برای ایران ، انتخاب مجدد دونالد ترامپ در نوامبر 2024 بدترین کابوس آن بود. صبح پس از انتخابات ایالات متحده از خواب بیدار شد ، تهران از غیرقابل پیش بینی بودن رئیس جمهور ترامپ می ترسید – و خط سختی را که در گذشته به ایران گرفته بود به یاد آورد و کشتار او از سپاه گارد انقلابی اسلامی (IRGC) مجبور شد فرمانده Qassem Soleimani و ایران را از دست بدهد و از دست ندهد و از دست دادن یک Missed Defend Community در 202. اسرائیل ، در موقعیتی منحصر به فرد آسیب پذیر قرار داشت.
همه اینها مجبور به مجدداً شد. تاکتیک ایران از رد کردن به قتل رئیس جمهور ترامپ با مهربانی تغییر کرد. تهران تصمیم گرفت تا دیپلماسی را برای ترساندن رئیس جمهور آمریكا كه از آن ترس و دلخراش است – سلاح كند – بدون آنكه استراتژی بزرگ خود را برای بیرون كردن ایالات متحده از خاورمیانه و ریشه كردن كشور اسرائیل قربانی كند. پنج ماه بعد ، نتیجه این مجدداً مذاکرات هسته ای با مردی است که دستور از بین بردن سولیمانی را داده است.
رهبر عالی آیت الله خامنه ای خود زمینه را برای یک معامله فراهم کرده است. در ماه آوریل ، او از تاریخ شیعه برای توجیه توافق استفاده کرد. وی در سال 661 میلادی به پیمان صلح امام حسن با موویاه اشاره کرد – هنگامی که نوه پیامبر اکرم در ازای امنیت پیروان خود خلافت را رها کرد. این پیمان اغلب توسط رهبران ایران به عنوان نمونه ای از سازش تاکتیکی با دشمن مورد استفاده قرار گرفته است.
این یک تغییر بود ، همانطور که در اولین دولت ترامپ ، خامنه ای به نمونه امام حسین تکیه داد ، که رهبر عالی گفت که موضع غیرقابل انعطاف پذیر در برابر فشار آمریکا است. این همان چیزی بود که در اولین دوره خود از پیشنهادات رئیس جمهور ترامپ درگیری در تعامل استفاده کرد.
در طول آخرین مذاکرات هسته ای با دولت بایدن که فروپاشید ، خامنه ای این مذاکرات را پایین آورد. وی بر ایجاد اقتصاد مقاومت و تعمیق روابط با چین و روسیه متمرکز شد. اکنون ، اگرچه اخیراً خمنه بن بست فعلی را در مورد غنی سازی با دولت دوم ترامپ به مذاکرات ناموفق که از سال 2021-2022 تحت عنوان رئیس جمهور بایدن برگزار شد ، تشبیه کرده است ، اما وی در تعیین صحنه برای معامله بالقوه نسبت به گذشته ، آواز تر بوده است.
تغییر در تهران از خامنه ای فیلتر شده است. رسول صنعایراد ، فرمانده IRGC ، گفت: “IRGC از تیم مذاکره با آمریکا پشتیبانی می کند”.
معاون هماهنگ کننده نیروی IRGC ، همچنین گفت: “این ترامپ بود که نامه ای را نوشت که درخواست مذاکره با جمهوری اسلامی را داد. جمهوری اسلامی به این درخواست مثبت پاسخ داد.” این مداخلات قابل توجه است ، با توجه به اینکه ترامپ مجاز به قتل اصلی اصلی IRGC Soleimani بود.
اکوسیستم رسانه ای جمهوری اسلامی نیز در حال تأیید مذاکرات است. جاوان ، یک روزنامه روزانه که با IRGC مرتبط است ، به عنوان پیروزی برای ایران ، مذاکرات را می چرخاند ، که آن را به عنوان حاکم بر روند به تصویر کشیده است. در صورت برآورده شدن منافع اقتصادی ، این مقاله حتی از سرمایه گذاری ایالات متحده در ایران حمایت کرده است.
این چشم انداز مثبت تر در ایران نسبت به مذاکرات تا خطبه های نماز جمعه گسترش یافته است. در سال 2019 ، روحانی هاردینگ ، احمد خاتامی گفت: رئیس جمهور ترامپ باید در جاه طلبی های خود برای مذاکره ناامید شود. با این حال ، در یک خطبه آوریل ، وی گفت: “پذیرش مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده با یک آیه قرآنی که می گوید اگر طرف مقابل مذاکرات را پیشنهاد کند ، نباید امتناع کرد.”
این اجماع نخبه در حال رشد به نفع مذاکرات را می توان در موقعیت عمومی محمد بانگری ، رئیس ستاد نیروهای مسلح ایران نیز مشاهده کرد. Bagheri ، که به طور سنتی یک شخصیت نظامی سخت شده بوده است ، در مورد مذاکرات با غرب شکاک است ، اکنون از مذاکرات غیرمستقیم پشتیبانی می کند.
سعید جلیلی ، نماینده سرسخت سخت خامه در شورای عالی امنیت ملی (SNSC) ، در انتقاد خود از مذاکرات هسته ای به طور غیرمعمول خاموش شده است. در سال 2022 ، گزارش ها منتشر شد مبنی بر اینکه وی نامه ای را به رهبر عالی نوشت و خواستار خروج از ایران از برنامه جامع عمل (JCPOA) و غنی سازی اورانیوم به 90 درصد است که درجه سلاح است.
ترکیب خود SNSC تغییر کرده است. پس از آنکه ابراهیم ریلی ، معروف به “قاضی حلق آویز” ، در تصادف هواپیما درگذشت ، اکنون رئیس جمهور ایران است. پشکیان ، که بیشتر از پیشینی خود در توافق هسته ای سرمایه گذاری می کند ، رئیس SNSC است. همچنین تغییر وزرای خارجی رخ داده است که عباس آراگچی در هنر مذاکره مهارت بیشتری دارد. در حالی که خامنه ای مسئولیت تمام تصمیمات استراتژیک را بر عهده دارد ، تمایل وی به چهره نرم تر مانند پشکیان برای پیروزی در ریاست جمهوری ، نشان دهنده اهمیت این جذابیت دیپلماتیک توهین آمیز است.
اما در پشت لفاظی ایران واقعیتی تاریک تر است. هیچ تلاش واقعی برای تعدیل جمهوری اسلامی صورت نگرفته است. در عوض ، تهران از مذاکرات به عنوان سپر برای جلوگیری از تحریم های اقتصادی و حملات نظامی در یک نقطه ضعف تاریخی استفاده می کند. در حال حاضر با ادامه مذاکرات ، ارز ایران تقویت شده است. هرچه روند طولانی تر باشد ، برای رهبران ایران بهتر می شود.
خطوط قرمز جمهوری اسلامی برای معامله از سال 2015 تغییر نکرده است. این توافق نامه محدود را می خواهد که به ایران اجازه می دهد یک برنامه غنی سازی اورانیوم داخلی داشته باشد. این می خواهد امکانات هسته ای خود را حفظ کند. و هیچ محدودیتی اساسی در پایگاه صنعتی نظامی خود از جمله برنامه های موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین آن نمی خواهد. و نمی خواهد شبکه پروکسی و شرکای ترور خود را رها کند.
همه اینها در ازای تسکین تحریم ها به ایران اجازه می دهد تا قدرت منطقه ای و نظامی خود را بازسازی کنند. این همچنین به این معنی است که زیرساخت های هسته ای خود را حفظ می کند ، بنابراین می تواند در آینده سلاح هسته ای تولید کند. این در اصل ، تلاش ایرانی برای فریب ایالات متحده در توافق با JCPOA بازپرداخت با اصلاحات جزئی است.
ایران برای دستیابی به این هدف درگیر انواع و اقسام تملک ها است. این حتی فرصت های سرمایه گذاری عجیب و غریب برای شرکت های آمریکایی را لرزاند. هواداران تهران همچنین با مشاوره رژیم برای ارائه جلسات سطح بالا یا چشم انداز رئیس جمهور ترامپ در پی برنده شدن در مقابل آمریكا ، با تمایل به ایران به دیدار ایران می روند.
مدتی است که برخی از مقامات ایرانی سعی در ایجاد این تصور عجیب و غریب دارند که آنها با همکاری برخی از زبان و تفکر جنبش MAGA ، هواداران ترامپ دوباره متولد شده اند. جمهوری اسلامی حتی موقتاً ضد آمریکایی بودن خود را کمرنگ کرده است. در سال 2024 ، مقامات بی نام ایرانی گفتند نیویورک تایمز که دستور کار “آمریکا اول” از آنها جذاب بود زیرا این امر به اتاق تنفس تهران و فضایی برای استراتژی بزرگ خود می دهد.
در حال حاضر وزیر امور خارجه ایران در تلاش است تا با دوبله دموکرات ها ، که او قبلاً کار کرده و روی آن کار می کرد ، به عنوان “تیم بایدن شکست خورده” با رئیس جمهور ترامپ طرفداری کند. وی امیدوار است که این امر جمهوریخواهان را به حمایت از JCPOA 2.0 سوق دهد – که این امر باعث افزایش منافع جمهوری اسلامی می شود. مقامات تهران امیدوارند که اگر توسط یک رئیس جمهور جمهوریخواه توافق شود ، JCPOA 2.0 از دوام بیشتری برخوردار باشد. اما قانونگذاران جمهوریخواه اعلام کرده اند که غیرقابل قبول خواهد بود.
برخی از مقامات ایرانی نیز ایده ایجاد کنسرسیوم هسته ای خلیج فارس را در قالب یک سرمایه گذاری مشترک با دولت های سعودی و اماراتی شناور کرده اند که این امر شامل سرمایه گذاری بالقوه آمریکا خواهد بود. این به احتمال زیاد به منظور متقاعد کردن غرایز تجاری رئیس جمهور ترامپ برای ترغیب دولت ایالات متحده برای کاهش تقاضای خود برای غنی سازی صفر در ایران طراحی شده است. اما واقعیت این است که این یک پیشنهاد جدید نیست. مقامات ایرانی سالهاست که از این ایده کنسرسیوم هسته ای پیروز می شوند.
جمهوری اسلامی همچنین ممکن است بازرسی های بیشتری یا بندهای غروب آفتاب طولانی تر ارائه دهد تا ایالات متحده بتواند با تقاضای مهم تر برای غنی سازی صفر عقب نشینی کند. اما این منطق JCPOA را حفظ می کند.
برای بهبود روحیه پیرامون مذاکرات ، ایران به متحدین خود در منطقه – مانند حوثی ها – فشار آورده است تا با آتش بس تاکتیکی با دولت ترامپ موافقت کند تا وقت خود را برای خرید مجدد بخرد. این امر به تهران اجازه می دهد تا این توهم را ایجاد کند که در طی مذاکرات هسته ای از بین می رود – هنگامی که در واقع صرفاً یک مکث تاکتیکی برای زنده ماندن ، بازگرداندن و انتظار دولت ترامپ است.
مذاکرات از نظر تنور و لحن از بین رفته است. از آنجایی که دولت ترامپ در اصرار بر غنی سازی صفر به صدا و سیمای بیشتر تبدیل شده است ، دیپلمات های جمهوری اسلامی کمرنگ تر شده اند. آنها در تلاش هستند تا رئیس جمهور ترامپ را تحت تأثیر قرار دهند تا نسخه ای از معامله بسیار اوباما با ایران را در آغوش بگیرد که او به درستی در اولین دوره خود رد کرد زیرا به ایران اجازه غنی سازی اورانیوم را داد.
گزارش های مطبوعاتی حاکی از آن است که هر دو طرف در تلاشند تا توافق نامه چارچوبی را برای خرید زمان برای تهیه جزئیات برای معامله نهایی به پایان برسانند. اما این خطرات را به همراه دارد ، از جمله ایرانی ها که از این روند برای جلوگیری از دعوت مکانیسم تحریم های فوری سازمان ملل متحد که در ماه اکتبر منقضی می شود و شرایط ایده آل برای اسرائیل و/یا ایالات متحده را برای انجام اعتصاب نظامی در برنامه هسته ای ایران انجام می دهد ، به همراه دارد. در طول راه ، ایران ممکن است با هیچ چیز مشخصی موافقت کند و سعی کند زبان مبهم یا مشروط را در چارچوب قرار دهد تا دولت ترامپ را جلب کند و آنها را در جدول نگه دارد در حالی که پاهای خود را بعداً در مذاکرات در مورد جزئیات می کشید ، و هرگونه درک آمریکایی را رد می کند.
تغییر روشنی در ایجاد ایران به سمت حمایت از مذاکرات رخ داده است. اما این یک حرکت بدبینانه و تاکتیکی است که برای تقویت یک رژیم ناشایست ، که احساس می کند عمیقاً در داخل و خارج از کشور احساس می شود ، طراحی شده است و یک JCPOA تجدید شده را به عنوان یک نجات زنده می کند. در پایان ، با این حال ، حداکثر تهران آماده است تا هنوز هم در هیچ جایی نزدیک به حداقل رئیس جمهور ترامپ آماده پذیرش باشد.