سه ماه پس از آتش بس عجله ، 12 روز از رویارویی بین ایران و اسرائیل به پایان رسید ، آرامش دروغین بر خاورمیانه حل و فصل می شود. اما در پشت نمای ، هر دو ارتش در ماه ژوئن در حال مطالعه مبادله بی سابقه آتش سوزی هستند که باعث می شود هر یک از دور دو درگیری آخرالزمانی بدتر از دور یک باشد.
ترس دانشگاهی نیست. ایران مهارت هایی را نشان داد که حتی متخصصان اطلاعاتی در زمینه جنگی را متحیر می کنند ، و سیستم دفاع هوایی که قبلاً مشهور اسرائیل بود ، نقص هایی را نشان داد که تهران مطمئناً در دور بعدی از آن بهره برداری می کند. در همین حال ، اعتصابات اسرائیلی به تأسیسات هسته ای ایران از برنامه هسته ای قطعاً فلج کننده تهران کم شده است. جنگ ژوئن یک تیزر بود ، نه دوره اصلی. هر دو اکنون قدردانی از قدرت دیگران را که قبلاً نداشتند قدردانی می کنند. این اطلاعات هر دو روش را کاهش می دهد – ممکن است مانع یا الهام بخش شود.
چالش Hypersonic
بدترین خبر برای اسرائیل ، راه اندازی ایرانیان از موشک های Hypersonic Fattah-1 و Fattah-2 بود که بسیار بهتر از آنچه پیش بینی می شد عمل می کرد. در 24 ساعت شدیدترین جنگ ، میزان رهگیری اسرائیل از این موشک ها از 90 درصد عادی آن به 65 درصد کاهش یافته است. ریاضیات ترسناک است. ایران در طی درگیری 12 روزه بیش از 400 موشک شلیک کرد و بیش از 40 نفر علیرغم سیستم دفاعی لایه بندی شده اسرائیل باعث خسارت یا تلفات شدند. در یک درگیری طولانی ، این اعداد می توانند به صورت نمایی چند برابر شوند.
دکتر تال کالیسکی ، یک کارشناس دفاع موشکی از اسرائیل گفت: “تهدید هیپرسونیک ریاضیات را به طور کامل بازسازی می کند.” حتی وقتی او تأکید کرد که اسرائیل با موفقیت بیش از 95 درصد از موشک های معمولی را شلیک کرده است ، وی اعتراف کرد که چالش بی سابقه ای که توسط موشک هایی که از فراتر از جو با سرعت یک دهه سریعتر از سرعت صدا می گذرد ، از سرعت صدا می گذرد و کلاهک های آنها را در پرواز تقسیم می کند.
فقط Arrow 3 و David’s Sling قادر به تعدیل هوای میانی برای پیگیری چنین تهدیدهایی هستند و هر دو به ذخایر رهگیری وابسته هستند که در طول عمل ژوئن بسیار خطرناک هستند. ارزیابی وزارت دفاع در اوایل ژوئیه اسرائیل از میزان موفقیت کلی 86 درصد در برابر موشک های بالستیک در این درگیری خبر داد. اما در اینجا سؤال اصلی نهفته است: اگر ایران بیش از 12 روز 400 موشک را شلیک کند ، اما 400 موشک در 24 ساعت؟
علامت سوال هسته ای
در حالی که کاخ سفید در اعلامیه اواخر ماه ژوئن ، مکانهای هسته ای ایران را “از بین برد” ، تحلیلگران مستقل تصویری ظریف تر را ترسیم می کنند که باید هر دو اردوگاه را به دردسر بیاندازد.
انستیتوی علوم و امنیت بین المللی دیوید آلبرایت ، تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای که در 14 ژوئن گرفته شده است ، از آسیب سطح به کارخانه غنی سازی فوردو ایران خبر داد اما مشکل در ارزیابی آسیب های داخلی به مجتمع های عمیق دفن شده را مشخص کرد. CNN تجزیه و تحلیل ، با استفاده از Albright Werbatim ، پیشنهاد کرد: “ممکن است خسارت قابل توجهی به سالن غنی سازی و سالن های مجاور که غنی سازی خدمات وارد شده است ، وارد شده باشد.”
اما “آسیب قابل توجه” همان تخریب نیست. نگران کننده تر ، عکس های ماهواره ای اخیر که توسط ژورنال وال استریت نمایش ایران برای گسترش ساخت و سازها در کارخانه دفن شده فوردو ، “با کار فعال” که شامل بیل مکانیکی و پرسنل مستقر در شفت های ورودی گیاه است ، حرکت کرده است.
عامل آسیب پذیری رهبری
کمپین ژوئن اسرائیل متغیر جدید خطرناکی را معرفی کرد که هر جنگ آینده ای را بسیار ناپایدار خواهد کرد: هدف قرار دادن عمدی رهبری ایران. این کمپین ، که به قتل رسیده است نظامی ارشد نظامی ، سیاسی و حداقل نه دانشمند هسته ای ، مورد توجه نخبگان حاکم تهران قرار نگرفته است.
رئیس جمهور ایران مسعود پشکیان به طور علنی اعتراف کرد که در لیست ضربه اسرائیل قرار دارد ، اما به طور مخفیانه به مشاوران اطمینان داد که هرگونه تلاش برای زندگی رهبران ارشد با یک پاسخ نظامی لرزان در منطقه روبرو خواهد شد. بحران جانشینی رهبری ایران فقط سهام را افزایش می دهد. رهبر عالی آیت الله علی خامنه ، 85 ساله ، سه جانشین ممکن را اعلام کرده است اما به طور مستقیم هیچ منصوب نکرده است. مقامات اطلاعاتی اسرائیلی معتقدند که چنین خلاء قدرت بسته به افرادی که در نهایت به قدرت می رسند ، پاسخ تهران رادیکال یا معتدل خواهد بود. تاکتیک های فریبنده هر دو روش را کاهش داد. اسرائیل نشان داد که می تواند به سلسله مراتب فرماندهی ایران برسد. با این حال ، اگر رهبری تهران نتیجه بگیرد که باید قبل از تبدیل شدن به یک هدف خود عمل کند ، این توانایی در واقع ممکن است به جای کاهش درگیری ، تسریع کند.
درس آموخته شده ، استراتژی های اصلاح شده
اسرائیل توانایی خود را برای اعتصاب در اعماق مرزهای ایران نشان داد و به امکانات هسته ای برخورد کرد که تهران معتقد بود ایمن است. حسابی استراتژیک نیز توسط آنچه در ماه ژوئن اتفاق نیفتاد پیچیده تر می شود. حزب الله در لبنان و سایر شبه نظامیان تحت حمایت ایران در سوریه و عراق عمدتاً از جنگ فوری منتظر بودند و تصمیم گرفتند به جای باز کردن چندین جبهه در برابر اسرائیل ، قدرت خود را نجات دهند. دور دوم می تواند چند جلو باشد. ایران فهمید که تلاش به تنهایی یک حرکت موفق نیست. اسرائیل می دانست که بازدارنده های آن می توانند غرق شوند. هر دو نشانه به یک سناریوی حتی بدتر منجر می شود.
نقش های روسی و چینی
روسیه و چین مستقیماً در جنگ تازه ای اسرائیل و ایران مداخله نخواهند کرد اما هم از تهران دفاع می کنند و هم عنصر خطرناک پیچیدگی را معرفی می کنند. به ویژه روسیه بدهی به ایران را به دلیل فراهم کردن هواپیماهای بدون سرنشین که در اوکراین بسیار مؤثر بوده اند ، بدهکار است. این بدهی اکنون با تهیه اطلاعات ، مهمات و وسایل جنگ الکترونیکی بازپرداخت می شود که می تواند برای مقابله با برخی از مضرات ایران در ماه ژوئن استفاده شود. روسها سربازان را نمی فرستند ، اما به طور مناسب از تهران لباس می گیرند. با آنچه ایران برای روسیه در اوکراین انجام داده است ، آنها چنین کمک هایی را به عنوان یک سرمایه گذاری استراتژیک می بینند.
علاقه چین کمتر پر سر و صدا است اما از اهمیت بیشتری برخوردار است. پکن قصد دارد از درگیری گسترده تر در خاورمیانه جلوگیری کند که می تواند تأمین کننده منابع نفتی و پیچیده تر رقابت گسترده تر آن با واشنگتن باشد. حتی در مواجهه با رقابت ، چین در تلاش خواهد بود تا ایران را از ادغام تحت فشار غربی جلوگیری کند. چین تهران را ضد وزن ارزشمندی برای نفوذ آمریکا در منطقه می داند.
حساب کردن به چه چیزی؟
دو سؤال اصلی در مورد ذهن سیاستگذاران در واشنگتن ، اورشلیم و تهران همان چیزی است که اقساط بعدی را مشتعل می کند و چه موقع باید یک حمله پیشگیرانه را قبل از اینکه خیلی دیر شود ، انجام دهد؟
درگیری ژوئن از زنجیره ای چند لایه از تشدید حملات پروکسی ، ترورها و محاسبه اشتباه دور شد.
کشتن رهبران ارشد ایران ، فرماندهان نظامی یا دانشمندان ارشد می توانند از دست خارج شوند و آبشار را به جنگ در سراسر منطقه برسانند.
ممکن است زمان در سمت صلح نباشد. برنامه هسته ای ایران ، هرچند که مورد ضرب و شتم قرار گرفته است ، همچنان به پیشرفت خود ادامه می دهد. هر ماه تهران را به سمت خطی می برد که اسرائیل قول داده است هرگز اجازه عبور از آن را بدهد. و هر ماه ، موشک های بیشتر و بهتر برای ایران و روشهای پیچیده تری برای تحویل آنها.
ما در تعادل پایدار نیستیم. ما در حال شمارش هستیم. تنها سؤال این است که آیا ما در حال حل و فصل مذاکره هستیم یا جنگی چنان مخرب که ژوئن به عنوان یک جنگ مرزی به یاد خواهد آمد.
در همین حال ، آتش بس شبح همچنان ادامه دارد ، اما وقفه به پایان می رسد. اما در اتاق های جنگ تل آویو و تهران ، برنامه ریزان با تب و تاب کار می کنند که همه گمان می کنند به مراتب بدتر از نسخه اصلی هستند. این که آیا این آماده سازی به یک پیشگویی خود تحقق بخش تبدیل می شود شاید این روزها سردترین سؤال در خاورمیانه باشد.
نظر: آقای نتانیاهو می آید تا جنگ را آغاز کند
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده سیاست تحریریه مانیتور خاورمیانه نیست.