در دیاری دور، زمانی که آفتاب به زمین نگاهی می‌اندازید و سایۀ درختان بر زمین می‌ریزد، داستان یک نویسنده برجسته به گوش برایان می‌رسد. او نویسنده‌ای است که با کلمات و افکارش، دنیایی تازه و جذاب را برای خوانندگان خلق می‌کند. این نویسنده، سولجانا الکسیوویچ نام دارد.
زندگی و آثار این نویسنده بزرگ، همواره پر از راز و رمز بوده است. او با قلم خود، دنیایی تاریک و پر ماجرا را به تصویر می‌کشد، جایی که عشق و نفرت، به دست هم می‌رقصند. او در کتاب‌هایش، انسان‌ها را در مسیری مشترک قرار می‌دهد و از آن‌ها می‌خواهد که با تمام وجود خود، به جستجوی معنا و ارزش‌های واقعی زندگی بپردازند.
در یکی از شهرهای کوهستانی، دختر جوانی به نام الیانا زندگی می‌کند. او همیشه به دنبال پاسخ به سوالاتی درونی است که در ذهنش زنده‌اند. از آنجایی که پدر و مادرش را از دست داده است، او تنها به جستجوی پاسخ‌ها برای پر کردن خالی مانده در دلش می‌پردازد.
روزی الیانا با یک کتاب عجیب و غریب پر از رازهای نامفهوم آشنا می‌شود. این کتاب، آثار سولجانا الکسیوویچ است که با خط خوانا و افکار عجیب خود، درون الیانا را به هم می‌ریزد. او همان لحظه متوجه می‌شود که این کتاب، کلیدی به دنیای رمزآلود سولجانا است و او را به دنیایی موازی کشانده است.
با ورود الیانا به خانهٔ سولجانا، داستان‌های غم‌انگیز و جذاب از زندگی و انسان‌ها، در پیش روی او قرار می‌گیرد. او با هر برگ از آثار این نویسنده برجسته، دنیای رمزآلود و جذابش را درک می‌کند و از آن لذت می‌برد.
به نظر می‌رسد که سولجانا الکسیوویچ با قلم خود، دنباله‌ای به دنیای ما بخشیده است و ما را به تفکر و تأمل در اعماق خود می‌کشاند. از او آموخته و الهام گرفته، الیانا همواره با معنا و تعمق نگاهی به دنیای اطرافش می‌اندیشد و همراه با سولجانا، ماجراجویی‌های جدیدی را تجربه می‌کند.
با ما در مرشدی همراه شوید و با آثار سولجانا الکسیوویچ، خود را در جهان‌های ناشناخته و زیبا فراموش نکنید.
تصویر بالا تزئینی است.
