در روزهای اخیر ، ما شاهد یک کمپین فشرده اسرائیل برای اعتصاب ایران یا حداقل برای از بین بردن تسهیلات هسته ای آن بوده ایم. در حقیقت ، تلاش های اسرائیل در این راستا برای کسانی که از منطقه پیروی می کنند چیز جدیدی نیست. با این حال ، به ویژه پیام های گرم رئیس جمهور دونالد ترامپ در مورد احتمال حمله ایران در دوره مبارزات انتخاباتی و گنجاندن نام وی در کابینه خود ، که طرفدار اعتصاب به ایران است، اسرائیل را حتی بیشتر تشویق کرده اید.
اسرائیل سیاست مشابهی را نه تنها علیه ایران بلکه در برابر همه عناصر محور مقاومت ، به ویژه پس از 7 اکتبر 2023 دنبال می کند. نتانیاهو حتی مأموریت اسرائیل را در این روند توضیح داد: “ما خاورمیانه را دوباره طراحی خواهیم کرد.”
به عبارت دیگر ، این درک شده است که اسرائیل ، که پیوند مناسب را به دست آورده است ، در تلاش است تا معماری امنیتی منطقه ای را که سالها برنامه ریزی کرده است تحقق بخشد و در این زمینه ، نه تنها غزه و کرانه باختری ، بلکه لبنان نیز، سوریه و ایران در لیست هدف قرار دارند. به نظر می رسد که این کافی نبود ، اسرائیل ، که به نظر می رسد زبان تهدیدآمیز خود را نسبت به Türkiye پس از انقلاب در سوریه افزایش داده است ، می خواهد هر کشور یا بازیگر منطقه ای را که خلاف برنامه های خود می داند محدود یا خنثی کند.
اسرائیل هر دو از نظر غرب مشروعیت کسب کرده است و به دلیل درک عملیات بعد از 7 اکتبر ، این جنگ غیر انسانی را ادامه داده است. اسرائیل ، که می خواهد از این پشتیبانی برای ادغام برتری صلاحیت نظامی خود در منطقه استفاده کند ، سعی در خنثی کردن همه بازیگرانی است که ممکن است امروز یا در آینده تهدیدی برای آن ایجاد کند.
بنابراین ، توضیح این مسئله مفید خواهد بود که سیاست اسرائیل در مورد “لبه نظامی کیفی” مستلزم آن است ، چه اقداماتی برای حفظ این برتری انجام می شود ، و اینکه چگونه این سیاست اسرائیلی در حال شکل گیری معماری امنیتی خاورمیانه است.
لبه نظامی کیفی
کیفی نظامی Edge (QME) به عنوان “توانایی تحقق و شکست یک تهدید نظامی معتبر از هر کشور یا ائتلاف کشورهای بالقوه یا بازیگران غیر دولتی با حداقل آسیب و تلفات با استفاده از روشهای ارتش به اندازه کافی برتر ، از جمله سلاح ها ، فرمان ، ارتباطات ، اطلاعات ، نظارت ، نظارت ، نظارت و بازرگانی ، در زمینه های تکنیکی ، از نظر فنی ، در زمینه های تکنیکی ، از نظر فنی ، در زمینه های پیشرفته ، نظارت ، اطلاعات ، اطلاعاتی ، نظارت ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، کنترل ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی در زمینه های ارتقاء ، کنترل ، کنترل ، ارتباطات ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، اطلاعاتی ، کنترل ، اطلاعاتی در زمینه های تکنیکی و اطلاعاتی در اختیار دارند. بازیگران. “
برای اسرائیل ، QME “این واقعیت است که اسرائیل ، که در زمان تأسیس آن توسط کشورهای خصمانه عربی احاطه شده بود ، دارای سلاح های جدید و فناوری و یک ارتش قوی است که در کشورهای منطقه موجود نیست ، برای ماندن در منطقه و تثبیت امنیت خود و در نتیجه ، از یک طرف ، ممکن است در برابر هرگونه بازداشتگاه مهم باشد و از طرف دیگر ، از بین می رود و از طرف دیگر نیز از بین می رود ، از طرف دیگر ، از بین می رود و از طرف دیگر نیز از بین می رود و از طرف دیگر از بین می رود و از طرف دیگر از بین می رود و از طرف دیگر از بین می رود و از طرف دیگر از بین می رود. قصاص. “
مهمترین عامل QME اسرائیل بدون شک از دهه 1960 سلاح های هسته ای آن بوده است. اگرچه رسماً به رسمیت شناخته نشده است ، اما این واقعیت که اسرائیل اولین و تنها کشور مسلح هسته ای در خاورمیانه است ، برتری کیفی غیرقابل انکار نظامی به آن داده است.
یکی دیگر از عوامل در این زمینه ، توسعه مداوم سلاح ها و روش های جدید برای دستیابی به یک قدرت تکنولوژیکی است که دشمنان نمی توانند در برابر آن مقاومت کنند. فرض کنید اسرائیل نمی تواند پیشرفته ترین سلاح های خود را به تنهایی تولید کند. در این حالت ، آنها را از نزدیکترین متحد خود ، ایالات متحده بدست می آورد و برای حفظ برتری کیفی نظامی خود ، همچنین تضمین می کند که ایالات متحده این سلاح ها را به سایر کشورهای منطقه نمی فروشد. بارزترین نمونه این لابی اسرائیل برای جلوگیری از فروش F-35 ، هواپیمای جنگنده نسل پنجم از Origin ایالات متحده ، به هر کشوری در منطقه از جمله Türkiye است.
به همین دلیل است که تل آویو می خواهد از سایر کشورهای منطقه از داشتن سلاح های تکنولوژیکی بیشتر از خود جلوگیری کند و آنها را قادر به مقابله با حملات اسرائیل و از این طریق شکل دادن به معماری امنیتی خاورمیانه همانطور که می خواهد.
تنها قدرت هسته ای است
در اختیار داشتن سلاح های هسته ای اسرائیل در سال 1986 از طریق اعترافات مردخای Vanunu ، کارمند سابق نیروگاه هسته ای دیمونا مشخص شد. عکس های ماهواره ای که در سالهای بعد گرفته شده است ، وجود سلاح های هسته ای را تأیید کرده و اسرائیل را به تنها قدرت هسته ای در خاورمیانه تبدیل کرده است. در حقیقت ، امتناع اسرائیل از پیوستن به پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) ، که در سال 1970 به اجرا در آمد ، به عنوان عدم تمایل به مشمول محدودیت ها و تحریم های احتمالی در این زمینه تعبیر شده است.
اسرائیل در سال 1981 تأسیسات هسته ای اوسیراک عراق و تأسیسات هسته ای الکبر سوریه را در سال 2007 مورد اصابت قرار داد ، که به عنوان نشانه ای تعبیر شد که هیچ کشور دیگری در منطقه مجاز به داشتن سلاح های هسته ای نیست. به همین ترتیب ، از زمان وحی فعالیت های هسته ای ایران در سال 2003 ، اسرائیل با استفاده از روشهای مختلف به تأسیسات هسته ای ایران حمله کرده است. این امر به جامعه جهانی ، به ویژه ایالات متحده ، لابی کرده است تا تحریم ها را بر ایران تحمیل کند.
وسواس اسرائیل با این موضوع به حدی رسیده است که حتی سعی کرده است از پروژه هسته ای Akkuyu که توسط Türkiye آغاز شده است ، با بهانه های مختلف جلوگیری کند. به نظر می رسد که اگر این کافی نبود ، قصد عربستان سعودی برای داشتن انرژی هسته ای ، که در حال مذاکره با ایالات متحده برای ساخت نیروگاه هسته ای در چارچوب توافق نامه های ابراهیم اعلام شده در سال 2020 بود ، به عنوان یک تهدید و فشار بر دولت ایالات متحده از طریق لابی یهودی برای کنار گذاشتن این تصمیم تلقی می شد.
بدون قدرت هوایی برتر از اسرائیل
Türkiye مجبور شد سیستم های S-400 را از روسیه خریداری کند زیرا نمی تواند سیستم های دفاع هوایی میهن پرست را که از ایالات متحده خواسته بود برای از بین بردن تهدیداتی که به دلیل جنگ داخلی در سوریه از بین برد ، بدست آورد. بعداً ، فهمیده شد که تمایل اسرائیل برای حفظ برتری کیفی نظامی خود در پشت محرومیت ایالات متحده از Türkiye از پروژه F-35 و تحمیل مقابله با مخالفان آمریکا از طریق قانون تحریم ها (CAATSA) برای اولین بار است. اگرچه اسرائیل مانند Türkiye شریک پروژه ای نیست ، اما با خرید هواپیماهای F-35 از ایالات متحده به بزرگترین و تواناترین نیروی هوایی منطقه تبدیل شده است
از آنجا که روابط Türkiye-Israel به اندازه دهه 1990 خوب نبوده است ، Türkiye خود را از اسرائیل فاصله گرفته است ، به خصوص پس از حادثه Mavi Marmara. در پاسخ ، اسرائیل مانع از دستیابی هواپیماهای F-35 ، هم برای مجازات Türkiye و هم برای حفظ برتری کیفی نظامی خود شد. متأسفانه ، مقامات آمریكا نه تنها با اعتقاد به دروغهای بی اساس كه اسرائیل مطرح شده بود ، Türkiye را از این برنامه رد كردند كه S-400s فرکانس های F-35 را رهگیری می كند ، بلکه آنها همچنین با تحمیل برخی از تحریم ها در كاتسا ، روح اتحاد را آسیب دیدند.
هواپیمای F-35 درخواست شده توسط امارات متحده عربی ، که روابط خود را با اسرائیل در چارچوب توافق نامه ابراهیم عادی کرده و از آن زمان ارتباط نزدیکی با اسرائیل برقرار کرده است ، همچنین توسط اسرائیل مسدود شده است. مشخص شد که اسرائیل به دولت ایالات متحده توصیه کرد که F-35 را به امارات نروند.
به همین ترتیب ، اسرائیل در پشت این واقعیت است که لبنان و سوریه سیستم های دفاعی هوایی ندارند که قادر به جلوگیری از حملات هوایی اسرائیل هستند. اسرائیل مانع از دستیابی لبنان و سوریه از طریق توافق های مخفی ، گاهی با کشورهای ایالات متحده و اروپایی یا روسیه می شود. این اطمینان حاصل کرده است که آنها در برابر حملات اسرائیل بی دفاع هستند.

مخالف همه
همانطور که از مثالهای فوق می توان درک کرد ، اسرائیل نمی خواهد که هیچ کشوری در منطقه از آنچه که هست قدرتمندتر باشد ، طبق سیاست برتری کیفی نظامی. اگرچه دارای سلاح های هسته ای است ، اما نمی تواند دیگران را برای ساخت نیروگاه های انرژی هسته ای تحمل کند ، چه رسد به سلاح های هسته ای.
اسرائیل ترجیح می دهد سکوهایی را که قادر به تولید آن از ایالات متحده نیست ، تهیه کند ، اما سعی می کند از سایر کشورهای منطقه جلوگیری کند.
در نتیجه ، ادعای اسرائیل به یک لبه نظامی کیفی نیز معماری امنیتی منطقه خاورمیانه را تعیین کرده است. در حالی که اسرائیل به انواع سیستم های سلاح مدرن مجهز شده است ، سایر کشورهای منطقه فقط به سلاح های قدیمی یا سلاح هایی دسترسی داشته اند که تهدیدی برای اسرائیل ایجاد نمی کند. تنها استثنا Türkiye است که اخیراً ساخته است دستیابی به موفقیت در صنعت دفاعی خودبشر
Türkiye به لطف محصولات صنعت دفاعی داخلی و ملی خود از وابستگی خود به غرب آزاد شده است. این تحولات اسرائیل را نگران کرده است ، به ویژه به دلیل پایگاه های نظامی که در روزهای اخیر شایعه شده است که در سوریه راه اندازی شده است. چنین اقدامی توسط آنکارا همه برنامه های منطقه ای اسرائیل را مختل می کند و باعث می شود که آسایش تاکنون از دست داده باشد.