در گوشه های سایه ای سیاست جهانی ، بحران های درهم تنیده سایه های طولانی در خاورمیانه و آسیای میانه به وجود می آورد. رفتار ایران با پناهندگان افغانستان در تضاد آشکار با موضع اخلاقی برجسته آن در مورد مسائل منطقه ای است. در همین حال ، زنان افغان تحت حاکمیت طالبان ظلم و ستم بی سابقه ای را تحمل می کنند. در برابر این زمینه ، مسیر بحث برانگیز اسرائیل در غزه ادعاهای قبیله ای باستان را که با روایت های کتاب مقدس تاریخی طنین انداز است ، فراخوانی می کند.
بحران پناهندگان ایران افغانستان: داستان آزار و اذیت
احساسات ضد افغان در ایران به سطح هشدار دهنده رسیده است ، جایی که تقریباً 3.7 میلیون پناهنده افغان در حال حاضر ساکن هستند و طبق آمار اخیر سازمان ملل 90 درصد از جمعیت مهاجر این کشور را تشکیل می دهند. از سال 2022 ، مقامات ایران بیش از 1 میلیون پناهنده افغان را تبعید کردند که بسیاری از آنها در طی این روند با سوءاستفاده روبرو بودند. اوضاع بشردوستانه به طرز چشمگیری رو به وخامت گذاشته است و حوادث خشونت به طور فزاینده ای شایع می شود.
سال گذشته شاهد چندین حمله نگران کننده علیه جوامع افغانستان در ایران بود. در یک حادثه در میبود ، یک اوباش عصبانی به املاک مسکن میزبان پناهندگان افغان حمله کرد و پس از مرگ یک نوجوان ایرانی ، چندین آپارتمان را آتش زد. در یک مورد دیگر ، خانه های مهاجران افغان در شهر جنوبی خور در قصاص آشکار به جرم قتل یک مرد ایرانی ، در قصاص آشکار قرار گرفتند.
کمپین های رسانه های اجتماعی با استفاده از هشتگ “اخراج افغان ها تقاضای ملی” تنش های بیشتر ملتهب را ترغیب کرده و باعث تبعیض و خشونت می شوند. در سال 2030 ، پروژه تحلیلگران که ادامه خصومت می تواند نیمی از جمعیت افغانستان را از بین ببرد و موج جدیدی از آوارگان را که به دنبال پناهندگی در جای دیگر هستند ، ایجاد کند.
هوید نبی ، فعال Yusufzai می گوید: وی گفت: “ایران ادعا می کند که در هنگام فلسطین ، سطح اخلاقی را حفظ می کند ، اما در عین حال ، آنها به طور جدی در حال بدرفتاری با افغان ها در مرزهای خود هستند و آنها را از حقوق اساسی و آزادی ها انکار می کنند. دولت ایران یک ماسک از عدالت را می پوشد ، اما اقدامات آن حقیقت متفاوتی را نشان می دهد. FACADE.
آپارتاید جنسیتی طالبان: خاموش کردن زنان افغان
از بین بردن سیستمیک از حقوق زنان طالبان نشان دهنده جدی ترین بحران جنسیتی جهان است. از آگوست سال 2021 ، طالبان بیش از 70 حکم و دستورالعمل را به طور خاص هدف قرار داده است که استقلال ، حقوق و زندگی روزمره زنان و دختران افغانستان را هدف قرار داده است. این اقدامات سرکوبگر به طور موثری چندین دهه پیشرفت سخت به سمت برابری جنسیتی در افغانستان را پاک کرده است.
عواقب ویرانگر است و برای نسل ها تکرار می شود. تقریباً 1.1 میلیون دختر از مدرسه ممنوع است ، در حالی که بیش از 100000 زن از آموزش دانشگاه خارج شده اند. این محرومیت آموزشی با افزایش خطر مرگ و میر مادران حداقل 50 درصد ارتباط دارد. زنان تقریباً هیچ صدای سیاسی ندارند زیرا در دولت طالبان هیچ رهبر زن وجود ندارد ، و داده های زنان سازمان ملل نشان می دهد که تنها 1 درصد از زنان احساس می کنند که بر جوامع خود تأثیر می گذارند. اگر سیاست های فعلی ادامه یابد ، نسل کامل از زنان افغانستان از آموزش و پرورش محروم می شوند و تا سال 2030 یک زیر طبقه دائمی با پیامدهای عمیق اقتصادی اقتصادی ایجاد می کنند.
“ظلم و ستم طالبان به زنان در افغانستان یک بی عدالتی چشمگیر است ، اما جهان همچنان با رژیم خود درگیر می شود و مشروعیت خود را به ظلم و ستم خود ارائه می دهد. در حالی که آنها به طور سیستماتیک حقوق زنان ، ساعت های جامعه بین المللی را از بین می برند و حتی در بقا آنها نیز کمک می کنند.” نبی توضیح می دهد.
وی افزود ، “این یک طعنه غم انگیز است که کشورهایی که ادعا می کنند از حقوق بشر حمایت می کنند ، سیستم را که آنها را سرکوب می کند ، قادر می سازد. جهان باید جلوی راه دیگری را بگیرد و خواستار عدالت برای زنان افغان شود.”
استراتژی قبیله ای اسرائیل: ادعاهای باستانی درگیری مدرن
مبارزات نظامی اسرائیل در غزه به موفقیت عملیاتی رسیده است اما در ایجاد ساختارهای حاکمیتی پایدار با چالش های استراتژیک روبرو است. در حالی که نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) با موفقیت توانایی های نظامی حماس را از طریق عملیات پاکسازی سیستماتیک تخریب کردند ، سؤالاتی درباره حاکمیت پس از درگیری باقی مانده است. این چالش های معاصر با روایات باستانی در مورد اتحاد مجدد دوازده قبیله اسرائیل و ترمیم سرزمین های کتاب مقدس درج شده است.
مفهوم دوازده قبیله اسرائیل ، فرزندان پدرسالار کتاب مقدس یعقوب ، برای بسیاری از افراد در منطقه دارای اهمیت تاریخی و مذهبی عمیق است. گرچه برخی از محققان بحث می كنند كه آیا دقیقاً دوازده قبیله اسرائیلی وجود داشته است ، اما برخی از آنها نشان می دهند كه این تعداد نمایانگر یك سنت نمادین است نه یک واقعیت تاریخی ، این روایت در شکل دادن به سیاست های مدرن هویت قدرتمند است. اتحاد احتمالی این قبایل ، که از طریق فتوحات باستانی پراکنده است ، در بحث های مربوط به ادعاهای سرزمینی و سرنوشت منطقه ای که ممکن است تا سال 2030 و بعد از آن بر سیاست تأثیر بگذارد ، جریان اساسی را تشکیل می دهد.
“بگذارید فتح ما باشد ، نه ظلم. طرفداران نبی. این احساسات نشانگر تمایل به ترمیم ارضی بدون هزینه بشردوستانه ، تعادل ظریف در یک منطقه در حال حاضر بی ثبات است. “راهپیمایی ، نه در Bloodlust ، بلکه به دنبال اسرائیل بزرگ ،” وی افزود.
از آنجا که این بحران ها به طور همزمان در سراسر منطقه آشکار می شوند ، آنها تعامل پیچیده بین روایات تاریخی ، سیاست مدرن و حقوق بشر را نشان می دهند که همچنان به شکل چشم انداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه و آسیای میانه برای سالهای آینده خواهد بود.