در آگوست سال 2022 ، مرکز تحقیقات بهداشت نظامی کینگ (KCMHR) همکاری با موزه های جنگ امپریال (IWM) را برای پیگیری مشترک یک پروژه منحصر به فرد – صدای خدمات آغاز کرد. آنها با هم یک مطالعه را برای مصاحبه با بیش از 100 پرسنل نیرو مسلح انگلیس که درگیر درگیری در افغانستان 2003-2021 بودند ، انجام دادند و اهداف دوگانه حفظ صداها و تجربیات کسانی را که در آن درگیری جنگیده بودند ، دنبال کردند ، در حالی که همزمان انجام تجزیه و تحلیل آکادمیک از ادراکات و تجربیات خود در مورد درگیری و تعقیب و گریز.
سوابق صوتی این مصاحبه ها اکنون بخشی از مجموعه دائمی در IWM است که برای حفظ ، سرپرستی و در دسترس نسل های عمومی و آینده محققان قرار می گیرد. این گزارش شامل نتیجه تحلیل کیفی توسط KCMHR از زیر مجموعه ای از این مصاحبه ها است. سه سؤال اصلی تجزیه و تحلیل را هدایت می کند: چگونه شرکت کنندگان با توجه به عقب نشینی ، از خدمات خود در افغانستان معنی می دهند. چگونه این برداشت ها تحت تأثیر قرار می گیرند. و نگرانی های فعلی و مداوم آنها در مورد خروج از افغانستان چیست؟
IWM با 135 شرکت کننده مصاحبه کرد. از این مصاحبه ها ، 24 مورد برای تجزیه و تحلیل کیفی توسط KCMHR انتخاب شدند. شرکت کنندگان انتخاب شده برای این تجزیه و تحلیل شامل زن و مرد ، کلیه شعب خدمات ، منظم و مخازن بودند و هر سه عملیات را به افغانستان (هریک ، تورال و گودال) پوشش می دادند. آن بخش از مصاحبه ها که مربوط به اهداف تجزیه و تحلیل بودند ، سپس با استفاده از روش کیفی استاندارد استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته های ما متنوع بود. برخی از شرکت کنندگان احساس کردند که عدم وضوح اهداف استراتژیک ، موفقیت را از ابتدا دشوار کرده است. برخی احساس می کردند که عقب نشینی یا اجتناب ناپذیر یا ضروری است ، در حالی که برخی دیگر که در صورت موفقیت این مأموریت ، حضور مداوم باید دنبال می شدند. عملیات در افغانستان و عقب نشینی در مورد استفاده از لنزهای مربوط به “ارزش آن” منعکس شد. از نظر برخی ، این امر شامل وزن جانبی از دست رفته در مقایسه با فواید ملموس برای افغانستان و انگلیس بود. یکی دیگر از مؤلفه های اخلاقی بود و پرسید که آیا با توجه به اطلاعات کامل در مورد وضعیت آنجا ، اقدامات نیروهای مسلح انگلیس از نظر اخلاقی توجیه شده است.
کلید ارزیابی درگیری تحقق اهداف ماموریت بود. برخی از آنها دیدگاه های مثبتی داشتند ، زیرا خودشان در موفقیت های عملیاتی نقش داشتند. این امر معمولاً در بین شرکت کنندگان در عملیات Toral و گودال بود ، جایی که اهداف ماموریت نسبتاً واضح بود و در بین کسانی که در مرحله جنگی (عملیات هریک) مستقر شده بودند ، که در مورد اهداف ماموریت کمتر مشخص بودند ، کمتر رایج بود.
برخی از شرکت کنندگان پذیرفتند که محدودیت هایی برای آنچه در افغانستان می تواند به دست آورد ، وجود دارد. برخی دیگر معتقد بودند که این درگیری از ابتدا غیرقابل توصیف است (به ویژه به دلیل زمینه تاریخی درگیری در افغانستان). یک عامل مهم در ایجاد معنا ، ضررها ، هم رفقا و هم مردم افغانستان بود و در بعضی موارد احساس خیانت مربوط به تقسیم سرزنش این ضررها و آینده نامشخص برای افغانستان بود.
برخی از آنها برای رسیدن به نتیجه گیری خود در مورد اینکه آیا درگیری در افغانستان “ارزش آن را دارد” ، برخی از لنزهای اهداف و دستاوردهای حرفه ای خود استفاده می کردند. دیگران با اتصالی که به کشور و مردم آن جعل کرده بودند ، منتقل شدند. برای برخی از تجربه استقرار ، شخصاً پاداش دهنده بود ، در حالی که برخی دیگر تصمیم می گیرند که از تجربیات خود به هیچ وجه جلوگیری کنند ، یک استراتژی مقابله ای که به طور بالقوه سلامت روان و بهزیستی را در معرض خطر قرار می دهد.
با نگاهی به فراتر از درگیری ، شرکت کنندگان نگرانی هایی را مطرح کردند که ممکن است درس های افغانستان به یاد نیامد. برای آنها ، شرکت در این مطالعه و ورود سخنان آنها در بایگانی IWM یک گام مهم در جلوگیری از این امر بود. شرکت کنندگان همچنین در مورد پیامدهای بهداشتی درگیری ، به ویژه در مورد اختلال استرس پس از سانحه ابراز نگرانی کردند. بنابراین ، توصیه های اصلی این مطالعه عبارتند از:
1. پرسنل خدمات باید تشویق شوند تا ارزیابی های معناداری از استقرار خود انجام دهند: یافته های ما نشان می دهد که توانایی یافتن ارزش و داشتن نگرش مثبت تر در مورد افغانستان می تواند یک عامل محافظ در برابر سلامت روانی ضعیف باشد. در این صورت ، پرسنل خدماتی باید برای ارزیابی معنادار از استقرار خود تشویق شوند.
2. تحقیقات آینده باید بررسی کند که چگونه تفسیرهای مربوط به ارزش با نتایج سلامت روان ارتباط دارد: تحقیقات باید بررسی کند که چگونه تفسیرهای مختلف ارزش می تواند منجر به نتایج مختلف سلامت روان شود ، و اینکه آیا افزایش معنی با رشد پس از سانحه در پرسنل خدماتی که به افغانستان اعزام شده اند همراه است.
3: اهمیت ایجاد معنی باید از طریق زنجیره فرمان به پرسنل خدمات تأکید شود و می تواند در آموزش های قبل از استقرار و رفع فشار پس از استقرار ادغام شود: این مهارت افراد را ترغیب می کند تا در نظر بگیرند که چرا آنها را مستقر می کنند و به ویژه در حوادثی مانند انصراف در جایی که بحران های احتمالی معنا می تواند مفید باشد ، مفید خواهد بود. این امر به پرسنل خدمات اجازه می دهد تا استراتژی هایی را برای آشتی دادن معنای مثبت با وقایع منفی توسعه دهند و درک کنند.
4. فراهم کردن فرصت هایی برای بحث در مورد تجربیات آنها در معنی ، به عنوان مثال از طریق روشهای درمانی که از معنا ساخت پشتیبانی می کنند ، مهم هستند: قرار گرفتن در معرض روایت درمانی در ابتدا برای معالجه جمعیت پناهندگان ایجاد شده است و یک مداخله مؤثر برای بازماندگان جنگ و شکنجه بوده است. تعیین اثربخشی این مداخله در یک زمینه نظامی قبل از ادغام آن در برنامه های درمانی فعلی مناسب خواهد بود.
5. به جمع آوری ، بایگانی و شناخت عمومی تجربیات پرسنل خدمات از طریق تاریخ شفاهی ادامه دهید: این پروژه با همکاری موزه های جنگ امپریال ، منافع شرکت کنندگان از شرکت در تاریخ های شفاهی را برجسته می کند. ادامه جمع آوری ، بایگانی و شناخت عمومی تجربیات پرسنل خدمات از طریق تاریخ شفاهی از اهمیت برخوردار است.
6. حمایت بهتر از ارتش برای مراقبت مستمر لازم است و بررسی افرادی که به افغانستان اعزام شده اند باید انجام شود: یک توصیه از طرف شرکت کنندگان این بود که به طور سیستماتیک افرادی را که در افغانستان مستقر شده اند ، بویژه عملیات عملیاتی را انجام دهند. علاوه بر این ، سیستم های نظامی فعلی امکان انتقال یکپارچه سوابق هنگام جابجایی یا جابجایی رژیم ها را فراهم نمی کنند.
تصویر: UK Mod © Crown Copyright 2021
نویسندگان: اوفلیا لینگ ، آنا ورای ، دکتر هوارد بوردت ، دکتر لورا پالمر ، پروفسور نیکولا تی ترس ، لوئیز اسیدور ، آماندا میسون