این شنبه گذشته ، دور جدیدی از مذاکرات بین ایران و ایالات متحده در عمان صورت گرفت. رئیس جمهور دونالد ترامپ به نمایندگی از محرمانه وی استیو ویتکوف و ایران به نمایندگی از وزیر امور خارجه آن آراگچی.
بیشتر اظهارات ترامپ ، قبل و بعد از مذاکرات ، در جهت درست ، به سمت از بین بردن کامل برنامه هسته ای ایران اشاره کرد ، بنابراین صلح و سعادت می تواند در این امر حاکم باشد خاورمیانهبشر
با این حال ، اظهارات ویتکوف قبل از این جلسه ، با تأکید بر نیاز به نظارت مؤثر و تأیید توسعه سلاح ، و پس از آن ، با بیان اینکه غنی سازی اورانیوم فقط باید نیازهای غیرنظامی را تأمین کند ، یعنی فقط می تواند تا 3.67 ٪ از خلوص باشد ، هر دو سخنان خود رئیس جمهور را متناقض می کند و هم خواسته های اسرائیلی نت امور خارجه نتان ، در آخرین دیدار خود با ترامپ.
مقامات ارشد ایالات متحده ، به ویژه مشاور امنیت ملی ، مایک والتز ، سخنگوی وزارت امور خارجه ، نماینده وزیر روبیو ، و سناتورهای لیندزی گراهام و تام کلتون ، با اظهارات ویتکوف مخالفت کردند (حتی اگر آنها از انتقاد مستقیم او خودداری کنند). آنها در صورتی که ایران به دنبال جلوگیری از حمله به امکانات و زیرساخت های خود باشد که باعث می شود توسعه برنامه هسته ای خود را ادامه دهد ، بر لزوم از بین بردن کامل کلیه قابلیت های هسته ای ایران تأکید کردند.
ویتکوف ظاهراً احساسات غالب را درک کرد (با فرض اینکه وی دستورالعمل های جدیدی را نیز از رئیس جمهور ترامپ دریافت کرده و نگرانی های اسرائیلی را شنیده است) ، و در آخرین بیانیه خود ، او خود را تراز کرد و اظهار داشت که کل برنامه هسته ای باید به ویژه غنی سازی اورانیوم در خاک ایرانیان از بین برود.
پیش از دور بعدی مذاکرات ، که قرار است شنبه آینده آغاز شود ، آراگچی برای دیدار با رئیس جمهور پوتین به روسیه سفر کرد و امیدوار بود که از آن حمایت کند مواضع تهرانبشر براساس اظهارات رسمی روسیه قبل از این جلسه ، که خواستار قطعنامه دیپلماتیک شد ، به نظر می رسد که پوتین می قابل قبول است و سازش هایی را پیشنهاد می کند که به شدت برای صلح جهانی مضر است.
با درک هر دو طرف با چنین نقاط مختلف شروع ، من شخصاً نمی فهمم که حتی می تواند گفتگوها را شروع کند.
همانطور که من و بسیاری دیگر هشدار داده ام ، در حالی که هشدارهای ترامپ به ایران شدید بوده است و دیدگاه وی برای وضعیت نهایی برنامه هسته ای ایران دقیقاً همان چیزی است که مورد نیاز است ، مسیر منتخب ، ورود به مذاکره با ایران ، بدون پیش شرط ترین مذاکره ، بدون پیش شرط و اقدامات واقعی ایران ، به نظر می رسد که اساسی است.
مشارکت در مذاکرات برای توافق هسته ای جدید قبل از اینکه ایران با پیش شرط های دقیق ملاقات کند ، یا حداقل محکم بر روی یک دولت نهایی تعریف شده (حتی اگر این یک رویکرد ناقص باشد ، اما اگر به شدت رعایت شود ، می تواند تقصیر کمتری باشد) ، یک اشتباه خطرناک است. سوال اصلی این نیست که معامله خوب آینده چگونه به نظر می رسد ، حتی اگر ترامپ و نتانیاهو خواسته های ایده آل را برای “معامله خوب” ارائه داده اند. قبل از ورود به مذاکرات بسیار دقیق ، باید روی خواسته ها تمرکز شود.
JCPOA ناقص این نکته را اثبات کرد. مذاکره کنندگان مذاکرات را در سال 2012 با خواسته های صحیح آغاز کردند ، اما نتیجه نهایی توافق فاجعه بار بود که مسیر ایران را به بمب تضمین می کرد. حتی اگر برخی از “متخصصان” آن را علت تأخیر در برنامه معرفی کنند ، این صرفاً یک توهم است. هر توافق نامه جدیدی که صرفاً هدف از آن بهبود بخش موجود باشد بدون نیاز به نابودی زودهنگام کلیه زیرساخت های هسته ای و دستاوردها ، با نقض همه توافق نامه هایی که ایران امضا کرده است ، منجر به فاجعه دیگری خواهد شد.
توافق ایران باید سه ستون برنامه هسته ای را از بین ببرد
همانطور که در مقالات قبلی چندین بار تأکید شده است ، هر توافق ابتدا باید سه ستون اصلی برنامه هسته ای ایران را کاملاً از بین ببرد:
تولید مواد موشکی: ایران باید ذخایر اورانیوم غنی شده خود را به طور کامل از بین ببرد و سانتریفیوژهای آن و تسهیلات تبدیل/غنی سازی خود را از بین ببرد.
توسعه اسلحه: ایران باید کلیه برنامه ریزی ها و توسعه های مربوط به سیستم های سلاح هسته ای را متوقف کند ، فعالیت های گذشته خود را کاملاً فاش کند و کلیه مراکز تحقیقاتی درگیر در فن آوری های کلاهک را از بین ببرد ، که اغلب به عنوان نهادهای دانشگاهی یا غیرنظامی مبدل می شوند.
سیستم های تحویل: ایران باید برنامه موشکی بالستیک خود را که برای حمل کلاهک های هسته ای طراحی شده است ، متوقف و از بین ببرد.
این مراحل باید قبل از شروع مذاکرات عمیق واقعی ، تحت رهبری ایالات متحده ، تأیید و نظارت ، در طی و بعد از روند انجام شود. فقط پس از انطباق کامل باید مذاکرات در مورد آنچه که ایران در ازای شروع دریافت می کند ، انجام شود.
یکی از بزرگترین خطرات این است که دوباره در دام “اقدامات اعتماد به نفس (CBM)” قرار بگیرید ، همانطور که اخیراً توسط تعدادی از “متخصصان” پیشنهاد شده است. به عنوان مثال ، “یک پیشنهاد خوب در اصل” برای رقیق کردن اورانیوم غنی شده به 60 ٪ یا حذف آن از ایران ، همچنین مشکل ساز خواهد بود ، به تنهایی ایستاده است ، زیرا حتی اگر ایرانیان آن را بپذیرند ، که بسیار مشکوک است ، در واقع آنها را چند ماه بیشتر از رسیدن به مقدار مورد نیاز برای یک بمب دور نگه می دارد ، اما در همان زمان ، تولیدات جدید از بین می رود و باعث می شود که آنها با استفاده از سیستم های جدید از بین بروند. در عین حال توانایی “ضربه محکم و ناگهانی” و بازگرداندن همه تحریم ها در سپتامبر 2025 منقضی می شود.
با قضاوت در مورد پاسخ های ایران ، حتی به پیشنهادات ناقص ویتکوف ، بسیار محتمل است که ایران چنین پیش شرط هایی را رد کند. واکنش آنها انتظار می رود ، زیرا تنها هدف آنها به دست آوردن تحریم ها و صندوق های آزاد نشده است ، در حالی که برای بازیابی و آماده شدن برای رویارویی گسترده تر پیش رو است.
با توجه به همه اینها ، اسرائیل باید برای خنثی کردن این عملیات در مقیاس بزرگ آماده شود تهدید هسته ای ایران، ترجیحاً با ایالات متحده ، اما در صورت لزوم به طور مستقل.
اولویت ها باید تغییر کنند: فعالیت های اسلحه سازی و انبارهای بسیار غنی شده اورانیوم باید ابتدا از بین بروند و به طور همزمان با تخریب امکانات غنی سازی مانند Natanz و Fordow ، سانتریفیوژهای پیشرفته و سایت های زیرزمینی که هم اکنون در دست ساخت هستند. در حالی که مقابله با حمایت ایران از تروریسم منطقه ای و توسعه موشک های بالستیک معمولی بسیار مهم است ، برای جلوگیری از حواس پرتی از مسیر هسته ای و جلوگیری از یافتن مسیرهای فرار ، باید به طور جداگانه از طریق کانال های دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
علیرغم گزارش های اخیر موسسات تحقیقاتی در ایالات متحده و اروپا در مورد تجزیه و تحلیل اسرائیل و آمریکا در اعتصاب امکانات غنی سازی زیرزمینی ، درک این نکته ضروری است که از بین بردن سایت های هسته ای به تنهایی ، بدون پرداختن به توسعه سلاح سازی و انبارهای بسیار غنی شده اورانیوم ، یک اشتباه بزرگ خواهد بود. ادامه کار روی سیستم های تسلیحاتی ، همراه با تعداد زیادی از اورانیوم بسیار غنی شده و چند صد سانتریفیوژ پیشرفته ، به ایران اجازه می دهد تا در یک سایت زیرزمینی متفاوت ، حتی بدون Natanz و Fordow ، به بمب بیایند ، و احتمالاً حتی پس از حمله به تسهیلات غنی سازی ، خواستار مشروعیت بین المللی هستند.
همکاری با ایالات متحده برای تقویت بازدارندگی و اجرای این مأموریت پیچیده بسیار مهم است ، اما اسرائیل باید در صورت لزوم آماده عمل به تنهایی باشد.
نیویورک تایمز“آخرین گزارش ، که ظاهراً توسط مقامات دولتی ایالات متحده مخالف این حمله است ، تا حدی دقیق و احتمالاً براساس برخی نشت های صمیمی از نشست رهبران است ، اما به طور کامل نیست. در هر صورت ، اسرائیل برای حفظ امنیت خود باید اقدامات لازم را برای حفظ آزادی عمل خود انجام دهد و من شک ندارم که ایالات متحده و رئیس جمهور ترامپ از حق خود برای انجام این کار حمایت می کنند.
آخرین چیزی که رئیس جمهور ترامپ می خواهد این است که با پرزیدنت اوباما مقایسه شود ، به ویژه با توجه به معامله معیوب سال 2015 ، ترامپ به درستی “بدترین معامله تا کنون” را نامید و از سال 2018 خارج شد. “یک مرد خردمند وارد گودال نمی شود که یک مرد باهوش می داند چگونه از آن خارج شود.” رئیس جمهور ترامپ رئیس جمهور بسیار عاقلانه ای است.
بریگ ژنرال (Res.) Jacob Nagel عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی ها (FDD) و استاد Technion است. وی به عنوان مشاور امنیت ملی نخست وزیر نتانیاهو و به عنوان رئیس شورای امنیت ملی خدمت کرد.