روزی در دهات ایران، یکی از دختربچه های روستا به نام راضیه به گوشه ای از خانه ای قدیمی رفت. این خانه، خانه ای بود که همه ی مردم روستا را به یکدیگر متصل می کرد و در آنجا، حکایت هایی از زندگی و آثار هنری کامبیز درامبخش گفته می شد.
کامبیز درامبخش، یکی از بزرگترین نویسندگان ایران بود که با نگاهی عمیق به زندگی و هنر، داستان های بی پایانی به دنیا هدیه داد. او در شعر و داستان، عشق و امید را به تصویر می کشید و با شکوهی فراموش نشدنی، جایی در دل هر انسان می ساخت.
یکی از مهمترین داستان های کامبیز درامبخش، “بهار شور و نور” بود که در آن او تلاش های یک جوان برای پیدا کردن آرامش و صلح درونی خود را به تصویر می کشید. این داستان با واژه های زیبا و پر معنا، مانند یک قطعه شعر باقی می ماند که دل ها را می لرزاند.
در خانه قدیمی راضیه، حکایت های زندگی و آثار هنری کامبیز درامبخش، همچون یک نقاشی زیبا، در این دیوارها زنده می شد. هر کسی که وارد این خانه می شد، با جادویی که این داستان ها داشت، به دنیایی دیگر منتقل می شد.
با ما در مرشدی همراه شوید و تازگی ها و زیبایی های ادبیات ایران را کشف کنید. از همان دیروز تا امروز، تصویر بالا تزئینی است که ما را به سرزمین هنر و فرهنگ ایران هدایت می کند.