مرزهای ناهموار شمال غربی پاکستان مدتهاست که از بی قانونی و ستیزه جویی شهرت دارد ، با برچسب رئیس جمهور باراک اوباما به عنوان “خطرناک ترین مکان جهان.”
دولت پاکستان ، با بررسی جهانی در مورد حضور گروه های مرتبط با القاعده و طالبان ، در سال 2018 حرکت کرد تا مدیریت منسوخ منطقه نیمه اقتصادی منطقه را اصلاح کند. من ادغام شده آنچه به عنوان مناطق قبیله ای که به طور فدرال اداره می شد در چارچوب اصلی سیاسی و قانونی کشور ، عهد پیشرفت اقتصادی و کاهش خشونت بود.
امروز ، این تلاش توسط بسیاری در منطقه به عنوان یک شکست دیده می شود.
بوها موج تجدید تروریسم، به ویژه پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در سال 2021 ، بخش عمده ای از پیشرفت را به سمت ثبات کاهش داده است. به گفته مؤسسه اقتصاد و صلح ، یک اتاق فکر بین المللی ، حملات در پاکستان به شدت افزایش یافته است که بیش از 1000 کشته در سراسر کشور در سال گذشته ، از 250 نفر در سال 2019 افزایش یافته است. این گروه پاکستان را به عنوان یکی از کشورهایی که بیشتر تحت تأثیر تروریسم قرار گرفته اند ، قرار می دهد ، دوم فقط برای بورکینا فاسو در آفریقا.
مشکلات این منطقه را می توان به قوانین سخت دوره استعماری که بیش از یک قرن در آن اجرا شده بود ، ردیابی کرد و به معنای کنترل جمعیت بود ، نه خدمت به آن. وضعیت حقوقی مبهم و نزدیکی مناطق قبیله ای با افغانستان نیز آنها را به یک پیاده ژئوپلیتیکی تبدیل کرد.
کارشناسان می گویند که ادغام منطقه توسعه نیافته در یک استان همسایه ، مسائل ریشه دار را برطرف نکرده است. وخیم تر قانون و نظم در آنجا چالش اساسی دیگری برای یک ملت 250 میلیون نفر وجود دارد که با بی ثباتی اقتصادی و آشفتگی سیاسی روبرو می شوند.
بزرگان قبیله و احزاب اسلامی اکنون تا آنجا پیش می روند که از این ادغام معکوس می شوند. این همچنین هدف اصلی یکی از بزرگترین منابع ناامنی در منطقه است: طالبان پاکستان ، که در یک کمپین با هدف سرنگونی دولت و ایجاد خلافت اسلامی ، حمله بی امان به نیروهای امنیتی انجام داده اند.
رهبران پاکستان “قول توسعه ، صلح ، مشاغل و یک سیستم عدالت عادلانه را دادند-هر آنچه را که ما برای ده ها سال محروم شده ایم” گفت: نور اسلام صفی ، یک فعال از محمد ، یکی از هفت ناحیه مناطق قبیله ای انگلیس.
وی در اعتراض به محمند گفت: “وعده ها خالی بود.” “تمام آنچه به ما داده شده است ، غفلت ، افزایش خشونت و احساس فزاینده ای از ناامیدی است.”
منطقه قبیله ای سابق ، که حدود 10،000 مایل مربع را در بر می گیرد – کمتر از 5 درصد از ماساژهای پاکستان – و بیش از پنج میلیون نفر در آن قرار دارد ، مدتهاست که یک نماد شدید تروریسم ، سرکوب و غفلت بوده است.
در سال 1901 ، انگلیسی ها قوانین سخت مرزی را برای سرکوب مقاومت و بافر در برابر گسترش روسیه تحمیل کردند. پاکستان این مقررات را در بدو تولد در سال 1947 به ارث برد.
مردم منطقه از حقوق اساسی محروم و از مدیریت ملی محروم شدند. آنها تا سال 1997 حق رأی دادن در انتخابات پاکستان را به دست نیاوردند. ساکنان تحت تهدید مداوم دستگیری خودسرانه و عدم وجود محاکمات منصفانه زندگی می کردند. مجازات جمعی رایج بود. کل جوامع به دلیل اقدامات یک فرد ، با حبس ، جریمه ، تخریب اموال و تبعید رنج می بردند.
حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در سال 1979 ، این منطقه را به یک صحنه برای مبارزان اسلامی که توسط ایالات متحده ، ملل عرب و پاکستان که در حال جنگ با نیروهای مسکو بودند ، تبدیل کرد.
وی گفت: “این منطقه مرزی مدتهاست که به عنوان یک شطرنج ژئوپلیتیکی خدمت کرده است ، جایی که جاه طلبی های قدرتهای استعماری و پس از استعمار به دنبال آن است تأثیرگذاری بر افغانستان و تغییر شکل ژئوپلیتیک جهانی با هزینه جوامع محلی ، “گفت سارتج خان ، محقق در کراچی ، پاکستان ، با تخصص گسترده ای در شمال غربی این کشور.
پس از عقب نشینی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1989 ، این منطقه به بی قانونی فرو رفت و به یك قطب فراری ، شبکه های جنایی ، قاچاقچیان اسلحه و مواد مخدر تبدیل شد و آدم ربایان خواستار باج بودند.
این منطقه پس از 11 سپتامبر 2001 ، به یک دژ شبه نظامی تبدیل شد ، به نیویورک و پنتاگون حمله کرد ، زیرا عملیات نظامی ایالات متحده در افغانستان طالبان و شبه نظامیان قد را به مناطق قبیله ای سوق داد.
گروه هایی مانند Tehreek-E-Taliban پاکستان ، همچنین به عنوان TTP یا طالبان پاکستانی نیز شناخته می شوند ، برای برقراری کنترل حرکت کردند. چنین گروه هایی ضمن ارعاب و کشتن بزرگان قبیله ای که در برابر حکومت خود مقاومت می کردند ، حاکمیت احتیاطی را ارائه می دادند.
با گذشت زمان ، TTP شبکه تروریستی خود را فراتر از مرزهای مرزی گسترش داد و حملات سراسر پاکستان را انجام داد ، از جمله در شهرهای بزرگ مانند کراچی، و حتی در سطح بین المللی ، به ویژه در نیویورک ، با اقدام به بمب گذاری در تایمز در سال 2010.
پس از عمل گسترده در مناطق قبیله ای ، ارتش در سال 2018 پیروزی بر TTP اعلام کرد. در آن سال ، پارلمان پاکستان قوانین دوره استعمار را لغو کرد و منطقه را با استان مجاور خیبر پختونخوا ادغام کرد.
اما شکاف در روند ادغام ، تحلیلگران و رهبران سیاسی می گویند ، وقتی طالبان منطقه را آسیب پذیر می کنند بازگشت به قدرتبشر تجدید حیات طالبان به پناهگاه های TTP در سراسر مرز در افغانستان و دسترسی به سلاح های پیشرفته و آمریکایی ساخته شده که پس از توقیف شده است فروپاشی دولت تحت حمایت ایالات متحده افغانستانبشر
این امر به طالبان پاکستان اجازه داد تا حملات در مناطق قبیله ای سابق را تشدید کند. از اواسط سال 2012 ، اکثریت حملات تروریستی در پاکستان در خیبر پختونخوا با تمرکز قابل توجهی در هفت منطقه قبیله سابق ، که مهمترین آنها شمالی وزیرستان و وزیرستان جنوبی است ، رخ داده است.
TTP در ماه دسامبر 16 سرباز پاکستانی را در وزیرستان جنوبی کشته و پاکستان با آن پاسخ داد یک حمله هوایی در داخل افغانستان، افزایش تنش با حاکمان طالبان در کابل.
در منطقه کورام ، 50 مایلی جنوب شرقی کابل ، خشونت فرقه ای تشدید شده توسط اختلافات زمین منجر به بیش از 230 کشته سال گذشته شد. بسته شدن جاده ها توسط قبایل متخاصم ، ساکنان را در یک چرخه خشونت به دام انداخته است.
دورتر از شمال در امتداد مرز افغانستان ، در منطقه باجاور ، 34 حمله در سال 2024 ثبت شد ، که در درجه اول توسط دولت اسلامی خراسان یا داعش-Kشاخه محلی دولت اسلامی ، که خطرات امنیتی جهانی را به همراه دارد.
در ولسوالی های دیگر ، گروه های TTP و محلی متفقین کنترل می کنند و پول از معامله گران را اخاذی می کنند.
چارچوب های جدید قانونی در مناطق قبیله ای سابق به دلیل ظرفیت ناکافی اداری و تعداد کافی از افسران رسمی پلیس ، تا حد زیادی عملی نشده است. در حالی که به منطقه 563 میلیون دلار بودجه توسعه سالانه قول داده شده بود ، مبارزات اقتصادی پاکستان کمبودها را ایجاد کرده اند. بسیاری از خدمات ضروری هنوز توسعه نیافته یا ناکارآمد هستند.
گفت: “ادغام ناگهانی ، به جای یک روند تدریجی و کامل ، نتوانست یک سیستم حاکمیتی را که بیش از یک قرن عمل کرده بود جایگزین کند.” نوید احمد شینواری، یک متخصص توسعه با تجربه گسترده در منطقه.
در حالی که پرسنل پلیس استخدام شده اند و ایستگاه های مستقر شده اند ، پلیس سنتی نیمه فرم ، متشکل از افراد بی سواد که نماینده قبایل خود هستند ، تلاش کرده اند تا به یک ساختار رسمی منتقل شوند و آنها را در برابر حملات شبه نظامی آسیب پذیر می کند. دادگاه ها در بعضی از مناطق وجود دارند ، اما مقامات در بسیاری از مناطق می گویند که نگرانی های امنیتی مانع از ایجاد زیرساخت های قضایی شده و ساکنان را وادار می کند تا مسافت های طولانی را برای عدالت طی کنند.
به عنوان بخشی از دولت ترامپ از کمک های جهانی ، ابتکارات مهم در مناطق قبیله ای سابق، از جمله تنظیم تسویه زمین و بهبود زیرساخت ها ، مختل شده است.
ادغام این منطقه در ابتدا حمایت گسترده ای را در بین ساکنان مشتاق شهروندی برابر به دست آورد ، اما مقاومت قابل توجهی در برابر تغییراتی که در پی آن وجود داشت ، پدید آمده است. جایگزینی پلیس منسوخ قبیله ای و جیرگاس یا شوراهای بزرگان قبیله ، نگرانی های عمیقی در مورد تأثیر آن بر یک شیوه زندگی قرنها را برانگیخته است.
شیراز احمد ، ساکن یک دهکده دور افتاده که 60 مایل را برای رسیدگی به اختلاف زمین طی می کرد ، گفت: “جیرگای ما قبلاً در ماهها ، گاهی اوقات پرونده ها را حل می کردند ، اما قوه قضاییه بار سنگین پاکستان سالها طول می کشد.”
در حالی که برخی از گروه ها در مناطق قبیله ای سابق خواستار برعکس شدن این ادغام هستند ، تحلیلگران گفتند که انجام این کار اساساً می تواند منطقه را به گروه های شبه نظامی واگذار کند.