گلهای سرخ راه را تندتر رفت. خورشید میدرخشید و مردی جوان با دستهای سیاهش داستانهایی از دورها به ذهن خود میکشاند. او یک قصهگوی بود، شخصی که از تاریخ و فرهنگ خود الهام میگرفت و با زبان شعر و داستان آنها را به جهان میآورد.
در زمانهای که زندگی به پوشش یک روزگار بدون رویاها و خلاقیت تبدیل شده بود، او با نوشتن داستانها و رمانهایش، جهانی پر از معنا و عمق به وجود میآورد. داستانهایش از نگاههای متفاوت به مسائل انسانی، احساسات عمیق و رازهای پنهان جامعه میگفت.
یکی از شاهکارهای او، “کتاب درختها” بود که در آن او با دقت و حساسیت به جزییات زندگی گذراندنی و در عین حال افکار فراتر از زمان و مکان مسیرهای نامتعارف و غریب را برای خوانندگانش باز میکرد.
با ما در مرشدی همراه شوید، و به دنیایی از رویاها و آرزوهای سرگردان سفر کنید.
تصویر بالا تزئینی است.