هفته گذشته ، دوست من شبانا مرا به یک اجتماع کوچک از دوستان در خانه اش دعوت کرد. این احزاب ، اجتماعات کوچک ، تنها گزینه ای است که برای زنان در افغانستان باقی مانده است که کمی سرگرم کننده باشند: ما می توانیم دور هم جمع شویم و صحبت کنیم و با یکدیگر در یک خانه لذت ببریم.
در آن زمان ، پایان سال در افغانستان بود. امسال ، 21 مارس نوروز است که نشانگر آغاز سال جدید در افغانستان – از جمله سال تحصیلی است. در این گردهمایی ، همه در مورد مدرسه و وضعیت زنان و دختران در افغانستان صحبت می کردند. زنان از حضور در دانشگاه منع شده اند و دختران نمی توانند تحصیلات خود را از کلاس ششم گذشته گسترش دهند. زنان و دختران به دلیل این ممنوعیت و تأثیرات آن عمیقاً رنج می برند.
شبانا به ما گفت که یک سال از زمان شروع یک مدرسه زیرزمینی برای دختران به دور از چشمان طالبان گذشته است. او به دختران به موضوعات مختلف مدرسه آموزش می دهد ، و فداکاری بسیار خوبی برای ارائه آموزش در هنگام دسترسی به همه روش های دیگر نشان می دهد.
هنگامی که طالبان به دست گرفت ، شببانا در دانشگاه تحصیل می کرد و به رویاها و اهداف خود می رسید. به دلیل بسته شدن طالبان دانشگاه ها ، او از ادامه تحصیل خود ممنوع شد. اما او تسلیم نشد و در عوض شروع به آموزش دختران در خانه خود کرد.
وی گفت: “محرومیت از آموزش و پرورش به معنای خاموش کردن آینده ، از بین بردن آینده نسل بعدی است.” “دخترانی که امروز از آموزش محروم هستند ، مادران و رهبران آینده هستند.”
شبانا معتقد است که تدریس در چنین مدرسه های خانگی و مدارس پنهان نه تنها یک فعالیت آموزشی است ، بلکه حرکتی برای نجات جامعه افغانستان است.
وی گفت: “هر درسی که در این فضاها تدریس می شود ، بذر آموزش است که می تواند نسل بعدی را تغییر دهد.”
با این حال ، مادرش بر جنبه متفاوتی از فداکاری دخترش به آموزش در خانه تأکید کرد: خطر.
داشتن یک مدرسه زیرزمینی در افغانستان تحت رژیم طالبان ، سرپیچی از ممنوعیت آموزش دختران ، ایمن یا آسان نیست. مقاومت و ایستادن در برابر حکومت یک دولت همیشه خطرناک است.
مادر شبانا گفت که او هر روز نگران است دخترش کلاس دارد و دختران به خانه خود می آیند.
مادر شبانا گفت: “من خانه را ترک نمی کنم. من در خانه می مانم و قرآن را می خوانم و برای امنیت این دختران ، ایمنی دخترم و برای امنیت خانه ما دعا می کنم.” “من دعا می کنم که از چشمان طالبان محافظت و پنهان شویم تا این دختران بتوانند به خانه ما بیایند و چیزی را مطالعه کنند و یاد بگیرند و سپس با خیال راحت به خانه های خود برگردند.”
وی ادامه داد: “من می ترسم. من می ترسم زیرا هر مادر دیگری از امنیت فرزندانش می ترسد.” “اما وقتی می بینم که در این بحران ، دخترم می تواند چیزی را برای این دختران محروم ارائه دهد – این به من انرژی و اشتیاق می دهد تا همه کارها را ادامه دهم.”
این همیشه یک گفتگوی بسیار دردناک و دلهره آور است که در مورد مسئله حقوق زنان در افغانستان صحبت می کند. علیرغم شجاعت زنانی مانند Shabana ، هیچ یک از ما – هیچ یک از زنانی که در این گردهمایی کوچک شرکت کرده اند – نمی تواند برای همه دختران و زنان کشور تغییر بزرگی ایجاد کند. ما فقط می توانیم در مورد آن صحبت کنیم ، تا دوباره تأیید کنیم که این در ذهن خودمان اشتباه است.
با این حال ما خودمان رنج می بریم و داستانهای بیشتری راجع به دختران و دانش آموزان دختر که از دبیرستان ممنوع هستند ، واقعاً دلگیر است.
یک زن میانسال دیگر در این گردهمایی ، فراشتا حضور داشت. او در مورد دختر 13 ساله خود صحبت کرد. در سال 2023 ، دخترش درجه ششم را به پایان رساند و این پایان تحصیلات او بود. او قادر به تحصیل در کلاس هفتم نبود ، زیرا مدارس متوسطه برای دختران در افغانستان ممنوع است.
فراشتا گفت که چون دخترش بسیار باهوش بود – دانشجویی با درجه اول و نمرات کامل در کلاس – برای حفظ یادگیری خود ، او دختر خود را در یک مادراسا ثبت نام کرد – تنها خیابان آموزشی که پس از کلاس ششم برای دختران قانونی است.
فراشتا به ما گفت: “دختر من به مدت یک سال در این مادراسا تحصیل می کرد.” “و شما می دانید که آنها در مادراسا چه تدریس می کردند؟”
موضوعاتی که دخترش به آن علاقه مند است – مانند ریاضیات ، علوم یا فناوری – مورد بحث قرار نگرفت. درعوض ، همه آموزش ها شامل زبان عربی مذهبی و پیچیده بود. فراشتا گفت: “او به دلیل عدم رفتن به مدرسه رنج می برد ، اما اکنون برای تحصیل در یک مادراسا رنج می برد.”
وی گفت: “در این مدت ، فهمیدم که دختر 13 ساله ام رشد نکرده است.” وقتی فاشتا لباس دخترش را بررسی کرد ، متوجه شد که در اندازه دخترش تغییری ایجاد نشده است.
فراشتا گفت: “او در سنی است که هر سال باید در حال رشد باشد. اما بعد از یک سال ، فهمیدم که او بزرگتر می شود ، اما بدن او در حال رشد نیست.”
گوش دادن به این داستان واقعاً دلهره آور بود ، به خصوص دانستن اینکه این تأثیر فقط از ممنوعیت آموزش و پرورش فراتر می رود. دختران بین 11 تا 17 سالگی در مرحله مهمی از رشد ، از نظر جسمی و روحی قرار دارند. اختلال در آموزش آنها به دلیل ممنوعیت تحصیل در دختران تأثیر مضر دارد ، زیرا مسائل مربوط به سلامت روان و تروما می تواند به شدت بر رشد ، پیشرفت شناختی و بهزیستی عاطفی آنها تأثیر بگذارد. بدون دسترسی به آموزش و یک محیط امن برای پردازش این چالش ها ، چشم انداز آینده آنها و توسعه کلی در معرض خطر است
در 22 مارس ، مدارس افغانستان به طور سنتی بازگشایی می شوند و نشانگر شروع سال تحصیلی جدید برای دانشجویان است. امسال ، 22 مارس ، یک سال دیگر از بازگشایی مدارس بدون دانش آموزان دختر ، در میان ممنوعیت طالبان در آموزش متوسطه دختران است.
طالبان در ابتدا قول داده بودند که سرانجام آموزش متوسطه را برای دختران از سر بگیرند. با این حال ، در 23 مارس 2022 ، در یک معکوس ناگهانی و دراماتیک ، طالبان به قول خود مبنی بر بازگشایی دبیرستان برای دختران ، تصمیم خود را گرفتند ، تصمیمی که باعث محکومیت گسترده جهانی شد. با وجود این ، دانش آموزان دختر امیدوار هستند که امسال ، سرانجام به مدرسه بازگردند و تحصیلات خود را از سر بگیرند.
در همین حال ، آموزش پسران خیلی بهتر نیست. هنگامی که طالبان تغییر در لباس مدرسه را برای دانش آموزان پسر اعلام کرد ، و این باعث می شود که به جای لباس معمول مدرسه ، لباس پوشیده شده در مادراسا را شبیه کند ، این نشانگر رویکرد آنها به آموزش است. طالبان برنامه های درسی و همه جنبه های مدرسه را تغییر داده اند تا منعکس کننده ایدئولوژی و اعتقادات خود در مورد آنچه آموزش باید به نظر برسد ، منعکس شود.
بسیاری از فعالان و افراد نگران استدلال می کنند که ممکن است بهتر مدارس بسته بماند ، زیرا آنها می ترسند این مؤسسات به مکانی برای تلقین تبدیل شوند ، جایی که طالبان اعتقادات و ارزشهای فرهنگی خود را بر دانش آموزان جوان اعم از زن و مرد تحمیل می کنند.
همه کودکان سزاوار آموزش و رشد و رشد و توسعه محیط زیست ایمن ، سالم و توسعه یافته برای تحصیل و رشد هستند. جامعه جهانی و کشورهای مسلمان باید برای اطمینان از این فرصت در افغانستان اقدامات ملموس انجام دهند. به دانش آموزان دختر که از تحصیلات خود محروم شده اند ، باید فرصتی برای دسترسی به مدرسه و ادامه یادگیری خود داشته باشند.