی در دریای مدیترانه در مورد موضوعاتی مانند صلاحیت دریایی و فعالیت های حفاری ، به عنوان شرایطی برای مشارکت کامل در این زمینه است.
این واقعیت که مشارکت Türkiye در برنامه امن اتحادیه اروپا برای تهیه دفاعی مشترک(x) مستلزم تأیید کلیه اعضای اتحادیه اروپا همچنین موانع سیاسی و بوروکراتیک برای مشارکت Türkiye در پروژه های دفاعی اتحادیه اروپا را برجسته می کند. کره جنوبی و ژاپن هر دو توافق نامه مشارکت امنیتی و دفاعی را برای دسترسی به وام های دفاعی اتحادیه اروپا امضا کرده اند (و مذاکرات با کانادا در حال انجام است) ، در حالی که Türkiye ، به عنوان یک کشور نامزد اتحادیه اروپا ، در هیچ کجا در مذاکرات مشابه یافت نمی شود. به دلایل مشابه ، مشارکت در چارچوب های همکاری دفاعی مانند همکاری ساختاری دائمی (PESCO) برای Türkiye نیز مستقیماً امکان پذیر نیست.
اگرچه این دیدگاه گسترده وجود دارد که محرومیت اتحادیه اروپا از Türkiye از سیاست های امنیتی آن ناپایدار است ، آنکارا از مشارکت موقت راضی نخواهد بود و نقش نهادینه تر و دائمی تر خواهد داشت. مشارکت در تسهیلات صلح اروپا (EPF) ، که اتحادیه اروپا در سال 2021 تأسیس کرد و می تواند از کشورهای غیر عضو پشتیبانی کند ، می تواند به Türkiye اجازه دهد تا موانع سیاسی را برای دسترسی به بودجه در سناریوهایی مانند افزایش تحویل اسلحه به اوکراین یا پیوستن به نیروی صلح برساند.
برای اینکه اتحادیه اروپا در قلمرو امنیتی به طور اساسی تر به Türkiye متکی باشد یا با Türkiye همکاری کند ، لازم است که محدودیت های آن را در زمینه چارچوب ها و مکانیسم های فوق کاهش دهد. وضعیت امنیتی در حال تحول در مقابل روسیه ممکن است جای خود را به چنین تغییراتی بدهد ، اما تا چه اندازه به آنها می رسند هنوز نامشخص است.
در این میان ، تقویت همکاری های امنیتی Türkiye با اروپا به احتمال زیاد در مشارکت در پروژه های صنعت دفاعی و بخش انرژی مشاهده می شود. در مورد دومی ، Turkstream ، که گاز را از طریق دریای سیاه به Türkiye منتقل می کند و از آنجا به جنوب اروپا (بلغارستان ، صربستان ، مجارستان) ، تنها مسیر باقیمانده گاز روسیه به اروپا است. به عنوان گامی به جلو ، ادغام گاز دریای مدیترانه شرقی در کریدور گاز جنوبی ، که گاز آذربایجان را از طریق TANAP (خط لوله ترانس آناتولی) و TAP (خط لوله ترانس-آدریاتیک) به اروپا می آورد ، می تواند Türkiye را به یک بازیگر مهم تر در استراتژی متنوع سازی انرژی اتحادیه اروپا تبدیل کند. با این حال ، موانع فنی و سیاسی (از جمله مسئله قبرس و تنش های گسترده تر یونانی و ترکی) باید برطرف شود.
جستجوی راه حل ها در دریای مدیترانه شرقی برای احیای گفتگوی انرژی اتحادیه اروپا-Türkiye ، که از سال 2019 منجمد شده است ، می تواند نه تنها به دلیل تنوع انرژی و تلاش های جایگزینی در پی جنگ روسیه و اوکراین ، بلکه به عنوان یک تغییر در پویایی قدرت در سوریه پس از پاییز رژیم اداری باشد.
روابط یونانی و ترکیه با کاهش تخلفات هوایی ، افزایش همکاری مهاجرت و تجارت در حال رشد ، پیشرفت متوسطی را نشان می دهد. با وجود اعتراضات یونانی(xi)، Türkiye با خرید 40 جت Hurricane Eurofighter ، ادغام نظامی خود را در اروپا تقویت می کند(xii)، در حالی که نقش فرانسه در تولید موشک های شهاب سنگ می تواند اوضاع را بیشتر پیچیده کند(xiii) به دلیل همکاری با آتن. قبرس همچنان یک نکته مهم برای بحث و گفتگو است و یک راه حل به توافق های حقوقی بین المللی در مورد مرزهای دریایی و مناطق اقتصادی انحصاری (EEZ) بستگی دارد. Türkiye طرفی برای UNCLOS نیست و ادعاهای قفسه قاره خود را ادعا می کند (به عنوان مثال توافق نامه Türkiye-Libya 2019). بنابراین توافق بین طرفین در افق نیست. بنابراین ، توجه به همکاری های اسرائیل-ژرک-جنوبی قبرس در دریای مدیترانه شرقی (به عنوان مثال خط لوله EastMed) ، به ویژه در مقابل Türkiye بسیار مهم است.
پایان
روابط Türkiye-Eu به دلیل جنگ در اوکراین ، اهمیت امنیت در دریای سیاه و خطرات مرتبط با تعمیرات اساسی سیستم سیاسی سوریه ، به حرکت در جهت عمل گرایانه ادامه خواهد داد. اگرچه علائم مربوط به قبرس ، روابط ترکیه با روسیه ، اقتصاد ترکیه و عقب نشینی دموکراتیک باقی مانده است ، اما موقعیت ژئوپلیتیکی Türkiye و برجستگی نظامی احتمالاً این مسائل را تحت الشعاع قرار می دهد.
دستگیری اخیر Ekrem ̇mamoğlu ، شهردار استانبول (و کاندیدای اصلی ریاست جمهوری حزب مخالف) ، باز هم زنگ های هشدار دهنده را در غرب در مورد پشتی دموکراتیک در Türkiye قرار داده است.(xiv) اگرچه اظهارات محکومیت از اروپا وجود داشته است ، اما بعید است که به یک پاسخ ملموس تبدیل شود. اهمیت Türkiye در موضوعاتی از قبیل مهاجرت ، تجارت ، انرژی و دفاع با لفاظی اقتدارگرایی در زمانی که نظم بین المللی مبتنی بر ارزش به نظر می رسد در مقایسه با تهدیدهای قدرت سخت از اهمیت دوم برخوردار خواهد بود. علاوه بر این ، اروپا ، با دیدن تمرکز مطلق دستگاه های دولتی در Türkiye و این واقعیت که انتخابات هنوز 2.5 سال از آن فاصله دارد ، احتمالاً فکر می کند که واکنش های آن منجر به تغییر مشخص در Türkiye نخواهد شد و حتی ممکن است دولت و انتخابات آن را ادغام کند.
برای Türkiye ، که در تلاش است تا روابط خود را با ایالات متحده و اتحادیه اروپا هدایت کند و در عین حال به دنبال تنوع بخشیدن به سیاست خارجی خود از طریق سیستم عامل های جایگزین مانند BRICS است.(XV) راه پیش رو ممکن است از طریق تعادل مداوم پیش برود. خطر رویارویی با روسیه در دریای سیاه و در بخش هایی که اقتصاد ترکیه به روسیه متکی است و محرومیت دائمی از برنامه های دفاعی اتحادیه اروپا و ایالات متحده همچنان ملاحظات اساسی برای آنکارا است. آنکارا با توجه به برخورد علاقه های خود با همه احزاب فوق ، خود را در پلی بین سه قطب قدرت جهانی پیدا می کند.