منآراش رخشا ، فیلمساز کرد ، یک ویژگی اول همهجانبه و گسترده ، با شعرهای سینمایی محض ، گرفتگی مردم خود را به تصویر می کشد. بیش از شش سال فیلمبرداری شده ، این فیلم از نزدیک از حمید و یاسر ، دو دوست کرد که در کنار هم کار می کنند ، پیروی می کند کولبارها، قاچاقچیان کالاهای خانگی غیرمستقیم در مرز ایران و عراق. در سایه های یخی از رنگ آبی رنگ ، زندگی آنها پر از خطرات وحشتناک است ، اما در میان مه و بی نظیر بودن ، فضایی برای گرما و رفاقت نیز وجود دارد.
با پرداخت هر کیلوگرم ، این زوج بارهای سنگین را از طریق زمین های خیانتکار بارهای سنگین می کنند. یک لحظه آنها در حال بالادست هستند ، روز بعد که در حال پیاده روی در محدوده شیب دار و برفی کوههای زاگرس هستند. در کولبارها همچنین برای حمل و نقل به قاطرها اعتماد کنید ، اگرچه این بدان معنی است که تشخیص آنها توسط گشت های مرزی آسان تر است. مین های زمینی-سوغات فعال از جنگ ایران و عراق-همچنین خطرات در مسیرهای سیم پیچ هستند. هر سال ، حدود 200 کولبارها در مسیر
تات و تحریک آمیز ، Aso Kohzadi و Piano Mikail Asian و نمره رشته های محور بیشتر حاکی از تنگه روانشناختی این مسیرها است. در شوت های گسترده ، حمید و یاسر از منظره باشکوه اما مالیخولیک ، مملو از مشکلات ناشناخته ، کوتوله می شوند. فضای چنگال و هیجان انگیز از سفرهای آقایان با لمس لحظات آرامش خانگی سوراخ می شود. صحنه های آرام از اوراق قرضه خانوادگی – حمید که به پدر بیمار خود تمایل دارد ، یاسر که کردیش را به همسرش می آموزد – با زیبایی نقاشی ای درخشش.
برای این گروه قومی بدون تابعیت ، خانه های آنها معنای حتی قدرتمندتری را به دست می آورند. استفاده از فیلم از نسبت ابعاد گسترده به ویژه مؤثر است ، و اقدامات به ظاهر عادی مراقبت را به سفره بزرگتر از زندگی تبدیل می کند. این لحظات آرام همان چیزی است که کولبارها با شجاعت و قدرت ، همانطور که آنها به طور روزانه مرگ را شجاع می کنند.