جنگ در اوکراین به آزمایشگاه جهانی برای جنگ مدرن تبدیل شده است ، با فناوری هواپیماهای بدون سرنشین و حملات مرزی که باعث تعریف مجدد هزینه های دفاعی و اولویت های سرمایه گذاری در اروپای شرقی و ملل با همسو شده است. تا سال 2025 ، این درگیری باعث تغییر در هزینه های سنتی نظامی به راه حل های چابک و فناوری محور شده و هم خطرات و هم فرصت هایی را برای سرمایه گذاران ایجاد می کند. در حالی که ملل با واقعیت های جنگ نامتقارن روبرو می شوند ، بخش دفاع در حال تحول است که نیاز به درک ظریف از پویایی ژئوپلیتیکی و نوآوری تکنولوژیکی دارد.
ظهور جنگ هواپیماهای بدون سرنشین و پیامدهای مالی آن
درگیری روسیه و اوکراین بر ارزش استراتژیک سیستم های هواپیماهای بدون سرنشین کم هزینه و با تأثیر بالا تأکید کرده است. نیروهای اوکراینی از هواپیماهای بدون سرنشین درجه تجاری که با فناوری هوش مصنوعی و Swarm استفاده می شود ، استفاده کرده اند تا به اعماق قلمرو روسیه حمله کنند ، زنجیره های تأمین را مختل کنند و به اهداف با ارزش بالا آسیب برساند. به عنوان مثال ، “عملیات Cobweb” در سال 2025 20 هواپیمای روسی را با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین با هدایت تخته سه لا و با هدایت تخته سه لا ، نابود کرد و عدم تقارن درگیری مدرن را نشان داد. این امر روسیه را وادار كرده است تا منابع را به سمت سیستم های ضد هواپیماهای بدون سرنشین تغییر دهد ، در حالی كه متحدین ناتو سرمایه گذاری در تولید هواپیماهای بدون سرنشین و زیرساخت های مقاومت را در اولویت قرار داده اند.
بودجه دفاعی اوکراین ، که اکنون 34 ٪ از تولید ناخالص داخلی خود است ، به طور فزاینده ای روی تولید هواپیماهای بدون سرنشین موضعی متمرکز شده است. شرکت هایی مانند هواپیماهای بدون سرنشین TAF وت Zbroyari با شرکتهای اروپایی مانند همکاری کرده اند Rheinmetall AG (RHM.DE) وت جبهه برای تولید مقیاس. به عنوان مثال ، آلمان یک صندوق ویژه 100 میلیارد یورو برای تسریع در تهیه هواپیماهای بدون سرنشین و انتقال فناوری ایجاد کرده است ، با این که سیستم های کوانتومی 100 ٪ محلی سازی تولید هواپیماهای بدون سرنشین وکتور خود را در سال 2025 به دست می آورند. این تغییر نشان دهنده یک روند وسیع تر است: کشورها در اولویت بندی تولید توزیع شده و تکرار سریع بر روی یکپارچه یکپارچه ، پلتفرم های بالایی هستند.
تغییر مکان استراتژیک ناتو و هدف تولید ناخالص داخلی 5 ٪
تصمیم ناتو برای افزایش هدف هزینه های دفاعی خود از 2 ٪ به 5 ٪ تولید ناخالص داخلی تا سال 2035 ، باعث افزایش سرمایه گذاری در سراسر اروپای شرقی شده است. این اتحاد اکنون موظف است که 3.5 ٪ از تولید ناخالص داخلی به سمت دفاع “خالص” برود ، با 1.5 ٪ اضافی به زیرساخت های بحرانی ، آمادگی مدنی و نوآوری اختصاص یافته است. این امر منجر به افزایش 28 درصدی بودجه دفاعی آلمان در سال 2024 شده است و آن را به عنوان چهارمین بزرگ نظامی در سطح جهان تبدیل کرده است. لهستان نیز با تمرکز بر میدان های هوایی با استقرار سریع و تدارکات پیشرفته AI ، هزینه های دفاعی خود را به 4.7 ٪ از تولید ناخالص داخلی افزایش داده است.
در صندوق نوآوری ناتویک وسیله نقلیه سرمایه گذاری 1 میلیارد یورو ، یک عامل اصلی این تغییر است. این برنامه استارتاپ های اولیه را در سیستم های هوش مصنوعی ، محاسبات کوانتومی و خودمختار هدف قرار می دهد و وظیفه ای برای سرمایه گذاری در فن آوری های دوگانه استفاده دارد. برای سرمایه گذاران ، این صندوق نشان دهنده دروازه ای برای فرصت های رشد بالا در فناوری دفاعی ، به ویژه در اروپای شرقی ، جایی است که شرکت ها دوست دارند سیستم های دفاعی بدون سرنشین (لیتوانی) وت گروه WB (لهستان) در حال توسعه اکوسیستم های پهپاد برش هستند.
امنیت مرزی و مقاومت در برابر انرژی
این جنگ همچنین در معرض آسیب پذیری ها در شبکه های متمرکز انرژی قرار گرفته است و باعث شده است که اتحادیه اروپا 100 میلیارد یورو برای نوسازی انرژی اوکراین اختصاص دهد. ملل اروپای شرقی اکنون سیستم های تجدید پذیر غیر متمرکز مانند مزارع خورشیدی و بادی را که با تدارکات ماهواره ای ادغام شده اند ، در اولویت قرار می دهند. این فرصت هایی را برای شرکت های انرژی مانند ایجاد کرده است Ørsted وت انرژی Nexteraکه تحت بودجه بازسازی اتحادیه اروپا به اروپای شرقی گسترش می یابند.
سرمایه گذاران همچنین باید بخش تدارکات را در نظر بگیرند ، جایی که جنگ نیاز به زیرساخت های سریع استقرار را برجسته کرده است. آلمان برنامه East Protect و سرمایه گذاری لهستان در میدان های هوایی موبایل نمونه هایی از پروژه های دوگانه استفاده است که هم نیازهای نظامی و هم غیرنظامی را ارائه می دهد. پیش بینی می شود که بازار تدارکات دفاعی اروپا ، با ارزش 30.7 میلیارد دلار در سال 2025 ، سالانه 4.87 ٪ در سال 2030 رشد کند ، که ناشی از تقاضای زنجیره های تأمین انعطاف پذیر است.
مشاوره سرمایه گذاری: متعادل کردن ریسک و فرصت
برای سرمایه گذاران ، مهم این است که با بخش هایی که نیازهای دفاعی فوری را برطرف می کنند ، ضمن موقعیت یابی برای مقاومت طولانی مدت ، هماهنگ شود. در اینجا سه توصیه استراتژیک وجود دارد:
1 رهبران فناوری دفاعی: اولویت بندی شرکت های درگیر در تولید هواپیماهای بدون سرنشین و سیستم های ضد هواپیماهای بدون سرنشین. Rheinmetall AG (RHM.DE)با لاکهید مارتین (LMT)وت سیستم های BAE (baes.l) در جنگ AI و دفاع هوایی رهبری می کنند.
2 شرکتهای تاب آوری انرژی: سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر و فن آوری های شبکه هوشمند. Ørsted وت انرژی Nextera برای بهره مندی از بودجه اتحادیه اروپا برای سیستم های انرژی غیرمتمرکز ، موقعیت خوبی دارند.
3 مبتکران لجستیک: بنگاههای هدف که زیرساخت های مستقر سریع را توسعه می دهند. آلمان وینچی وت ساحلی آماده است تا در بازسازی پس از جنگ در اوکراین ، بازار 1 تریلیون دلاری سرمایه گذاری کند.
نتیجه گیری: پیمایش دوره جدیدی از خطر ژئوپلیتیکی
جنگ در اوکراین باعث تغییر پارادایم در هزینه های دفاعی و سرمایه گذاری شده است که ناشی از واقعیت های جنگ هواپیماهای بدون سرنشین و تهدیدات مرزی است. برای سرمایه گذاران ، این چالش در متعادل کردن خواسته های فوری درگیری با ضرورت های بلند مدت تاب آوری و نوآوری است. اروپای شرقی و کشورهای مجلل ناتو در صدر این تحول قرار دارند و فرصت هایی را در فناوری دفاعی ، انرژی و تدارکات ارائه می دهند. با هماهنگی با شرکت ها و ابتکاراتی که به این ضرورت های دوگانه می پردازد ، سرمایه گذاران می توانند ضمن سرمایه گذاری در یک منظره به سرعت در حال تحول ، از ریسک ژئوپلیتیکی حرکت کنند.
از آنجا که این درگیری به تغییر شکل پویایی امنیت جهانی ادامه می دهد ، چابکی و دوراندیشی بسیار مهم خواهد بود. آینده بخش دفاع نه در استحکامات استاتیک بلکه در راه حل های تطبیقی و فناوری محور است-کسانی که بر این اساس سرمایه گذاری می کنند ، برای یک دهه آینده به خوبی موقعیت خواهند داشت.