در قلعهای دورافتاده واقع در سواحل دریای ژاپن، یک نفره خلبان جوان به نام کائورو زندگی میکرد. او از معصومیت و آرامش طبیعت لذت میبرد و هر روز به اندازهی کافی برای ادامهی زندگی خود کشتی چوبی تعمیر میکرد و در دریا میروفت.
یک روز، هنگامی که کائورو در دریا حضور داشت، یک جنگل غولپیکر ز آب بیرون آمد و در راه او ایستاد. خلبان جوان هر چه سعی کرد اما نتوانست از جادوی این جنگل خارج شود. او از هیجان و ترس به هم آمیخته، به دستخوشیهای زندگیاش و مفرط نگرانی از آیندهاش فکر میکند.
بعد از مدتی طی کردن این ماجراهای غریب، کائورو پس از گذشت آزمونهایی که جنگل برای او تدارک دیده بود، در اوج خلاصی قرار میگیرد. او از درون خود قدرت و انگیزه بیشتری کشف میکند و میفهمد که هر چه بنده ترس و اندوه شود، جادوها و تاریکیها با وی همخوانی ندارند.
در آخرین ساعات غروب، کائورو به دریا بازگشت و با همهٔ آنچه یاد گرفته بود، به قلعهاش بازگشت. اینبار از دیدن قدرت بیپایان در طبیعت و زندگیاش خوشحالی و آرامش بیشتری برای او دچار میشود.
با ما در مرشدی همراه شوید، که با افسانههایی از زندگی و آثار یاسوناری کاواباتا آشنا شویم و از دنیای عجیب او لذت برد.
تصویر بالا تزئینی است.