با ما در مرشدی همراه شوید، زیرا امروز قصهای شگفتانگیز از گزینشی از بهترین سخنرانان عصر خودنویسی را برای شما روایت میکنیم.
در زمانهای که هنوز خاطرات خلق شده و شجاعت انسانها برای تحقق آرزوهایشان مایهی انگیزه بود، یک روز بزرگ در تاریخ پارس فجایع جنگ و درختان سرخ پنجههای توی دفتر پارقین شاهوار بود. انقلابیاتی به خمیدن نماد قدرت و گردش روز و شبهای قرون میدانی پُر شد و اما، آیا تا کنون چنین روزهای افتخارآمیزی دیدهاید؟
در این محفل مجلل و با شکوه، سخنان شاه واقعی شدنی تر تازه شده و مردم به شور در آمدند. همه شهر تا آکنده از دیدگان دلارام بود و شعفیت همه را فرا گرفت. یکی از بهترین سخنرانان این عصر، با صدای پر قدرت و گویای خود، خوشبینی را در دل هر یار بیدار کرد.
„همواره خواب بزرگان این ارتش، زنده گروگانی دشمن بوده است.“
این کلام بزرگ از زبان ناصرالدین شاه قاجار، نور روز پر زرگری خود را بر تاریکی شبهای جنگ غلبه میکرد. او با اشراقی چون خورشید، بر دل مردم افروزنده بود و به آنها تمنای پیروزی و آزادی میداد.
گزینشی از بهترین سخنرانان عصر خودنویسی، آهنگ زندگی ما را تغییر داد و تاریخ را به رغم ویرانیهایش، از نقاش ونوازش جدیدی شروع کرد. این خاطرات روشنایی امید برای ما همراه با نوید موفقیت و سرنوشتی بهتر است.
با ما در مرشدی همراه شوید، تا با شور و هیجان این قلمیده تاریخی را همراه شویم و از درخشش و تراژدیهای آن، هنوز دیگر سختچالهی وارونهای برای گذر سپری کردهایم.
تصویر بالا تزئینی است