در حالی که اعتصابات نظامی اخیر علیه برنامه هسته ای خود ممکن است باعث تحریک تهران برای رفتن به بمب شود ، آنها همچنین ممکن است چنین تلاشهایی را پیچیده تر کنند و به واشنگتن بیشتر برای منصرف کردن آن بدهند.
ماه گذشته اعتصابات اسرائیلی و ایالات متحده به برنامه هسته ای ایران بحث و گفتگو در مورد میزان بازگشت این برنامه و اینکه آیا تهران برای رفتن به بمب انگیزه بیشتری خواهد یافت ، بحث و گفتگو کرده است. جواب خیلی ساده نیست.
خسارت انجام شده
بنا بر گزارش ها ، اسرائیل زده شد حدود دوجین سایت گره خورده به برنامه هسته ای ایران و کشته شدن نزدیک به بیست دانشمندان هسته ای-بسیاری از آنها مشغول تحقیقات مرتبط با سلاح بودند. علاوه بر این ، بمب افکن های B-2 ایالات متحده 30،000 پوند نفوذگرهای عظیم (MOPS) را در تسهیلات هسته ای در فوردوو و ناتانز کاهش دادند ، در حالی که موشک های مسافرتی با راه اندازی زیردریایی اصفهان را مورد اصابت قرار دادند.
تجربه نشان داده است که این است نابودی دشوار است سایت های صنعتی از هوا. تجهیزات کشیده شده از آوار اغلب می توانند باشند ترمیم شده یا cannibalized و برگشته به سرویس با این حال ، سانتریفیوژهای گاز که ایران برای غنی سازی اورانیوم از آن استفاده می کند ، کاملاً تنظیم شده است ، تجهیزات ظریف و ظریف که به راحتی آسیب می بینند. مطابق رافائل گروسی ، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) ، سانتریفیوژهای Natanz و Fordow هنوز در آستانه جنگ در حال چرخش بودند. خاموشی کنترل نشده باعث می شود سانتریفیوژ شود خود تخریب؛ این ظاهراً چگونه اسرائیل است خرابکار Natanz در سال 2021 و چرا بمباران تسهیلات منبع تغذیه در ابتدای جنگ ماه گذشته.
علاوه بر این ، دوازده مپ ارسال شده دو شفت تهویه خدمت فوردو احتمالاً دو سالن سانتریفیوژ را در آنجا نابود کرد. حتی اگر آنها نتوانستند سالن ها را نقض کنند ، موج های شوک ایجاد شده در اثر ضربه و انفجار این بمب های عظیم احتمالاً اقدامات میرایی را برای محافظت از سانتریفیوژها در برابر ارتعاشات و لرزش زمین شکستند. بنابراین ، هر آبشار سانتریفیوژ که در اثر فروپاشی سازه ها نابود نشده اند ، احتمالاً با اثرات غیرمستقیم آسیب دیده یا از بین رفته اند. به همین دلیل است مدعی در تاریخ 26 ژوئن که امکانات غنی سازی ایران “دیگر کار نمی کند” و برنامه سانتریفیوژ بنزین آن “خسارت بسیار جدی” متحمل شده است.
آیا قابلیت های باقیمانده می تواند به بازسازی ایران کمک کند؟
تهران ممکن است با تلاش برای ایجاد یک برنامه سلاح های کوچک و کاملاً محفظه مخفی ، به بمب گذاری پاسخ دهد. ایران احتمالاً دارد سانتریفیوژهای یدکی برای جایگزینی افراد آسیب دیده از طریق سایش و پارگی روتین. علاوه بر این ، آژانس بین المللی انرژی هسته ای اظهار داشته است که از دست داده است استمرار دانش با توجه به تولید سانتریفیوژ گاز تهران از اواسط سال 2012. بنابراین ، ذخایر پنهان سانتریفیوژهای گاز ممکن است برای ساخت یک مرکز غنی سازی مخفی در دسترس باشد.
علاوه بر این ، وضعیت 440 کیلوگرم ایران از 60 درصد اورانیوم غنی شده – که به طرز فجیعی در اصفهان ، فوردو ولانز واقع شده است – ناشناخته است. این مقدار ، اگر بیشتر به بیش از 90 درصد (درجه سلاح) غنی شود ، برای حدود ده بمب کافی خواهد بود. (برای اطلاعات بیشتر در مورد این و موارد فنی مرتبط ، به موسسه واشنگتن مراجعه کنید واژه نامه هسته ای ایران.) طبق اسرائیلی وت آمریکایی مقامات ، بخش اعظم انبار در این مکان ها در زیر آوار دفن می شوند. اگر اینگونه باشد ، برخی از سیلندرهای کوچک که برای ذخیره هگزا فلوئورید اورانیوم غنی شده استفاده می شوند ، پارگی شده اند و باعث می شوند که در هنگام قرار گرفتن در معرض گرما یا هوا ، محتویات تجزیه شوند. اما دیگران ممکن است دست نخورده باشند ، و هر تلاش ایرانی برای بازیابی این سیلندرها می تواند فرصتی برای هدف قرار دادن آنها فراهم کند. علاوه بر این ، برخی از انبارها ممکن است قبل از جنگ به مکانهای دیگر منحرف شده و مانند ایرانی زنده مانده باشند رسانه ها ادعا کرده اند
اگر رژیم قبل از جنگ اورانیوم غنی شده با غنی شده را منحرف کند یا موفق شود برخی از آنها را از زیر آوار بازیابی کند ، برای رسیدن به درجه سلاح باید بیشتر غنی شود. (برخی ناظران معتقدند که می توان بمبی را با استفاده از 60 درصد اورانیوم غنی شده ساخته شد ، اما احتمالاً ناخوشایند خواهد بود و عملکرد بسیار کمی تولید می کند.) ایران همچنین می تواند اورانیوم درجه سلاح را از خارج از کشور-شاید از کره شمالی-به دست آورد.
اعتصاب به اصفهان همچنین ممکن است تجهیزات مورد استفاده برای تبدیل هگزافلوراید اورانیوم غنی شده به فلز اورانیوم و همچنین بازیگران و ماشینکاری را از بین ببرد. اعتصاب در سایت های دیگر ممکن است مواردی را که برای تولید اجزای مختلف غیر هسته ای یک بمب استفاده می شود ، از بین ببرد. اما ممکن است ایران برخی از این موارد را به صورت تکراری به دست آورد و به هر حال ، بسیاری از این کارها بدون سخت افزار تخصصی می توانند انجام شوند.
از طرف دیگر ، تهران تا زمانی که برنامه هسته ای آن توسط خدمات اطلاعاتی اسرائیل نفوذ کند ، می تواند این قابلیت ها را بازسازی نکند. حداقل ، برای ارزیابی کامل گزینه های آن و انتخاب رویکردی که در برابر اختلال کمتر آسیب پذیر است ، زمان لازم خواهد بود. (به عنوان مثال ، عراق حدود یک سال پس از بمباران اسرائیل در سال 1981 برای تصمیم گیری در مورد چگونگی ادامه کار ، رژیم خود را در سال 1981 بمباران کرد.) رژیم ممکن است یک رویکرد آهسته و آگاهانه اتخاذ کند که به دنبال پیشبرد دشمنان خود برای پیشبرد اقدام است. با این وجود ، هرگونه تلاش برای احیای برنامه با مخفیانه اسرائیل و اقدامات آشکار برای خنثی کردن آن روبرو خواهد شد. به همین دلایل ، تمرکز دقیق روی ملاحظات فنی بعید است که ارزیابی دقیقی از مدت طولانی ایران برای بازسازی انجام دهد.
در مورد چگونگی ایجاد تهران ممکن است یک تلاش برای بازسازی ، این تسهیلات کوچک و مخفی را که در منظره ساده در اماکن صنعتی پنهان شده است ، یا در امکانات زیرزمینی فراتر از دسترس مهمات فعلی نفوذ کننده ایجاد کند. این می تواند سعی کند با هماهنگی کلیه فعالیتهای غنی سازی و سلاح سازی در یک یا دو تسهیلات کاملاً مدفون ، خطرناک ، خطر بیشتری را کاهش دهد-هرچند که اگر دشمنان آن را آسیب پذیری قابل بهره برداری پیدا کنند (مانند Fordow) می تواند خطر ترکیب را از بین ببرد. برعکس ، ایران می تواند امکانات کوچک ، پراکنده و اضافی را ایجاد کند ، اگرچه این رویکرد خطرات را نیز به همراه خواهد داشت – یعنی اجزای سلاح و پرسنل باید در طی فرآیند تولید بین سایت ها تعطیل شوند و فرصتی برای اختلال ایجاد کنند.
توانایی اسرائیل در مقابله با چنین تلاشهایی (با کمک ایالات متحده) تا حدودی به این بستگی دارد که آیا همچنان به دستیابی به اطلاعات نفیس در مورد فعالیت های ایران ادامه می دهد ، و اینکه آیا با وجود فریب ، انکار و تلاش های بازدارنده می تواند هم افزایی بین اقدامات مخفیانه و آشکار نظامی ایجاد کند. همچنین ممکن است بستگی به این باشد که آیا اسرائیل می تواند به طور فزاینده ای این بار را تحمل کند ، در صورت فشارهای ژئوپلیتیکی واشنگتن را تحت فشار قرار می دهد تا بیشتر روی چین و مناطق دیگر تمرکز کند. بنابراین ، حفظ چنین تلاش هایی در ماه ها و سالهای آینده می تواند چالش های اساسی برای اسرائیل باشد.
گزینه های ایران ، گزینه های ایالات متحده
جنگ بدون شک کسانی را که در تهران وجود دارد انرژی بخشید استدلال اینکه جمهوری اسلامی باید اورانیوم را به تلاش های درجه سلاح و/یا سریع برای ساخت بمب غنی کند. کمتر واضح است که چگونه اعتصابات بازیگران محتاط تر را تحت تأثیر قرار داده است – در میان آنها علی خمنه رهبر عالی – که اکنون ممکن است در حال تجدید نظر در ایران باشد استراتژی محافظت از هسته ایبشر (در واقع ، علائم که تهران داشت احیا شده بلند سلاح تحقیق و توسعه کار بیش از یک سال پیش نشان می دهد که چنین تجدید نظر ممکن است داشته باشد اتفاق افتاد قبل از جنگ.) بنابراین تهران ممکن است وسوسه شود که در نهایت تلاش های خود را برای ساخت بمب در حالی که با دقت آزمایش می کند ، دوباره شروع کند تا ببیند آیا می تواند بدون گرفتار شدن به جلو حرکت کند.
اگرچه پرونده بمب ممکن است از قبل قوی تر باشد – اکنون با تمایل سوزش برای انتقام تقویت شده است – استدلال های ادامه حراست نیز قانع کننده تر است:
- ایران آسیب پذیرتر است ، در حالی که اسرائیل و ایالات متحده از هر زمان دیگری در دهه های اخیر مصمم تر و ریسک پذیر تر هستند.
- این رژیم توسط اطلاعات اسرائیل نفوذ می کند ، به این معنی که اورشلیم و واشنگتن احتمالاً در مورد تلاش برای شکستن پیش از این اطلاعاتی کسب می کنند و برای خنثی کردن آن اقدام می کنند.
- در حال حاضر ایران فاقد وسیله ای برای بستن شکاف قابلیت های دفاع هوایی خود است ، به این معنی که ممکن است در حمله برای سالهای آینده آسیب پذیر باشد.
- ایران ممکن است نتواند یک زرادخانه هسته ای نوپا را از خرابکاری توسط خدمات اطلاعاتی خارجی یا انحراف دشمنان داخلی تأمین کند ، که می توانند وسوسه شوند از یک “نوک شل” علیه رژیم استفاده کنند.
- ممکن است یک بمب از حملات اسرائیل و ایالات متحده جلوگیری نکند ، درست همانطور که سلاح های هسته ای اسرائیل مانع حملات ایران نشد.
- ایران نیاز شدید به تسکین تحریم دارد و تنها راه دستیابی به آن از طریق آن است یک معامله هسته ای جدید با ایالات متحده
بنابراین ، واشنگتن و شرکای آن ممکن است هنوز هم بتوانند حساب تکثیر ایران را شکل دهند حتی اگر یک قرارداد هسته ای غیرقابل دستیابی باشد. به طور خاص ، آنها باید به دنبال این باشند تهران از تلاش برای احیای برنامه هسته ای با دو برابر کردن اقدامات زیر:
- نشان می دهد که هرگونه تلاش برای احیای برنامه توسط ایالات متحده و اسرائیل گرفتار و خنثی می شود.
- تلاش های خود را برای نفوذ به برنامه توسط سایبر و سایر روش ها ، با هدف متقاعد کردن تهران مبنی بر اینکه یک زرادخانه هسته ای نوپا در برابر خرابکاری و انحراف آسیب پذیر است ، ادامه دهید و بنابراین خطری برای رژیم ایجاد می کند.
- از اقدامات پنهانی اسرائیل برای مختل کردن هرگونه تلاش برای بازسازی هسته ای حمایت کنید و این فعالیت ها را با تهدید به اقدام نظامی تجدید شده در صورتی که اقدامات مخفیانه را اثبات کند ، پشت سر بگذارید.
- کشورهای دیگر را برای جلوگیری از انتقال سیستم های دفاع هوایی به سوریه ، عراق و ایران فشار دهید تا اطمینان حاصل شود که کریدور هوایی بین اسرائیل و ایران باز است.
- تأکید کنید که واشنگتن در ازای معامله ای که ایران به طور دائم تمام قابلیت های غنی سازی خود را رها می کند ، تسکین مجازات ها را در نظر می گیرد. در عین حال ، مقامات آمریكایی باید تأكید كنند كه هرگونه تلاش برای بازسازی این توانایی ها باعث تحریم های جدید و اجرای دقیق تر در رابطه با فرانسه ، آلمان و انگلستان می شود – و می تواند دور جدیدی از نبردها را ایجاد كند كه ممكن است اقتصاد ایران ، نیروهای امنیتی داخلی و رهبری ارشد رژیم را به خطر اندازد. برعکس ، تهران می تواند محیطی ایجاد کند منجر به مذاکرات موفق با اجازه بازگشت بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای و دسترسی به آنها دسترسی ناخوشایند.
سرانجام ، ایالات متحده و اسرائیل باید یک چندرسانه ای آرام را راه اندازی کنند کمپین تأثیرگذاری در ایران برای شکل دادن مباحث داخلی درباره سلاح های هسته ای. این کمپین باید این خطرات را برجسته کند که پیگیری زرادخانه هسته ای به ملت ایران نشان می دهد – با توجه به اینکه جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی محرک درگیری است نه منبع امنیت برای مردم ایران و خاورمیانه بزرگ.
مایکل آیزنستاد همکار ارشد کان در موسسه واشنگتن و مدیر برنامه مطالعات نظامی و امنیتی خود است.