در 15 مه گذشته ، دکتر امور جیشانکار ، وزیر امور خارجه با صحبت با وزیر امور خارجه افغانستان ، موولوی امیر خان موتتاقی ، تعجب کرد. هند هنوز دولت طالبان در افغانستان را به رسمیت نمی شناسد. چرا وزیر امور خارجه هند پس از آن با وزیر امور خارجه صحبت کرد؟ در واقع ، اهمیت این گفتگو در زمان بندی آن نهفته است. این امر در کمتر از یک هفته پس از اعلام آتش بس در هند و پاک انجام شد و درگیری مختصر مسلحانه بین دو کشور متوقف شد.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که هند و افغانستان تاریخچه طولانی تر از برخی تمدنهای قبلی را به اشتراک می گذارند ، در حالی که هند یک کمک ، همکاری و شناخت محکم را گسترش می دهد. رابطه آنها را می توان به تمدن دره ایندوس ردیابی کرد.
اما تاریخ این رابطه فراز و نشیب های خاص خود را داشته است. نکته قابل توجه ، در میان جنگ حدود دو دهه جنگ علیه نیروهای طالبان ، هند در این کشور به مراحل بسیار زیادی کمک کرده است. طبق گزارش ها ، بیش از 2 میلیارد دلار توسط هند برای فعالیت های مختلف ساختمانی هزینه شده است. با این حال ، عقب نشینی نیروهای آمریکایی و ناتو در سال 2021 و بازگشت طالبان به اداره افغانستان ، برای کشورهای سراسر جهان از جمله هند ، از سرگیری روابط با دولت طالبان مشکل را دشوار کرده است.
از آنجا که دولت طالبان در کابل به دنبال عادی سازی روابط با جامعه بین المللی بود و قول داد از تروریسم به هیچ وجه حمایت نکند ، برخی از کشورها تصمیم گرفتند که روابط خود را با دولت طالبان دوباره بررسی کنند. با توجه به حمایت مداوم پاکستان از گروه های تروریستی ضد هند و حمله نفرت انگیز تروریست های تحت حمایت پاک در Pahalgam ، سیاست های اجتماعی محافظه کار طالبان و رفتار با زنان نمی تواند مدت طولانی برای جداسازی دولت طالبان منطقی باشد.
و آغاز هند از تماس سطح بالا با دولت رهبری طالبان افغانستان شاید نتیجه تفکر جدید در مورد روابط هند و افغانستان باشد. مردم افغانستان به طور ناپسند به کمک نیاز دارند. زیرساخت های ساخته شده هند در افغانستان نیز نیاز به نگهداری دارد.
نکته برجسته این است که در حالی که هند هنوز به طور رسمی رژیم طالبان افغانستان را به رسمیت نمی شناسد ، از زمان بازگشت طالبان در اوت سال 2021 ، اولین راه حل را انجام داده است. و زمان و موضوع این گفتگو مطمئناً فقط یک تشریفات نیست. جای تعجب نخواهد بود اگر هند در سالهای آینده به سمت جوان سازی روابط خود با افغانستان بپردازد.
لازم به یادآوری است که هند بیش از 2 میلیارد دلار برای کارهای توسعه در افغانستان کمک کرده است تا تأمین مالی ساختمان پارلمان ، سد دوستی هند و افغانستان ، سد سلما ، رودخانه هاری ، بزرگراه Delaram Zaranj و بسیاری از خطوط انتقال.
از طرف دیگر ، پاکستان همواره بزرگترین مخالف حضور هند به هر شکلی در افغانستان بوده است ، زیرا این امر افغانستان را برای دستیابی به عمق استراتژیک ضروری می داند. پاکستان هرگز درخواست هند را برای دسترسی مستقیم زمین به افغانستان از طریق گذر خیبر یا گذرگاه بولان خود به دلیل ترس از افزایش نفوذ هند در آن کشور ، قبول نکرد.
پاکستان برای فعالیت های توسعه در افغانستان اقدامات کمی انجام داده است. نقش آن اساساً منفی بوده است. این افراط گرایان و تروریست ها را پرورش داد و از آنها در برابر سایر کشورها از جمله هند استفاده کرد.
اختلافات فزاینده بین دولت طالبان و پاکستان در سالهای اخیر فرصتی را برای هند فراهم می کند تا دوستی و آثار توسعه خود را در افغانستان از سر بگیرد.
از طریق این چالش ها ، اولین علاقه هند این است که مانع از دستیابی به پاکستان در ساختار حاکم بر افغانستان تا حدی شود که می تواند تأثیر منفی بر تصمیم گیری داشته باشد. ثانیا ، هند به دنبال نقش مثبتی در فعالیتهای توسعه افغانستان است که سرمایه گذاری های خود را ایمن و بادوام می کند. با این وجود چالش دیگر برخورد با تأثیر ISI پاکستانی بر شبکه های حقانی است. در حال حاضر ، پاکستان از طریق ISI از آنها برای هدف قرار دادن پروژه های هندی ها و پروژه های هندی در افغانستان استفاده می کند. شبکه های حقانی صرفاً با یک انگیزه پولی کار می کنند و فاقد هرگونه ایدئولوژی اجتماعی یا سیاسی هستند. از طرف دیگر ایسی ، افراط گرایی مذهبی و تروریسم را ترویج می کند.
نتیجه گیری افکار
افغانستان بارها و بارها قربانی استنتاج قدرت بزرگ شده است و برای چندین دهه به دلیل دستاوردهای استراتژیک مربوطه مورد سوء استفاده قرار گرفت. اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد رژیم های عروسکی را در کابل تحمیل کرد و سعی در کنترل ایدئولوژیک افغانستان داشت. ایالات متحده ، در همین زمان ، افغان ها را از طریق پاکستان و عربستان سعودی برای مبارزه با شوروی ها رادیکال کرد و سپس آنها را پس از درگیری رها کرد و گروه های افراطی مانند القاعده را به وجود آورد. در همین حال ، پاکستان با حمایت از گروه های مبارز برای خدمت به منافع منطقه ای خود ، به طور مداوم افغانستان را بی ثبات کرده است.
درگیری هند با افغانستان برخلاف استراتژی های استثماری سایر قدرتها است. در حالی که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده ایدئولوژی ها و ستیزه جویان را از طریق تغییرات رژیم اجباری و جنگهای پروکسی سلاح کردند و پاکستان به طور مداوم افغانستان را به دنبال عمق استراتژیک و اجرای برنامه های ضد هندوستان بی ثبات کرد ، هند سیاستی را تحت تأثیر قرار داد که در غیرقانونی ، احترام متقابل ، اجتماعی-اجتماعی و اقتصادی و رشد طولانی مدت انجام شود.
حمایت هند از افغانستان هرگز در مورد کنترل رژیم یا دستکاری ژئوپلیتیکی نبود ، بلکه در مورد تضمین منافع ملی خود در ضمن محافظت از استقلال افغانستان بود. از گسترش به رسمیت شناختن به دولتهای مختلف افغانستان ، این رژیم نجیب الله یا رژیم ربانی به رهبری مجاهدین برای آغاز تلاشهای بشردوستانه پس از سال 2001 ، هند بر پیوندهای مردم به افراد ، بازسازی ، آموزش و توسعه متمرکز شده است.
رویکرد هند – هماهنگی ، فراگیر و ریشه دار فرهنگی – آن را حسن نیت بی سابقه ای در بین مردم افغانستان به دست آورد. حتی طالبان ، که یک بار دور بود ، اکنون نقش هند را به طور مثبت تصدیق می کند. این اعتماد ماندگار گواهی بر سیاست خارجی مبتنی بر اخلاقی هند است-فصل نادر از همبستگی بیش از منافع شخصی در تاریخ پرتحرک افغانستان.