لندن: سیاست اغلب باعث ایجاد مشارکتهای غیر منتظره می شود ، که ممکن است در نگاه اول غیر منطقی به نظر برسد – حتی کاملاً غیر منطقی. اما برای کسانی که آنها را کار می کنند ، معمولاً منطق ذاتی وجود دارد. در مورد مشارکت بین نخست وزیر اسرائیل ، بنیامین نتانیاهو و گروه شبه نظامی فلسطینی حماس ، با این حال ، آنها همچنین می توانند پیچ خورده و مخرب باشند.
رابطه بین نتانیاهو و حماس ، که مدتها قبل از حمله 7 اکتبر 2023 که باعث جنگ در غزه شد ، آغاز شد ، نمونه ای اصلی از سوءاستفاده کامل نخست وزیر اسرائیل از اهداف واقعی این سازمان بنیادگرایانه است ، که می تواند بازخوانی های غم انگیز برای هر دو نفر داشته باشد.
آنچه نتانیاهو و حماس را در کنار هم قرار می دهد این است که به نظر نمی رسد که هیچ علاقه ای به حل درگیری اسرائیل و فلسطین از طریق مصالحه ای که می تواند به یک راه حل دو کشور منجر شود ، ندارند. برای طولانی ترین نخست وزیر اسرائیل در تاریخ این کشور ، جلوگیری از پایان درگیری مبتنی بر پایان دادن به شغل و موافقت با یک راه حل دو کشور ، رسالت زندگی وی است.
جیمز دورسی از انستیتوی خاورمیانه معتقد است که نتانیاهو رابطه همزیستی را با هاردلینرها در هر دو طرف شکاف اسرائیل و فلسطین به عنوان ابزاری برای خرابکاری هرگونه پیشرفت به سمت یک روند صلح برقرار کرده است-چه رسد به نتیجه گیری موفق.

یک نمونه بارز به زودی پس از انتخاب نتانیاهو به عنوان نخست وزیر در سال 1996 انتخاب شد و اسرائیل به طور غیر منتظره درخواست پیشینیان خود ، شیمون پرز را رها کرد ، برای عضو دفتر سیاسی حماس ، موس ابو مارزوک ، از ایالات متحده خارج شد ، جایی که وی ساکن بود ، در برابر توصیه های امنیت.
این یک چهره مهم حماس را قادر ساخت تا پس از تبعید خود به اردن ، حمایت خود را برای مقاومت مسلحانه از خارج از غزه ادامه دهد.
ممکن است کسی فکر کند که یک رهبر راست گرایانه ، در زمانی که سایر رهبران حماس در زندان های اسرائیلی بودند ، از جمله بنیانگذار آن ، شیخ احمد یاسین ، مشتاق است کسی را با تاریخ ابو مارسوک در پشت میله های زندان قرار دهد.
این بدان معناست که نتانیاهو قبلاً با مقاومت کامل خود در برابر وجود اسرائیل ، پتانسیل را در حماس دید ، او را به قدرت بخشید و به او اجازه داد تا به طور فزاینده ای اقتدارگرا شود و راه حل دو کشور را به عنوان گزینه ای فرضی ابدی ترک کند.

در روابط همزیستی بین این دو ، نتانیاهو به حماس و حماس نیاز به نتانیاهو داشت ، زیرا آنها وجود یکدیگر را در متقاعد کردن حوزه های انتخابیه مربوطه مبنی بر اینکه پادزهر یکدیگر هستند ، توجیه کردند.
حفظ ارتباط حماس در سیاست فلسطین و درگیری با اسرائیل در استراتژی نتانیاهو برای جلوگیری از تبدیل شدن فلسطین ، عمدتاً با حفظ اختلافات در جامعه فلسطین ، به ابزارهای اصلی تبدیل شده است.
پیروزی حماس در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین در سال 2006 علیه جنبش حاکم فتح که به دست نتانیاهو بازی کرد. وی در ادامه شکاف خشونت آمیز در غزه را یک سال بعد بین فتح و حماس ، که فتح را به رهبری رئیس جمهور محمود عباس به سر می برد ، در کنترل کرانه باختری و حماس در کنترل غزه تسکین داد.

با وجود سیاست فلسطین از نظر سیاسی و سرزمینی و خون بد بین این دو جناح ، نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری فرصتی برای تقسیم و تسخیر دید.
او تنها در سیاست اسرائیل نیست که این رویکرد ماکیاولی را به خود اختصاص داده است. بزالل اسموتریچ ، اکنون وزیر دارایی اسرائیل و یکی از شدیدترین نمایندگان جنبش مهاجران در کابینه ، در سال 2015 به کانال کنست گفت: “حماس یک دارایی است و ابو مازن (محمود عباس) بار سنگین است.”
در سال 2019 با ماكور ریسون ، مكور ریسون ، یكی از نزدیکترین مشاوران نتانیاهو ، جاناتان اوریچ ، نخست وزیر اسرائیل را به خاطر موفقیت “در دستیابی به جدایی” بین غزه و کرانه باختری و “به طور مؤثر دیدگاه دولت فلسطین را در آن دو منطقه” ستود.

یکی از این افراد برای نگه داشتن سیستم سیاسی فلسطین تقسیم و فلج ، بارها و بارها با کمک تاسف آور خود جناح های فلسطینی ، این است که انجام انتخابات آزاد و منصفانه را غیرممکن کند. چنین انتخاباتی مشروعیت داخلی و بین المللی را به ویکتور ارائه می دهد و به آنها امکان می دهد از اعتبار پیشرفته برای پایان دادن به اشغال اسرائیل دفاع کنند.
در مناسبت نادر که به نظر می رسید برگزاری انتخابات ممکن است ، همانطور که در بهار سال 2021 اتفاق افتاد ، اسرائیل موانعی را ایجاد کرد ، مانند نادیده گرفتن درخواست اتحادیه اروپا برای دسترسی به سرزمین های اشغال شده فلسطین برای رعایت انتخابات ، به دلیل نقض آکوردهای اسلو ، و امتناع از اجازه دادن به شرق اظهارات ، رهبر را به عهده می گیرد و نمی داند که هیچ مشارکت خود را با آگاهی از خود آراء می داند ، بدون آگاهی از مشارکت خود ،
این بخش شامل نقاط مرجع مربوطه است که در (زمینه نظر) قرار گرفته است
بنابراین ، انتخابات نزدیک به 20 سال برگزار نشده است. این کسری دموکراتیک دائماً تشدید می شود و به اسرائیل تحت نتانیاهو این امکان را می دهد تا معتقد باشد که نه رهبری غزه یا کرانه باختری نهاد قانونی یا معتبری نیستند که بتوانند مذاکرات صلح را انجام دهند ، و این سؤال را مطرح می کنند که چرا باید با یک جناح مذاکره کند ، در حالی که دیگری ممکن است هرگونه توافق را رد کند.
این به سختی یک استدلال صادقانه برای نخست وزیر اسرائیل است که هر تلاشی برای آشتی بین حماس و اقتدار فلسطین را تضعیف کرده است. برای او و اسرائیل بدتر ، این امر برای حفظ وضع موجود ظاهری ، که در کشنده ترین روز در تاریخ اسرائیل در 7 اکتبر 2023 منفجر شده بود ، خدمت کرد.

در دنیای نتانیاهو ، جدا کردن بین آنچه که شخصاً به او خدمت می کند و عقاید سیاسی وی غیرممکن است. با این وجود ، لیتموتیف مخالفت با راه حل دو کشور به توافق نامه اسلو برمی گردد. نام وی از نزدیک با تحریک علیه توافق و کسانی که آن را امضا کرده اند در ارتباط است. این او را به دوره اول خود به عنوان نخست وزیر و پنج دوره بعدی سوق داد.
هنگامی که او از یک راه حل دو کشور ابراز حمایت کرد ، به دلایل تاکتیکی ، تحت فشار ما ، یا به این دلیل که او سعی کرد ائتلافی را با عناصر متمرکزتر در سیاست اسرائیل تشکیل دهد ، اما بدون اعتقاد یا قصد انجام این کار.
هنگامی که وی در سال 2009 به قدرت بازگشت ، نتانیاهو از همیشه برای تضعیف اقتدار فلسطین و رئیس جمهور آن ، عباس مصمم بود ، با اقداماتی مانند کاهش همکاری بین نیروهای امنیتی اسرائیلی و فلسطین در مبارزه با حماس.

سالها بعد ، در سال 2018 ، هنگامی که عباس تصمیم گرفت انتقال پول به غزه را به طور کامل متوقف کند ، و دولت تحت رهبری حماس را که در آستانه فروپاشی قرار دارد ، ترک کرد ، نتانیاهو کسی بود که به نجات خود رسید ، با این ایده بدخلقی مبنی بر تشویق جریان پول از قطر ، به معنای واقعی کلمه در لباس مناسب ، به دست هماس.
گفته می شود که 30 میلیون دلار از طریق عبور از رافاه هر ماه تا اکتبر 2023 به صندوق های حماس منتقل می شود.
در حالی که وضعیت اقتصادی وخیم در غزه را بهبود بخشید ، منابع خود را برای ساخت تونل و خرید سلاح به حماس فراهم کرد.

به تدریج تصریح شده است که در ماه های منتهی به حمله 7 اکتبر ، به نتانیاهو توسط روسای امنیت هشدار داده شد که حماس در حال آماده سازی برای دور دیگری از خشونت با اسرائیل بود. با این حال ، در آن مرحله ، او بیش از حد در این الگوی سرمایه گذاری شده بود که حماس آرامش یافته بود و هیچ علاقه ای به لگد زدن به قفس اسرائیلی نداشت که ممکن است خطر قدرت آن را به خطر بیاندازد.
کمیسیون تحقیق مستقل در آینده در مورد حمله 7 اکتبر باید به حماقت نتانیاهو در پیشبرد حماس و چگونگی این امر امکان وقوع این پایان امنیتی بزرگ را برطرف کند.