حرفاو ایالات متحده دارد ایران را بمباران کردبشر دونالد ترامپ روز یکشنبه اعلام شد که بمب افکن های B-2 به سه مکان هسته ای از جمله سایت هسته ای فوردو حمله کردند و گاهی اوقات به عنوان جواهر تاج برنامه هسته ای ایران اشاره می کردند.
از آنجا که جهان منتظر پاسخ ایران است ، ارزش آن را دارد که از 12 ژوئن ، هنگامی که اسرائیل با حمایت ایالات متحده ، به جمهوری اسلامی حمله کرد ، تجدید نظر کند. دلیل رسمی سلاح های هسته ای است. دلیل واقعی که من ادعا می کنم حذف محور مقاومت به رهبری ایران و ایجاد هژمونی منطقه ای اسرائیل بر سر خاورمیانه با حمایت ضمنی از استبداد عرب است.
به گفته رهبران آمریکایی و اسرائیلی ، ایران قصد ساخت سلاح هسته ای را داشت. اسرائیل مجبور شد از طریق پاسخ به یک حمله پیشگیرانه درگیر شود. طبق گفته بنیامین نتانیاهو ، “بقای اسرائیل” در معرض خطر بود ، در حالی که ترامپ ادعا کرد ایران “بسیار نزدیک به داشتن سلاح” است. Tulsi Gabbard ، مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده ، اکنون در صف قرار گرفته است. هفته ها پس از شهادت قبل از کنگره مبنی بر اینکه ایران بمبی را دنبال نمی کند ، بنابراین موضع اعلام شده ترامپ را تضعیف می کند و او را از نظر سیاسی شرم آور می کند. مطالبات ایران می تواند “طی چند هفته” بمبی بدست آورد.
هیچ تحلیلگر جدی از برنامه هسته ای ایران معتقد نیست که این درست است. همانطور که رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی است تصدیق شده، هیچ نشانه ای از “برنامه سیستماتیک در ایران برای تولید سلاح هسته ای” وجود ندارد. CNN گزارش شده هفته گذشته که طبق ارزیابی های اطلاعاتی ایالات متحده ، “نه تنها ایران به طور فعال سلاح هسته ای را دنبال نمی کرد ، بلکه سه سال از توانایی تولید و تحویل آن به هدف انتخاب خود نیز فاصله داشت” وقتی وزیر امور خارجه مارکو روبیو بود خواسته روز پس از حمله ایالات متحده اگر او شواهدی را مشاهده کرده بود که ایران قصد سلاح برنامه هسته ای خود را دارد ، وی پاسخ داد که این سؤال “بی ربط است”. هنگامی که بیشتر تحت فشار قرار گرفت ، گفت: “اطلاعات را فراموش کنید.”
اگر برنامه هسته ای ایران یک تهدید قریب الوقوع نبود ، چه چیزی باعث حمله ایالات متحده و اسرائیل شد؟ چرا حالا؟ پاسخ فرصت سیاسی است.
اول ، جمهوری اسلامی ایران هرگز ضعیف تر نبوده است. دهه تحریم های اقتصادی و فساد دولت ضمن غنی سازی نخبگان حاکم ، شهروند متوسط را فقیر کرده است. چهره های رسمی فقر نشان می دهد که تقریباً یک سوم ایرانیان در فقر زندگی می کنند و اعتقاد بر این است که چهره واقعی بسیار بالاتر است. به عنوان مثال ، در اوایل سال جاری ، روزنامه Mardomsalari Run دارای تیتر صفحه مقدم بود: “کاهش 400 ٪ دستمزد طی یک دهه”. اقتصاد ایران شکسته است و شهروندان آن در تلاشند تا زنده بمانند.
در داخل ، جمهوری اسلامی از بحران مشروعیت داخلی رنج می برد. این بعد از مرگ ماهسا امینی در سپتامبر 2022 به نمایش در آمد که شاهد تولد “زنان ، زندگی ، جنبش آزادی” بود که ایران را لرزاند و یک کانون توجه جهانی را به سابقه حقوق بشر خود براق کرد. بیش از 60 ٪ از جمعیت ایران زیر 30 سال است. آنها قبل از انقلاب 1979 هیچ خاطره ای از زندگی ندارند. نکته مرجع اخلاقی آنها اقتدارگرایی مذهبی و قاعده روحانی است که آنها به طرز چشمگیری رد می کنند. اگر امروز همه پرسی در ایران وجود داشته باشد ، هیچ متخصص جدی ایران شک نمی کند که جمهوری اسلامی با حاشیه گسترده ای رای را از دست بدهد. در حالی که بمباران اخیر ایران اثر تجمع را به وجود آورده است ، خیلی زود تصمیم گیری قطعی در مورد چگونگی گسترش این پدیده را انجام می دهد.
از نظر منطقه ای ، ایران هرگز ضعیف تر نبوده است. از دست دادن متحد اصلی منطقه ای خود در لبنان ، حزب الله ضربه بزرگی به نفوذ منطقه ای ایران و دکترین دفاع ملی آن بود. دلیل اصلی اینکه ایران از حزب الله حمایت و مسلح کرده است ، لحظه ای مانند این بود. در صورت حمله مستقیم اسرائیلی یا آمریکایی به خاک ایران ، فرض بر این بود که حزب الله جبهه دوم را در برابر اسرائیل باز می کند. این دیگر گزینه ای نیست پس از حمله پیشرفته اسرائیل به حزب الله تابستان گذشته این سازمان را به طور موثری خنثی کرد. سرنگونی رژیم اسد در سوریه و تضعیف شبه نظامیان تحت حمایت ایران در عراق به این تصویر کلی از ضعف ژئواستراتژیک ایرانی کمک می کند. این امر فرصتی طلایی را برای اسرائیل ایجاد کرده است تا به امید تحمیل ضربه ای به رقیب اصلی منطقه ای خود ، پیش برود.
اسرائیل به دنبال این است که هژمون منطقه ای باشد و برای مدت طولانی ایران در راه خود ایستاد. تهدید واقعی ایران از لحاظ تاریخی برای اسرائیل ، لفاظی گذشته ، هرگز وجودی نبوده بلکه استراتژیک و ایدئولوژیک نبوده است. همانطور که امروز می بینیم ، عدم تعادل قدرت گسترده بین دو کشور که از نظر سخت افزار نظامی ، قابلیت های اطلاعاتی و پشتیبانی بین المللی اندازه گیری می شود ، وجود دارد. همه آنها به شدت از اسرائیل حمایت می کنند. ایران نمی تواند از رهبران ارشد نظامی و دانشمندان هسته ای خود محافظت کند. حتی نمی تواند از فضای هوایی خود محافظت کند.
تهدید واقعی ایران برای اسرائیل ریشه در مخالفت ایدئولوژیک ایران با سیاست اسرائیل و آمریکا در منطقه دارد. “محور مقاومت” آن در صدد است تا به طور فعال ، چه در کلمات و چه در اعمال ، تأثیر غربی در منطقه را به چالش بکشد. ایران و متحدین آن همچنین به دنبال تجمع افکار عامه در دنیای عرب و اسلامی پیرامون این موضوع ضد امپریالیستی هستند. این تهدید واقعی ایران است که متحد و اسرائیل به دنبال از بین بردن آن هستند.
در طول جنگ سرد در آمریکای لاتین ، وضعیت مشابهی وجود داشت. دشمن در آن زمان فیدل کاسترو و کوبا بود. بی ثباتی منطقه ای غالباً در مورد شورش کمونیستی که توسط کوبا و پس از سال 1979 توسط نیکاراگوئه ارکستر شده بود ، مقصر بود. مانند ایران امروز ، نقش بی ثبات کننده منطقه ای کوبا در محافل سیاست خارجی آمریکا بسیار اغراق آمیز بود و به روش های مشابه و به دلایل یکسان شیطنت شد. تهدید کوبا ، مانند امروز ایران ، این بود که این کشورها سیاست های خارجی داشتند که خارج از نفوذ و کنترل ما بودند. این دلیل اصلی حمله به آنها و به عنوان کشورهای دشمن به تصویر کشیده شده است.
تهدید ایران سلاح هسته ای نیست. به یاد بیاورید ، توانایی ایران در اسلحه سازی برنامه هسته ای خود در سال 2015 به طور مؤثر محدود شد و در مورد توافق با دولت اوباما مذاکره کرد. ترامپ به خواست نتانیاهو ، این توافق نامه را سه سال بعد پاره کرد که صحنه برای بحران امروز را تعیین کرد. تهدید واقعی ایران این است که یک سیاست خارجی مستقل دارد. این بدان معنا نیست که تهران به دلایل هنجاری یا اخلاقی سیاست خارجی خوبی دارد. دور از آن این بدان معناست که ایران به طور مستقل به عنوان بازیگر خاورمیانه فعالیت می کند که هژمونی آمریکایی و اسرائیل را به چالش می کشد. این تهدید واقعی ایران است که ایالات متحده و اسرائیل به دنبال از بین بردن آن هستند.