از دیدگاه اروپایی ، امنیت در اروپا و آسیا ذاتاً مرتبط هستند. ورود سربازان کره شمالی در اوکراین قابل لمس ترین اثبات این روند از دیدگاه نظامی است.
در سطح جهانی ، رابطه بین ایالات متحده و چین ، که نقطه کانونی جغرافیایی خود را در هند و اقیانوس آرام می یابد ، همچنین می توان انتظار داشت که مستقیماً بر روابط فراتر از اقیانوس اطلس تأثیر بگذارد. منافع کلیدی اروپایی مانند سعادت و احترام به نظم بین المللی مبتنی بر قوانین به مسیر منطقه وابسته است ، زیرا یک درگیری بزرگ بین ایالات متحده و چین یا اطراف تایوان حاکی از یک شوک اقتصادی قابل توجه است و اصول اساسی قدرتهای اروپایی را از آن سؤال می کند.
همه اینها باعث شده است که هند و اقیانوس آرام در سالهای اخیر به یک منطقه به طور فزاینده ای در سیاست های امنیتی و دفاعی اروپا تبدیل شود. فرانسه اولین کشور عضو اتحادیه اروپا بود که در سال 2018 استراتژی اختصاص داده شده به منطقه را منتشر کرد و پس از آن آلمان ، هلند و خود اتحادیه اروپا به دنبال آن بودند. این منطقه در بررسی یکپارچه 2021 در انگلستان جایگاه اصلی را به خود اختصاص داده و دوباره در “تازه کردن” های آینده قرار خواهد گرفت.
در افزایش مشارکت نظامی قدرتهای اروپایی در هند و اقیانوس آرام، مانند استقرار دارایی های دریایی یا تمرینات دریایی و هوایی با شرکا ، نشان می دهد که تعهدات به منطقه بیش از خدمات لب است. اما با عدم اطمینان در مورد استراتژی ایالات متحده تحت عنوان رئیس جمهور دونالد ترامپ ، خیاط استراتژی اروپایی به ارتباط تئاترهای امنیتی اروپایی و هند و اقیانوس آرام به طور فزاینده ای پیچیده می شود.

پیش از انتشار استراتژی دفاع ملی در ماه های آینده ، بنابراین قدرت های اروپایی باید سناریوهای مختلفی را تهیه کنند و پاسخ های آنها را پیش بینی کنند.
سه جنبه از این نظر به ویژه چالش برانگیز است.
اولین عدم قطعیت این سؤال است که آیا دولت ایالات متحده و تا چه اندازه ، تئاترهای اروپایی و هند و اقیانوسیه را به عنوان پیوند می بیند. از آنجا که ضمانت امنیتی برای متحدین اروپایی ، بازدارندگی هسته ای و تأمین کننده های مهم ، ستون های ضروری نظم امنیتی فعلی اروپا است ، پیوند استراتژی ایالات متحده در بین تئاترها می تواند به نفع اروپا باشد یا در برابر آن.
اگر ایالات متحده تئاترها و رویکردهای آن را به هم پیوند دهد ، تمایل به جلوگیری از چین یا نشان دادن قدرت می تواند از متحدین اروپایی در قالب موضع قوی تر ایالات متحده در مقابل روسیه بهره مند شود.
بعید به نظر می رسد که آن کشورهای اروپایی که در سالهای اخیر به طور قابل توجهی درگیری نظامی خود در هند و اقیانوس آرام را افزایش داده اند ، به دلیل تغییر ناگهانی در واشنگتن ، مایل به تجدید نظر کامل خود هستند.
با این حال ، اگر سیاست خارجی ایالات متحده در اروپا از هند و اقیانوس آرام جدا شود ، مسلماً مهمترین اولویت واشنگتن ، این می تواند حاکی از تغییر سریع منابع سیاسی و مادی به دور از اروپا باشد-با تأثیر تضعیف بازدارندگی اروپا.
در حالی که به نظر می رسد عقل سلیم است که رقابت با چین ستون اصلی سیاست خارجی ایالات متحده است ، اما میزان اولویت بندی هند و اقیانوس آرام دومین عدم اطمینان برای اروپا در طراحی رویکرد خود به منطقه است. بحث در مورد سیاست خارجی ایالات متحده به منطقه در حال حاضر ، حداقل از دیدگاه اروپایی ، تحت سلطه دو اردوگاه است: کسانی که طرفدار یک هستند تمرکز روشن سیاست خارجی ایالات متحده بر چین، که اغلب به عنوان اولویت ها و آن ها گفته می شود دفاع از محدودیت در سیاست خارجی ایالات متحده در سراسر مناطق ، از جمله در آسیا. با این حال ، پیش بینی اینکه کدام اردوگاه تأثیرگذارتر است و اینکه آیا تمایل ترامپ برای معامله در نهایت ممکن است با هر دو آنها مغایرت داشته باشد یا تا حدودی آنها را آشتی دهد ، دشوار است.
برای کشورهای اروپایی ، یک وضعیت تهاجمی تر ایالات متحده در منطقه احتمالاً خبرهای بدی خواهد بود زیرا این امر می تواند حاکی از خواسته های بیشتر ایالات متحده برای تراز و به طور کلی افزایش تنش در منطقه باشد ، به خصوص اگر ایالات متحده و چین نتوانند دیپلماسی معنادار را بسازند.
سوال دیگر برای کشورهای اروپایی این است که آیا منطق حوزه های نفوذ در حال بازگشت به استراتژی ایالات متحده است. در گذشته ، ایالات متحده از کشورهای اروپایی خواسته است تا روی تئاتر اروپا تمرکز کنند و به همین ترتیب شرکای آسیایی را نیز در تعادل چین درگیر کنند. با توجه به تکامل رویکردهای اروپایی نسبت به هند و اقیانوس آرام و به طور کلی ، افزایش همکاری بین بسیاری از کشورهای هند و اقیانوس آرام و اروپایی ، حوزه های رویکرد نفوذ ، جایی که ایالات متحده انتظار دارد که متفقین منطقه ای بر منطقه خود تمرکز کنند ، مانع قابل توجهی برای استراتژی اروپا خواهد بود. بعید به نظر می رسد که آن کشورهای اروپایی که در سالهای اخیر به طور قابل توجهی درگیری نظامی خود در هند و اقیانوس آرام را افزایش داده اند-فرانسه ، انگلستان ، آلمان ، هلند ، اسپانیا-به دلیل تغییر ناگهانی در واشنگتن ، حاضرند درگیری خود را به طور کامل تجدید نظر کنند. در این شرایط ، تنش های فراتر از اقیانوس اطلس یا حتی یک شکاف باز تقریباً مطمئناً دنبال خواهد شد.
کشورهای اروپایی پس از شفافیت در مورد وضعیت ایالات متحده ، باید سیاست های خود را متناسب کنند ، اما آماده سازی می تواند و باید اکنون آغاز شود. از همه مهمتر ، شرکای هند و اقیانوس آرام اروپا و به ویژه کسانی که هم متحد ایالات متحده هستند ، با چالش های استراتژیک یکسانی دارند ، هرچند که دارای پیامدهای بالقوه حتی مهمتر هستند. درگیر شدن با این شرکا در مورد راه های متعادل کردن استراتژی ایالات متحده در صورت تهدید به تضعیف منافع مشترک کلیدی – از جمله همکاری در بین تئاترها – باید در لیست اولویت های اروپا رتبه بالایی داشته باشد.