آن را “کیسینجر معکوس” نامیده می شود ، یعنی نیاز واشنگتن برای جدا کردن دوباره به مسکو برای جداسازی مجدد پکن. امروز ، مطمئناً این امر باعث می شود که ایالات متحده سعی کند گوه بین روسیه و چین را پرتاب کند و مشارکت “بدون محدودیت” آنها را مختل کند.
این ایده حداقل به اندازه خود دیپلمات افسانه ای ایالات متحده قدیمی است. کیسینجر یک بار در طول یک همبستگی تعریف کننده خود با چین کمونیست ، یک بار به رئیس خود ریچارد نیکسون گفت که روزی ، ایالات متحده برای مقابله با یک چین در حال افزایش ، باید وارونه دیپلماتیک رادیکال دیگری را انجام دهد.
متأسفانه ، این کشتی مدتهاست که برای نسل فعلی رهبران ایالات متحده قایقرانی کرده است ، که یک یا دو دهه از دست داده اند که طی آن پکن و مسکو بسیاری از منافع اقتصادی و امنیتی متقابل را تکامل داده اند. علاوه بر این ، حتی اگر آنها سعی کنند ، نمی توانند به رهبری ایالات متحده اعتماد کنند.
در همین حال ، دونالد ترامپ نه تجربه ، مهارت و دانش را برای ایجاد یک استراحت روسی-چینی یا حداقل نقض ندارد. پرتاب اوکراین در زیر اتوبوس این کار را نخواهد کرد ، زیرا حتی به نظر می رسد ترامپ بعد از آتش بازی های اخیر خود با ولدیمیر زلنسکی در کاخ سفید متوجه می شود. در پی ، این دو مرد حداقل به خاطر ظاهر ، مجبور شدند خوب بسازند.
اما این یک پیشنهاد متفاوت با اروپا است. اتحادیه اروپا و ناتو از یک طرف و روسیه از طرف دیگر یکدیگر را به عنوان یک خطر فانی می بینند. به همین دلیل بروکسل آماده حمایت از اوکراین برای جنگ با آخرین مرد برای تضعیف روسیه در هنگام بازسازی دفاع های اروپایی است.
واشنگتن خصمانه شده است ، به حدی که اتحادیه اروپا در فکر یک ناتو در ایالات متحده است. فرانسوی ها آن را “استقلال استراتژیک” می نامند.
در حالی که اوکراین برنده نخواهد شد ، ممکن است هنوز هم آسیب های زیادی به اقتصاد و ارتش روسیه و خود رژیم پوتین وارد کند. این محاسبات بدبینانه در پشت همه خشم اخلاقی گرم از بروکسل است.