قصهای از صداهای خاموش
در قلب تهران قدیم، زنی به نام «لیلا» زندگی میکرد که صدایش گمشده بود. نه اینکه حرف نزند، بلکه صدایش شنیده نمیشد. لیلا، مانند بسیاری دیگر، زیر سایهی سنگین انتظارات جامعه و سنتهای قدیمی خفه شده بود. او، همچون شخصیتهای ژان رییس، در حالتی از بیگانگی و جستوجوی هویت به سر میبرد.
لیلا در خانهای قدیمی، میان دیوارهای کهنه و خاطرات فراموششده، زندگی میکرد. پنجرههای خانهاش به کوچههای باریک و پر از سایه باز میشد، سایههایی که گویی همیشه همراه او بودند. او هر روز به آینه نگاه میکرد و زنی را میدید که روزی پر از آرزو بود، اما حالا تنها سکوت و سردی در چشمانش موج میزد.
یک روز، لیلا به کتابفروشی قدیمی در گوشهی شهر سر زد و کتابی از ژان رییس به نام «آتشِ سارس» (Vast Sargasso Sea) را پیدا کرد. این کتاب، داستان زنی به نام آنتویت کازمبی بود که در میان تنهایی و بیگانگی، هویت خود را جستوجو میکرد. لیلا، با خواندن این کتاب، انگار صدای خود را در میان صفحات پیدا کرد. او احساس کرد که سکوتش شکسته شده و هر کلمهای که میخواند، مانند جرقهای بود که آتش درونش را روشن میکرد.
لیلا شروع کرد به نوشتن. او در دفترچهای کوچک، احساسات و خاطراتش را به تصویر کشید. او از زنانی نوشت که صدایشان خاموش شده بود، از زنانی که در سایهی مردان و سنتها گم شده بودند. نوشتههای او، مانند آثار ژان رییس، پر از نگاهی ژرف به تنهایی، بیگانگی و جستوجوی هویت بود. او از فرهنگ و جامعهی خود نوشت، اما به گونهای که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
یک شب، لیلا تصمیم گرفت صدایش را به دنیا نشان دهد. او نوشتههایش را به انتشاراتی کوچک فرستاد و پس از ماهها انتظار، کتابش منتشر شد. کتاب لیلا، مانند «آتش سارس»، نه تنها داستانی شخصی بود، بلکه بازتابی از صدای همهی زنانی بود که در خاموشی به سر میبردند.
لیلا به مرور زمان به نمادی از مقاومت و امید تبدیل شد. او نشان داد که حتی در تاریکیترین لحظات، میتوان با نوشتن، هویت و صدای خود را پیدا کرد. داستان او، مانند آثار ژان رییس، به خوانندگان یادآوری میکرد که هر کس حق دارد داستان خود را روایت کند و صدایش شنیده شود.
با ما در مرشدی همراه شوید
تصویر بالا تزئینی است.
در این داستان، از سبک ژان رییس که به بررسی تنهایی، بیگانگی و جستوجوی هویت زنان در جوامع پسااستعماری میپردازد، الهام گرفته شده است. آثار او، به ویژه رمان «آتش سارس»، که بازنویسی مدرن از رمان «جین ایر» اثر شارلوت برونته است، به عنوان یکی از برجستهترین نمونههای ادبیات فمینیستی و پسااستعماری شناخته میشود. این داستان نیز همانند آثار رییس، به فرهنگ و سنتهای بومی احترام میگذارد و در عین حال، به موضوعاتی جهانی میپردازد.