بار دیگر ، نمایش شگفت انگیز از اتصال منطقه ای و دیپلماسی مثبت. پاکستان خود را کلید ادغام افغانستان از نظر اقتصادی در شبکه بزرگتر روابط تجاری با چین از طریق کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) و بندر گوادر واقع در استراتژیک نشان داده است. اتصال کشتی MV ASL با محموله 20،000 تن کود DAP در بندر گوادر افزایش یافت و به این معنی بود که به طور خاص در بخش کشاورزی افغانستان مورد استفاده قرار می گیرد ، به طور خاص تصویری قوی برای اثبات تعهد یکدست است که پاکستان نسبت به ثبات منطقه ای دارد ، گسترده ای از تجارت و مشارکت اقتصادی است.
این پیشرفت نه تنها نشانه افزایش اهمیت گوادر به عنوان یک تجارت تجاری در منطقه است ، بلکه نشانگر تعهد اسلام آباد برای اطمینان از این است که زمین قفل شده افغانستان مسیری مؤثر و کارآمد برای رسیدن به دریای عربستان دارد تا اطمینان حاصل کند که کابل قفل شده زمین جایگزینی برای راهروهای معمول خود در تجارت دارد. تأثیر چنین حرکاتی کاملاً زائد است زیرا به منحرف کردن مقدار سابقه وابستگی که افغانستان به کارهای سیاسی رنگ آمیزی مانند بندر چاباهار مستقر در ایران در جایی که هند بیشتر علاقه های بدی خود را با همپوشانی با روابط اقتصادی واقعی داشته است ، کمک خواهد کرد. در گذشته ، هندی ها در موارد متعددی ادعا کرده اند که روابط اقتصادی با ایران به عنوان گسترش سیاست بزرگ منطقه ای خود ادعا کرده اند ، اما وقتی واقعیت زمین می آید ، دیده می شود که رابطه دهلی نو با ایران بیشتر از یک تلاش واقعی هند برای ایجاد توسعه مشترک ایران بوده است.
مسئله هند برای توسعه بندر چاباهار در ایران باید در سطح جهان گزارش شود و این بندر قصد دارد گوادر را بی ربط کند زیرا قطب تجارت منطقه ای در دست هند قرار خواهد گرفت. با این حال ، با وجود این واقعیت که ایران به طور جدی توسط تحریم های غربی و تشدید ژئوپلیتیک با اسرائیل و ایالات متحده به طور جدی از ژئوپولیتیک جدا شده بود ، هند مخفیانه دستان خود را از چاباهار یا سایر سرمایه گذاری ها که ایران را به سمت پایین می کشاند ، شسته و متحد ادعا شده خود را در امید اقتصادی که مجبور شد صعود کند ، شست.
این روند ریاکاری حتی با برخی از اخبار اخیر که نه تنها هند را در زمانی که به کمک نیاز داشت ، حتی بیشتر از این به کمک های ایران می رساند ، حتی بیشتر شد. گزارش های رسانه ای با کیفیت از ایران مشخص کرده اند که حداکثر 72 افسر اطلاعاتی هند توسط نیروهای امنیتی ایران به ظن جاسوسی و فروش اطلاعات حساس امنیت ملی به موساد اسرائیلی که اسرائیلی را قادر می سازد تا نصب های استراتژیک ایران را با آتش سوزی دستگیر کنند ، دستگیر شدند. این رسوایی به شدت تحریک شده و رهبری خود را مجبور به تأمل در مورد واقعیت درخشان می کند که هند ، کشوری که در طول سالها خود را به عنوان یک دوست محکم ایران به وجود می آورد ، به معنای واقعی از خاک ایران استفاده کرده و به نفع شرکای استراتژیک خود در غرب و اسرائیل اعتماد کرده است.
خیانت نه تنها این واقعیت را ترویج می کند که هند فاقد دیپلماسی اصولی است ، بلکه نشان می دهد که سیاست خارجی هند واقعاً چقدر معامله می شود زیرا ارزش ها قربانی می شوند تا به طور خلاصه محبوب شوند. نتیجه این است که تهران اکنون مجبور شده است تا چند دهه برخورد خود را با هند تجدید نظر کند وقتی که کاملاً مشخص بود که حمایت از بی ثبات کردن پاکستان و ناسازگاری خود به اسرائیل اولویت ها بود. سیاست گذاران ایرانی از ارتباط مخفی لباس اطلاعات هندوستان RAW با موساد وحشت زده شده اند زیرا آنها این میزان را کشف می کنند که آژانس اطلاعاتی هند به بهانه روابط اقتصادی و دیپلماتیک به تأسیس امنیتی ایران نفوذ کرده است.
نقص ریاکاری هند فراتر از فعالیت های جاسوسی است. هنگامی که اسرائیل توسط موجی از محکومیت توسط جهان مسلمان به دلیل اعتصابات هوایی اخیر خود به تاسیسات نظامی ایران حمله کرد ، دهلی نو نیز به طور آشکار از همبستگی برخوردار نبود. هند حتی هیچ بیانیه ای علیه عمل حمله نداد ، اما این نشانه روشنی است که احتمالاً می تواند روابط شکوفا خود را با تل آویو و گروه غربی حفظ کند تا اینکه علی رغم ده ها سال از دوستی آنها و منافع مشترکی که هر دو در منطقه داشتند ، از همسایه مسلمان مبارز حمایت کنند. این بیزاری ساکت نشان داد که هند به اصطلاح سیاست خارجی مستقل و گرایش روزافزون آن به خط استراتژیک غربی و اسرائیل چقدر توخالی است. هنگامی که حتی کشورهایی که در آن واقع نشده بودند ، توجه زیادی به رو به رشد داشتند ، هند مجبور شد سکوت کند تا تمایل خود را برای ماندن به نفع قدرتهایی که با هدف جداسازی و تضعیف ایران باقی مانده اند ، نشان دهد.
این امر بدون عواقب در تهران به وجود نیامده است زیرا سازندگان و مقامات در هند به عنوان یک شریک استراتژیک قابل اعتماد شک کرده اند زیرا آنها فهمیده اند که دهلی نو فقط از فرصت طلبی و منافع شخصی خود به اتحادهای خود می پیوندد.
به عنوان نمونه متضاد برای رفتار معامله ای هند ، پاکستان به طور کلی یک دوست مسئول ، پایدار و قابل اعتماد افغانستان و منطقه است. اسلام آباد با افتتاح تجارت ترانزیت افغانستان از طریق بندر گوادر و با القاء کابل به CPEC ، تصویر خود را از آغازگر رشد اقتصادی و ادغام منطقه ای تقویت کرده است. در مقایسه با وعده های تحقق نیافته چاباهار توسط هند ، کاری که پاکستان انجام می دهد تحمل میوه است و معامله گران افغانستان این مزایا را دریافت می کنند زیرا اکنون آنها از امکانات هنری ، خدمات لجستیک ارزان برخوردار هستند و به راحتی می توانند به بازارهای بین المللی برسند. این مسیر تجاری در حال گسترش نه تنها پیوندهای اقتصادی پاک و افغانستان را تقویت می کند بلکه باعث می شود ترفندهای هندی در دستکاری نیاز افغانستان به مسیرهای ایران محدود شود. حاکمیت اقتصادی و ثبات افغانستان از اسلام آباد حمایت مداوم دریافت کرده است ، که سیاست هند را در مورد عملیات پروکسی علیه پاکستان که قبلاً از افغانستان به عنوان قلمرو آن استفاده می کرد ، به خطر می اندازد.
سیاست منطقه هند کاملاً رد شده است. دهلی نو نه تنها به ایران خیانت کرده است بلکه بی ربط بودن آن در جلسات بین المللی مانند G7 باعث می شود که این امر از دست دادن قد بین المللی خود استفاده کند. هند نتوانسته است نفوذ دیپلماتیک خود را در چنین مذاکرات سطح بالا مانند ایالات متحده و ایران که اخیراً تنش های مربوط به اسرائیل را افزایش داده است ، اعمال کند ، و به این ترتیب موارد کوتاه قد و قامت دیپلماتیک خود را نشان داد. این انزوا دیپلماتیک ، همراه با افشاگری از عملیات جاسوسی در معرض آن در ایران ، به احتمال زیاد منجر به موقعیت ضعیف هند در غرب آسیا و همچنین مناطق دیگر خواهد شد. در همین حال ، ایران در یک چهارراه ایستاده است زیرا سیاست خارجی خود را دوباره ارزیابی می کند.
هند به عنوان یک کشور مضاعف در معرض دید قرار گرفته است که مخفیانه با موساد همکاری کرده است و تهران باید روابط خود را با سابق ارزیابی کند تا اطمینان حاصل شود که آنها مورد سوء استفاده قرار نگرفته و دوباره خیانت نمی شوند. عملیات مخفی که هند به آن انجام داده است تا تلاش های منافع امنیتی ایران را خراب کند و در عین حال استفاده از ایران به عنوان اهرمی برای فشار آوردن پاکستان اکنون دیگر راز نیست و این چیزی است که هرگونه اعتماد به نفس ایرانی را نسبت به همسایه شرقی خود کاهش می دهد.
علاوه بر این ، این وقایع نگرانی هایی را که پاکستان همیشه نسبت به نقش بی ثبات کننده ای که هند در منطقه ایفا کرده است ، تأیید کرده است. اما دهلی نو من امروز در مورد سالها صحبت می کنم ، اسلام آباد هشدار داده است که دهلی نو نوعی هژمونی را انجام می دهد و به دنبال تقسیم یا ایجاد اختلاف و درگیری در غرب و جنوب آسیا برای انکار ظهور دستورات منطقه ای تعاونی با قدرت برای کاهش قدرت خود است. این هشدارها با افشاگری های اخیر ایران و راهپیمایی استراتژیک هند در مورد چاباهار صادق است که نشان می دهد هند به جای تسهیل هرگونه پیشرفت ، تحسین بیشتری در اختلال دارد. در اینجا ، نقش پاکستان در تسهیل تجارت ترانزیت افغانستان از طریق گوادر از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. این نه تنها پروژه اقتصادی بلکه تعادل با دستکاری هندی است. پاکستان با فراهم آوردن کانال تجاری غیر تهدیدآمیز ، کارآمد و منابع ، فرصت نفوذ هند در منطقه را کاهش می دهد.
ایران همچنین می تواند از تجدید نظر در جهت گیری اقتصادی خود استفاده کند. اتصال گوادر به ابتکار کمربند و جاده ای چین ، چشم انداز فرصت هایی را که عاری از دوگانگی و فشار به تهران توسط هند و جهان غرب است ، نشان می دهد. این امکان وجود دارد که تغییر به پروژه های مرتبط با CPEC باعث شود ایران به جای اینکه قربانی بازی های فریبکار استراتژیک هند شود ، در رونق واقعی منطقه ای شرکت کند. درگیری پاکستان شرط بسیار کمی در سرنوشت اقتصادی ایران است ، که ثابت کرده است که در مورد توسعه فراگیر ، شفافیت و حاکمیت در مقایسه با هند ، وفادار تر است ، عملکرد اقتصادی آنها برای لذت بردن از شهرت برای همیشه نامناسب است.
واضح است که ورود MV ASL به بندر گوادر برخاست ، نه تنها به معنای مطابقت با توسعه تجارت ترانزیت افغانستان نیست ، بلکه پیروزی همکاری های واقعی در منطقه بر سر اجراها و دروغ سیاست خارجی جعلی هند است. و همانطور که اسلام آباد به ساخت این پل های تجارت و اتصال در جنوب و آسیای میانه می پردازد ، الگویی را ارائه می دهد که شامل برد ، عمدتاً و بدون قید و شرط در عملکرد هند در منطقه است. اکنون ایران و افغانستان در میان سایر کشورهای همسایه باید با زحمت گزینه های خود را بر اساس این تحولات در نظر بگیرند. واقعیت ها واقعی هستند: پاکستان کلید پیشرفت واقعی در منطقه است در حالی که دوگانگی هند عاملی است که به بی ثبات کردن منطقه ، از دست دادن اعتماد و صلح کمک می کند.