ثریا و خواهران و برادرانش در بیشتر عمرشان، حتی زمانی که وطنشان در اثر جنگ متلاشی شده بود، هرگز آرزوی ترک را نداشتند.
اما با گذشت سالها، آنها شاهد فروپاشی زندگی خود بودند. این زمانی بود که آنها به ایالات متحده روی آوردند که زمانی صدها میلیارد دلار کمک های بشردوستانه و نظامی را به افغانستان فرستاد تا جایی که می توانست زندگی جدیدی را به آنها ارائه دهد.
حسینی ها پس از سقوط طالبان در سال 2001، در منطقه ای بزرگ شدند که توسط باندهای محلی در حومه کابل، پایتخت اداره می شد. پدرشان یک فلزکار بود. مادر آنها نمی توانست به مدرسه برود اما همه چیز را برای فرزندانش می خواست.
پس از قرن ها قتل عام و آزار و شکنجه هدفمند، گروه اقلیت قومی حسینی، هزاره ها، با خروج طالبان از قدرت احساس آرامش کردند. برای زنان بالاخره درهای تحصیل و کار باز شد.
ثریا گفت: “هرگز فکر نمی کردم به آمریکا بروم. من حتی سربازان آمریکایی را از نزدیک ندیده بودم تا زمانی که آنها رفتند و طالبان برگشتند” چهار سال پیش. “خانواده من در افغانستان بودند. من فقط می خواستم اینجا باشم و کارهایی را انجام دهم که والدینم هرگز قادر به انجام آن نبودند.”

امیر، یک نوازنده مشتاق با موهای پرپشت و مجعد مشکی و لبخندی خوش بینانه که گوشه چشمانش را چروک می کند، آخر هفته ها را به عنوان دی جی عروسی مشغول به کار می شد. ثریا، خواهر بزرگترش که محتاط تر است، در یک دانشگاه دولتی در کنار مردان در رشته علوم کامپیوتر تحصیل کرد.
ثریا رویای شغلی را در سر می پروراند، اما در ترم سوم تحصیلی او در کالج در سال 2021، زمانی که دولت تحت رهبری طالبان تلاش های سال ها را برای حذف سیستماتیک زنان از بسیاری از جامعه از سر گرفت، این وضعیت تغییر کرد.
مقامات طالبان به کلاس های او آمدند و به زنان گفتند که دیگر اجازه ندارند در کنار مردان در مدرسه شرکت کنند. او به مدرسه ای که توسط طالبان اداره می شد، منتقل شد، جایی که زنان فقط مجاز به تحصیل در رشته دندانپزشکی بودند. در نهایت زنان از تحصیلات عالی محروم شدند.

برای امیر، زمانی که طالبان اکثر اشکال موسیقی را که به گفته آنها مخالف آموزه های اسلام است، ممنوع کردند، کار از بین رفت. در سال 2023، مقامات اعلام کردند که پلیس مذهبی تالارهای عروسی در کابل را برای اجرای این ممنوعیت جستجو خواهد کرد. در سال 2024، آنها اعلام کردند که بیش از 21000 ابزار را “توقیف و نابود کرده اند”.
امیر گفت: “طالبان چندین بار به من گفتند که باید کارم را رها کنم. اما اگر آن را رها می کردم، همه چیزم را از دست می دادم – کارم، معیشتم، کل شیوه زندگی ام.”
تحت حکومت جدید، برخی از میلیونها هزاره در افغانستان در حملات و حملات به عنوان بخشی از یک کمپین کشته شدند. خشونت و تبعیض ثریا به طور فزاینده ای از بیرون رفتن می ترسید. خانه ای که او با والدین و پنج خواهر و برادرش داشت بیشتر شبیه یک زندان بود.
او گفت: «ما را فقط به این دلیل که هزاره بودیم، چیزی نمی دانستند.
حسینی ها احساس کردند که چاره ای جز رفتن ندارند.
دولت طالبان به درخواست اظهار نظر در مورد انتقادات از نگرانی های حقوق بشر در مورد رفتار آنها با هزاره ها و زنان تحت حکومت خود پاسخی نداد.
