اخیر لغو معامله نفتی AMU Darya افغانستان با توجه به اینکه چین نقطه عطفی در جستجوی کابل برای شرکای قابل اعتماد است. مقامات طالبان ، که از نقض مکرر قرارداد پکن ناامید شده اند ، اکنون تمدید شده اند دعوت به شرکتهای روسیبشر با این وجود ممکن است نه تنها مسکو یا پکن باشد که معتبرترین مسیر رو به جلو را ارائه می دهد. در واقع یکی از بهترین شرکای بخش معدن افغانستان می تواند همسایگان فوری آسیای میانه آن باشد. این ایالت ها مجاورت ، تخصص فنی و سبک عملی دیپلماسی را عاری از فشار ژئوپلیتیکی سنگین که قدرتهای بزرگ اغلب تحمیل می کنند ، ترکیب می کنند.
عقب نشینی چین و ورود روسیه

الدانیز گوسسینوف.
خاتمه توافق 25 ساله با شرکت نفتی و گاز Xinjiang در آسیای میانه چین در ژوئن سال 2025 تأکید بر بی حوصلگی کابل با Underdlivery. این پروژه ، یک بار به عنوان صورتحساب یک سرمایه گذاری 540 میلیون دلاری، فرو ریخت در میان ادعاها از حفاری ضعیف ، کمبود سرمایه گذاری و تعهدات اجتماعی و زیست محیطی برآورده نشده است. برای پکن ، این قسمت بیش از یک سکسکه قراردادی بود. این خطر درک شده از انجام کار در افغانستان را افزایش داد. شرکت های چینی احتمالاً با افزایش احتیاط ، خواستار محافظت سخت تر ، ممیزی های شخص ثالث و بندهای داوری قبل از ارتکاب سرمایه قابل توجه ، به پروژه های آینده نزدیک می شوند.
در این خلاء روسیه. دیوان عالی کشور حذف طالبان از لیست سازمان های تروریستی در آوریل 2025 ، و پس از آن مسکو پذیرش طالبان اعتبار سفیر ، شرایط قانونی و دیپلماتیک را برای سرمایه گذاری ایجاد کرد. شرکت های روسی مانند گروه Inteco قبلاً مقدماتی را امضا کرده اند معاملات اکتشاف نفت، در حالی که روسیه به سرعت است صادرات سوخت گسترش یافته، به ویژه گاز نفتی مایع (LPG) ، به افغانستان. اما این حرکات جنینی است ، محدود به تحریم ها ، تأمین مالی موانع و تنگناهای لجستیکی. صحبت جسورانه از استفاده از افغانستان به عنوان قطب ترانزیت برای 50 میلیون تن نفت روسی محصولات بیشتر از واقعیت آرزو می کنند.
آسیای میانه: شرکای آرام اما مؤثر
در حالی که عناوین بر عقب نشینی چین و ورود روسیه متمرکز شده اند ، یک داستان ساکت و در عین حال بالقوه تحول آمیز تر آشکار شده است. این نقش رو به رشد قزاقستان و ازبکستان در بخش معدن افغانستان است. بر خلاف قدرتهای بزرگ دوردست ، این همسایگان نه تنها سرمایه گذاری بلکه ادغام منطقه ای ، تخصص فنی و درک مشترک از چالش های افغانستان را به همراه می آورند.
قزاقستان ساختار یافته ترین چارچوب برای همکاری معدن را ایجاد کرده است. در آوریل 2025 ، آستانا و کابل موافقت کردند که یک کمیسیون فنی مشترک برای مطالعه افغانستان تشکیل دهند سپرده های معدنیبشر این مکانیسم نهادی نشانگر هدف بلند مدت است. قزخمیس بارلاو، شرکت پیشرو در معدن قزاقستان ، در حال حاضر اکتشاف در استان نورستان آغاز شد، شناسایی سپرده های سرب روی با نمرات خارق العاده. نمونه هایی که برای تجزیه و تحلیل به قزاقستان بازگردانده شده اند ، غنای زمین شناسی افغانستان را تأیید می کنند. در سطح سیاسی ، معاون نخست وزیر سریک ژومانگارین تأکید کرد که قزاقستان می تواند ترسیم کند استخر حرفه ای شرکت ها با تجربه در اکتشاف زمین شناسی و پردازش مواد معدنی. مقیاس جاه طلبی در $ منعکس می شود140 میلیون ارزش توافق نامه های تجاری که در یک مجمع تجاری اخیر در کابل امضا شده است.
ازبکستان نیز به یکی از بزرگترین سرمایه گذاران معدن افغانستان تبدیل شده است. تنها در اوت 2024 ، تاشکنت پنج قرارداد بزرگ به ارزش دلار امضا کرد1.15 میلیارد، اکتشاف هیدروکربن ، توسعه مس و طلا ، استخراج آهن و ساخت a نیروگاه 120 مگاوات در استان فارب. این پروژه ها بخشی از یک $ گسترده تر هستند2.5 میلیارد بسته سرمایه گذاری، ساختن ازبکستان به یکی از مهمترین شرکای اقتصادی افغانستان. بر خلاف شرط بندی های بزرگ اما سیاسی شکننده پکن ، رویکرد ازبکستان بر تجربه داخلی خود در تعادل نظارت بر دولت با مشارکت خارجی در بخش معدن ساخته می شود.
ارزش استراتژیک قدرتهای میانه منطقه ای
مشارکت آسیای میانه در بخش معدن افغانستان نه تنها برای مقیاس آن بلکه برای شخصیت آن نیز قابل توجه است. قدرتهای میانه مانند قزاقستان و ازبکستان با همان برنامه های سنگین ژئوپلیتیکی به عنوان قدرت های جهانی به افغانستان نزدیک نمی شوند. استراتژی آنها ریشه در دیپلماسی ، عمل گرایی و فواید متقابل دارد. این امر باعث می شود که آنها برای مقامات افغانستان ، که نسبت به بیش از حد وابسته به هر بازیگر خارجی ، محتاط هستند ، قابل قبول تر شود.
علاوه بر این ، کشورهای آسیای میانه دارایی های مکمل را به همراه دارند. افغانستان منابع گسترده ای مانند مس ، طلا ، آهن و هیدروکربن ها را در اختیار دارد که می تواند زیربنای بهبود اقتصادی آن باشد. شرکای آسیای میانه ، به نوبه خود ، تخصص زمین شناسی ، سرمایه سرمایه گذاری و صنایع فرآوری مستقر را ارائه می دهند. این مشارکت بیش از استخراج منابع قول می دهد. این پایه و اساس توسعه زیرساخت ها ، از راهروهای راه آهن پیوند افغانستان به آسیای میانه و فراتر از آن ، به شبکه های فیبر نوری و خانه های تجاری که بازارها را ادغام می کنند ، قرار می دهد.
توافق ژوئیه 2025 بین قزاقستان و افغانستان برای ساخت 500 میلیون دلار راه آهن این دیدگاه گسترده تر را نشان می دهد. این خط نه تنها صادرات مواد معدنی کارآمد را فعال می کند بلکه اتصال منطقه ای با آسیای جنوبی را نیز تقویت می کند. آسیای میانه با تعبیه پروژه های استخراج معادن در شبکه های حمل و نقل گسترده تر و انرژی ، خود را به عنوان سازنده مقاومت منطقه ای به جای یک استخراج کننده صرف منابع افغانستان قرار می دهد.
فرصت ها و چالش های پیش رو
البته چالش ها باقی مانده است. خطرات امنیتی ، نگرانی های حاکمیتی و نوسان سیاست های طالبان همچنان مانع برخی از سرمایه گذاران خواهد شد. خاتمه ناگهانی قرارداد نفتی چین تمایل کابل را برای اجرای استانداردها نشان می دهد ، اما همچنین نوسانات وضعیت سرمایه گذاری را نیز در معرض دید قرار می دهد. برای کشورهای آسیای میانه ، کاهش این خطرات به ساختار دقیق توافق نامه ها ، مکانیسم های نظارت شفاف و تنوع پروژه ها در استان ها و بخش های متعدد نیاز دارد.
با این حال مزایای بالقوه از خطرات فراتر است. برای افغانستان ، سرمایه گذاری آسیای میانه می تواند شغل ایجاد کند ، درآمد ایجاد کند و زیرساخت های لازم برای ادغام در تجارت منطقه ای را فراهم کند. برای آسیای میانه ، همکاری با افغانستان دسترسی به منابع جدید را باز می کند ، زنجیره های تأمین را متنوع می کند و تأثیر دیپلماتیک را در کشوری تقویت می کند که ثبات آن به طور مستقیم بر امنیت خودشان تأثیر می گذارد.
آینده ای منطقه ای
لحظه ای برای ارزیابی مجدد مشارکتهای معدن افغانستان رسیده است. احتیاط چین و ورود آزمایشی روسیه ، پنجره ای از فرصت برای کشورهای آسیای میانه برای تعمیق نقش خود ایجاد می کند. بر خلاف قدرتهای جهانی ، آنها همسایه با سهم مستقیم در ثبات افغانستان هستند. بر خلاف چین ، آنها چمدان وعده های برآورده نشده را حمل نمی کنند. بر خلاف روسیه ، آنها با تحریم ها و رقابت های ژئوپلیتیکی محدود نمی شوند.
استراتژی نوظهور آسیای میانه یکی از دیپلماسی بیمار ، سرمایه گذاری تدریجی و ادغام منطقه ای است. با تعبیه همکاری معدن در زیرساخت های گسترده تر و چارچوب های تجاری ، قزاقستان و ازبکستان افغانستان را نه تنها قراردادها بلکه آینده ای ارائه می دهند. اگر کابل این مشارکت را پذیرفته باشد ، بخش معدن می تواند به سنگ بنای بهبود اقتصادی افغانستان و محرک ثبات در منطقه وسیع تر تبدیل شود.
برای اولین بار در دهه ها ، افغانستان این شانس را دارد که ثروت منابع خود را در یک چارچوب منطقه ای تعاونی لنگر بزند. زمان آن رسیده است که آسیای میانه به جلو برود ، نه به عنوان حامیان یا رقبا ، بلکه به عنوان شرکا.
نویسنده الدانیز گوسسینوف ، همکار تحقیقاتی غیر مقیم در مرکز مطالعات هیدار علیف برای مطالعات اوراسیا از دانشگاه ابن هالدون ، استانبول است.
سلب مسئولیت: نظرات و عقاید بیان شده در این مقاله از نویسنده است و لزوماً نشان دهنده موقعیت زمان آستانه نیست.