اولین داستان زندگی هرمان ملویل از یک روز بسیار گرم آغاز میشود. آفتاب زرد روی کوهستانی تابانده بود و باد تازهای از نسمات گرم زمین برداشته بود. در دهکدهای کوچک واقع در قلب کوهها، یک پسر جوان به نام ملویل زندگی میکرد. او روزها را در کنار گلها و گیاهان زیبا و شبها را زیر آسمان پرستوها و ستارگان سپری میکرد. او داستانهای زیبایی از عشق و ماجراهای پرهیجان از ملتها و فرهنگهای مختلف شنیده بود و نوشتههای خود را با آنها به یکدیگر ترکیب میکرد.
نوشتههای هرمان ملویل پر از زیباییهای فرهنگی بودند. او از میان عشق و دوستی و همدلی مردمان مختلف را به تصویر میکشید و از تضادات انسانی و مسائل اجتماعی در زندگی روزمره با دقت نویسندهای حرفهای نوشتههایش پلاس خورده بود. بهطوری که داستانهای او میتوانستند مخاطبان خود را به شیوهای جادویی به دنیای مجهول و ماجراجویی بکشاند.
یکی از داستانهای معروف هرمان ملویل، “قصههای هرمان” بود که توانست تاثیر بسزایی در ادبیات معاصر جهان بگذارد. این داستانها به تصویر کشیدن داستانهای جذاب و جادویی از زندگی و انسانها میپرداخت و بسیاری از آنها به زبانها و فرهنگهای مختلف جهان ترجمه شده بودند.
با ما در مرشدی همراه شوید و با تصور از دنیای جادویی هرمان ملویل، تازهترین ماجراهای زندگی و عشق را در دنیایی پر از معجزه و داستان بشنوید.
تصویر بالا تزئینی است.