حرفاو چترباز اوکراین هرگز نمی تواند روزی را که دو سرباز روسی را به سمت ایمنی کشاند ، فراموش کند. اول ، در هرج و مرج یک کمین ، در یک مین و زیر آتش ، گروهبان میکولا اوچارنکو کاپیتان خود را نجات داد و پس از شلیک مأمور در چهره ، روسی را پشت برخی از صخره ها کشید.
دقایقی بعد ، یک اپراتور رادیویی پای خود را توسط یک معدن خرد کرد و اوچارنکو دوباره برای رسیدن به و شانه شدن روسی افتاده ، دوباره از آتش سوزی کرد. با این حال ، هنگامی که او سعی کرد سرباز مجروح را حمل کند ، او نیز روی یک معدن حرکت می کند. این پای چپ اوکراینی را منفجر کرد و او را با بوته ای از بین برد. سه رفقا ، اوکراینی و روسی ، در گرد و غبار پراکنده و خونریزی می کردند: برادران بازو در جنگ در یک سرزمین دور.
آنها هستند