تصور کنید-مجریان روسی طرفدار حمله به مکانهای بزرگ فرهنگی اروپایی ، الیگارشی روسی را پس می گیرند ، کلوپ های فوتبال اروپایی را پس می گیرند ، رویدادهای حامیان مالی را حامی می کنند و احزاب پر زرق و برق نیز به سر می برند ، جایی که رودخانه های شامپاین جلسات فوق العاده روسیه را با همتایان غربی خود روغن کاری می کنند.
آیا این جایی است که ما می رویم؟ حمله به اوکراین و قبرستان های سرریز آن فراموش شده و به طور معمول با گاز کرملین ، بار دیگر گاز ارزان قیمت را در گلو اروپا ریخته است؟
این روشن است که اعضای دولت ترامپ چیزی شبیه به این را پیش بینی می کنند (به 25 مارس مراجعه کنید معامله رئوس مطالب با روسیه که ممکن است مسیرهای تجارت دریای سیاه را بازگشایی کند) ، و بسیاری از اروپایی های قدرتمند وجود دارند که می توانند خوش آن را بپذیرید
سه سال از جنگ ، اروپا باید موضع بگیرد. به وضوح باید بگوید که تنها پایان قابل قبول برای جنگ اوکراین و روسیه ، خروج کامل روسیه به مرزهای 1991 اوکراین است. هر چیزی کمتر-هر پارتیشن ، آتش بس ، یا درگیری یخ زده-تجاوز جنایی و عذاب اروپا را به آینده ای از گذشته پاداش می دهد ، جایی که مکرر و خشونت در مقیاس بزرگ 80 سال صلح و سعادت را به گرد و غبار کاهش می دهد.
طبق معمول هیچ بازگشت به تجارت وجود ندارد. روسیه را نمی توان از اقتصاد جهانی ، جامعه بین المللی دیپلماتیک یا زندگی فرهنگی اروپا استقبال کرد تا اینکه به طور کامل از هر اینچ از سرزمین اوکراین عقب نشینی کرد ، تمام ده ها هزار زندانی را برگرداند و ربوده شد بچه، و پرداخت های پرداخت شده تا آن زمان هیچ مجازاتی را نباید برداشته شود – آنها باید در جای خود باقی بمانند زیرا تحریم های اتحادیه اروپا دیوید اوسالیوان فرستاده می شود برای cepa نوشت در 25 مارس.
این فقط مربوط به مجازات نیست. این یک نظم و انضباط برای ملتی است که هرگز تغییر نکرده است.
آلمان ، ژاپن و ایتالیا – سه قدرت محور – شکست خوردند ، اشغال و بازسازی شدند. آنها تحولات عمیق فرهنگی را پشت سر گذاشتند. جوامع آنها به فرزندان خود می آموزد که از وحشت هایی که از آنها غافل شده اند شرمنده باشند. آنها ساخته شدند تا به یاد بیاورند.
روسیه هرگز نبود. اتحاد جماهیر شوروی با تقسیم اروپای مرکزی با آلمان نازی در سال 1939 ، جنگ جهانی دوم را آغاز کرد. پیمان Molotov-Ribbentrop به لهستان ، کشورهای بالتیک ، فنلاند و رومانی حک شده است. اما هنگامی که هیتلر در سال 1941 استالین را روشن کرد ، کرملین به متفقین پیوست ، نقش خود را به عنوان قهرمانانه تغییر داد و با نیمی از اروپا پاداش گرفت. تجاوز شوروی پاداش گرفت – و سپس فراموش شد.
امروز ، بناها و رویدادهای روسی به طرز وسواسی از جنگ بزرگ میهن پرستانه سال 1941-1945 یاد می شود. آنها سالهایی را که روسیه همدست مهاجم و نازی ها بود ، پاک می کنند. و آنها نسل به نسل را برای تجلیل از فتح ، و نه به حساب می آورند.
این شرط باز در مقیاس تمدن است: تجاوز پاداش ، و بیشتر از آن دریافت می کنید.
این تجاوز دوباره اتفاق می افتد – علیه اوکراین ، یک کشور حاکمیتی که نه تنها از مرزهای خود ، بلکه خود صلح اروپا نیز دفاع می کند. و یک بار دیگر ، ما با یک انتخاب روبرو هستیم: توهمات کرملین از امپراتوری را افراط کنید یا آنها را با تنها سلاحی که تاکنون کار کرده است شکست دهید – کمک به مقاومت نظامی ضمن تضمین انزوا اقتصادی و نشان دادن صبر استراتژیک.
آخرین دریافت کنید
برای دریافت ایمیل به طور منظم ثبت نام کنید و در مورد کار CEPA آگاه باشید.
خبر خوب: اروپا اهرم دارد. اقتصاد روسیه در حال خونریزی است. نرخ بانک مرکزی روسیه 21 ٪ ، تورم 10 ٪ و 15 میلیارد دلار در ماه است تبخیر شده در میدان نبرد. حدود 40 ٪ از کل بودجه روسیه اکنون به تلاش جنگ می رود – و بخش اعظم آن هرگز برنمی گردد. روسیه این جنگ را از نظر اقتصادی از دست می دهد. و از پول در حال اتمام است.
سه سال تحریم کاری را انجام داده است که ده ها سال دیپلماسی نمی تواند: آنها کرملین را منزوی کرده و ماشین جنگ روسیه را کند کرده اند. قویترین تحریم ها فقط در اواخر سال 2023 شروع به نیش زدن کردند. اکنون زمان بلند کردن آنها نیست. اکنون زمان سفت شدن آنها است.
در سال 2024 ، اروپا 19 میلیارد دلار برای کمک به اوکراین ارسال کرد – در حالی که هنوز 23 میلیارد دلار در انرژی روسیه وارد می کند. این تضاد باید پایان یابد. اروپا باید واردات انرژی روسیه را در سال 2025 به جای هدف فعلی سال 2027 به صفر کاهش دهد (همانطور که کمیسر جدید انرژی آن است پیشنهاد.). استقلال انرژی کامل از روسیه دیگر یک رویا نیست – این یک ضرورت امنیت قاره است.
اروپا به روسیه احتیاج ندارد. روسیه به اقتصاد جهانی احتیاج دارد.
اوکراین تحمل فداکاری را به همراه داشته است. سربازان او برای هر متر شجاعانه جنگیده اند. شهرهای وی متحمل حملات موشکی ، جنایات جنگی و اشغال شده اند. مردم او ربوده ، شکنجه و قاچاق شده اند. اقتصاد او خرد شده است. اوکراین قیمت خونین پرداخت کرده است.
رئیس جمهور زلنسکی در سال 2022 قهرمان اروپا بود. در سال 2025 ، او یک ابرقهرمان است – که به مدت سه سال از این قاره دفاع کرد. در انصاف ، اروپا برای دیدار با آن لحظه افزایش یافته است. رهبرانی مانند مارک روت ، امانوئل ماکرون ، کیر استرمر ، اورسولا فون در لین ، و فردریش مرس صدراعظم به زودی ، موضع های اصولی و اصولی را در برابر تجاوز روسیه به دست آورده اند. اروپا نسبت به سالهای متمادی متحد تر است.
وظیفه اروپا ساده است: کسانی را که این فداکاری را انجام داده اند ، بفروشید. یک جنایتکار جنگ را دلجویی نکنید. به ملتی که هنوز تجاوز گذشته خود را تجلیل می کند ، پاداش ندهید. و تحت هیچ شرایطی برای صلح دروغین زمین تجارت نکنید. تولید یک متر نیست.
برخی برای سازش استدلال می کنند. برخی خواستار “واقع گرایی” خواهند شد. اما تنها مسیر واقع بینانه برای صلح پایدار از طریق شکست و عقب نشینی روسیه است. این پیام واضح را ارسال کنید که قدرت ، نه جذابیت ، این است که جنگ ها به پایان می رسد.
اگر روسیه بالاخره برای پرداخت قیمت ماندگار برای پرخاشگری خود بپردازد ، نسل اروپایی ها سود خواهند برد.
پوتین ممکن است ساعتهای فانتزی داشته باشد. اما اروپا وقت دارد.
ستوان عمومی (بازنشسته) بن هاجز، فرمانده سابق سابق ارتش ایالات متحده اروپا (2014-2017) ، در حال حاضر به عنوان مربی ارشد ناتو برای تدارکات فعالیت می کند و همکار متمایز با Globsec است.
دن رایس رئیس دانشگاه آمریکایی کیف و مشاور ویژه سابق فرمانده کل فرمانده اوکراین ، ژنرال والری زالوزنی (2022-2022) است.
لبه اروپا مجله آنلاین CEPA است که مباحث مهم را در مورد سیاست خارجی در سراسر اروپا و آمریکای شمالی پوشش می دهد. همه نظرات از نویسنده ها هستند و لزوماً نشان دهنده موضع یا دیدگاه مؤسساتی نیستند که آنها نمایندگی می کنند یا مرکز تجزیه و تحلیل سیاست اروپا.