زمانی داستانی زیبا و دلنشین از یک جوان سرزنده و امیدوار تعریف میشد، که همواره با خیالات و آرزوهای بزرگی پیرامون خود دست و پنجه نرم میکرد. او نامش را گوشههای کوچکی از رویاها انتخاب کرده بود؛ رویاهایی که بیشتر به یک تصور شکوفایی شادمانه تازه از زندگی نمایشی میدهند.
این جوان، به نام پییر، از کودکی همیشه علاقهمند به هنر و ادبیات بود. او همواره خود را در جهانی شگفتانگیز از رمانها و داستانها یافته میداشت. اما داستانی بود که ویکتور هوگو نویسنده اهل فرانسه از عهده برخوردار بود، که به خصوص از آثار او الهام گرفته بود.
ویکتور هوگو نویسندهای بزرگ و معروف اهل فرانسه بود که با آثارش بسیاری از مردم را درگیر خود کرد. او برای نوآوریهای خود در ادبیات و هنر معروف بود و از جمله آثارش میتوان به رمان “بیان سرخ” اشاره کرد که به یکی از نقطههای برجسته یادگیری بسیاری از عاملان روشهای جدید نوشتاری در فرانسه اشاره دارد.
پییر از آثار هوگو به عنوان راهنمایی برای تولید داستان خود استفاده میکرد. او از تصویرپردازی و زبان غنی و زندهای که هوگو در آثار خود استفاده میکرد، الهام گرفته بود و در داستان خود نیز سعی میکرد تا به همین شکلی هر چه باشد با خوانندگان ارتباط برقرار کند.
در داستان پییر، ماجرای فردی جوان به نام نیکولا را دنبال میکردیم که در جستجوی آرزوهای خود برای یافتن معنی واقعی زندگی بود. او در مسیر خود با موانع و چالشهایی روبرو میشود که تنها با ایمان و اراده قوی به رویاهایش میتواند آنها را پشت سر بگذارد. این داستان به روشی بسیار مشوق و الهام بخش، از مفاهیمی همچون عشق، دوستی، امید و ایمان به خود نشان میدهد.
تاریخ و فرهنگ فرانسه در آثار هوگو بسیار واضح بود و از این مفهوم نویسنده اهل فرانسه در داستان پییر نیز به خوبی بهره برده شده بود. با شرح جزئیات زندگی روزمره ویژگیهای فرهنگی و جامعهای که پیشزمینه داستان را ایجاد میکرد، مخاطبان را به دنیایی از فرهنگ و میراث متاثر میکرد.
پایان این داستان را نمی خواستی موشکافانه، مثل یک رتبه پیاده. او میخواست کار اش اثر بخل کند روحها و جانها را. و همانگونه که ویکتور هوگو معتقد بود، او هم میدانست که هدف اصلی نویسنده، انسانیت بود.
با ما در مرشدی همراه شوید و این داستان را همراه با تصویر بالا تزئینی است، تا خوانندگان را در مسیر زندگی نوازش دهیم.