می توانید پریشانی را در بیمارستان استانی Badakhshan در افغانستان مشاهده ، احساس ، بشنوید.
هشدار: این مقاله حاوی محتوا است که برخی از خوانندگان ممکن است ناراحت کننده باشند.
سالن ها با صدای گریه نوزادان سنگین هستند. اتاق ها ، پر از کودکان سوء تغذیه ، بسیاری از دو تا یک رختخواب. اجسام ضعیف و شکننده آنها استخوان های هدر رفته خود را در معرض دید قرار می دهد ، و برخی از آنها ضعیف هستند که به تانک های اکسیژن وابسته هستند.
افغانستان با یک بحران بی سابقه گرسنگی روبرو است. طبق گفته سازمان ملل ، بیش از 4.7 میلیون زن و کودک برای سوء تغذیه نیاز به درمان فوری دارند. و 90 ٪ از کودکان زیر پنج سال در فقر غذا هستند.
تیم بیمارستان در Badakhshan ، در شمال شرقی کشور ، تمام تلاش خود را برای زنده نگه داشتن کودکان انجام می دهد. اما تعداد فزاینده در حال مرگ است.
در سه ماه گذشته تنها ، تقریباً یک کودک هر سه روز در اینجا درگذشت. پنجاه و سه در سال جاری تاکنون درگذشت – این افزایش 50 ٪ در همان زمان سال گذشته است.
فیصل 12 ماهه است. او به شدت سوء تغذیه است و اسهال حاد نیز دارد. اما مانند بسیاری از افراد در این بخش ، او عوارض جدی دیگری نیز دارد.
از جمله این موارد ، هیدروسفالی است ، شرایطی که باعث می شود آب در اطراف مغز او جمع شود. مادر فقیر او بسیار خسته است ، او روی تختخوابش روی زمین دراز کشیده است.
در حالی که او برای صحبت با ما نشسته است ، فاش می کند که قبلاً سه فرزند را به دلیل سوء تغذیه از دست داده است.
او به من می گوید: “من نگران او هستم و چه چیزی ممکن است آینده باشد.”
“من قبلاً سه فرزندم را از دست داده ام. دختر اول من در هشت سالگی درگذشت. دو فرزند من وقتی دو و نیم ساله بودند درگذشتند.”
بخش پر از چشمان گمشده است ، که از گرسنگی کم رنگ است.
یک چیز وحشتناک برای تماشای
اسما 13 ماهه است. اما وزن کمی بیش از نه پوند (4 کیلوگرم) دارد – کمتر از نیمی از آنچه او باید.
پزشکان می ترسند که او ممکن است شب زنده نکند. اما او اکسیژن قرار گرفته است و تا صبح ، خوشبختانه شروع به پیشرفت می کند.
مادرش خدیجه می گوید: “من واقعاً می ترسم.”
او می گوید: “البته من می ترسم ، من خیلی گریه کردم. من از پزشکان بسیار سپاسگزارم ، آنها کودک من را زنده نگه داشته اند. من از آنها بسیار سپاسگزارم.”
اما این لمس است و به دنبال دخترش است ، و دوره های طولانی وجود دارد که سینه او نتواند برخیزد و سقوط کند.
این یک چیز وحشتناک برای تماشای است – تصور کنید که والدین روز و شب در حال نشستن والدین هستند و از این سوال که آیا نفس بعدی ممکن است آخرین او باشد یا خیر.
در اینجا یک جریان از موارد ناامید کننده وجود دارد.
امروز ، 20 نوزاد فقط 12 تخت وجود دارد. بعضی اوقات ، حتی شلوغ تر است.
ناگهان دو ورود جدید وجود دارد. یکی از آنها ، Masouda کوچک. خانواده وی 13 ساعت برای رسیدن به اینجا سفر کردند – هزینه های کمی که از آنها باقی مانده بودند.
او نیز باید به سرعت روی اکسیژن قرار گیرد و به طرز دردناکی نازک است. پزشکان به ما می گویند که آنها می ترسند که او این کار را نکند.
این تیم در یک زمان بسیار خواستار کار باورنکردنی انجام می دهند. اما آنها به کارمندان بیشتری ، داروهای بیشتر ، تجهیزات بیشتر احتیاج دارند.
بیمارستان ها و کلینیک های بهداشتی در سراسر افغانستان کاهش عمده بودجه را متحمل شده اند. ایالات متحده که بزرگترین کمک مالی افغانستان بود ، امسال تقریباً تمام بودجه خود را به کشور کشاند. و محدودیت های طالبان برای زنان و دختران مانع اصلی بسیاری از اهدا کنندگان بین المللی شده است.
این تأثیر مستقیمی بر احتمال زنده ماندن کودکان دارد.
دانیل تیمم ، رئیس ارتباطات در یونیسف ، گفت: “وضعیت تغذیه برای کودکان در افغانستان بسیار جدی است و این تعداد برای خودشان صحبت می کنند. بیش از 3.5 میلیون کودک زیر پنج سالگی به شدت سوء تغذیه هستند ، از جمله 1.4 میلیون اشکال تهدید کننده زندگی هدر می دهند.
“این باید برای همه واضح باشد: وقتی بودجه کاهش می یابد همانطور که اکنون آن را در زمینه ای با چنین سطوح بالای سوء تغذیه می بینیم ، مرگ و میر کودک قابل پیشگیری افزایش می یابد.”
یک زندگی حیاتی
در مناطق روستایی ، فقر به همان اندازه چشم انداز شدید است و کمک به خانواده های مبتلا به فرزندان سوء تغذیه ، رسیدن به آنها سخت تر می شود.
کلینیک سلامت لیابا یک حیات حیاتی است.
اتاق انتظار پر از مادرانی است که به دنبال کمک پزشکی برای نوزادان خود هستند. برخی از خانمها در اینجا محدودیت های طالبان را در مورد آنها کار می کنند و درآمد کسب می کنند نیز نقش ایفا کرده اند و تغذیه خانواده های خود را برای آنها سخت تر می کند.
یک زن با تعجب غافلگیرانه می گوید: “آنها مقصر هستند.”
“هر دختری رویاهای خودش را داشت. من می خواستم پزشک شوم. من مسئولیت فرزندانم را جدی گرفتم. و می خواستم از شوهرم نیز حمایت کنم.”
زن دیگری به ما می گوید که بیشتر از شوهرش به عنوان معلم درآمد کسب کرده است ، اما اکنون خود را قادر به کمک مالی نمی داند.
پاسخ طالبان
در مصاحبه اختصاصی با Sky Information ، سخنگوی طالبان ، زابیه الله مجاهد ، گفت که بحران سوء تغذیه محصول دهه های درگیری است.
“ما مجبور شدیم از صفر برای بازسازی و بازگرداندن منابع ملی خود شروع کنیم. امارات اسلامی هر تلاش ممکن را برای رفع این چالش ها انجام می دهد.”
آقای مجاهد گفت که دولت وی یک برنامه پنج ساله برای “مقابله با سوء تغذیه ، بیکاری و سایر موضوعات اجتماعی فشرده” دارد.
وی در پاسخ به شکایات زنانی که با آنها صحبت کردیم ، گفت که مردان در “اکثریت قریب به اتفاق” خانواده های افغان نان آور بودند و ادعا کردند که امارات اسلامی “تلاش های قابل توجهی برای ترویج فرصت های حرفه ای برای زنان” انجام داده است.
اما در زمان طالبان ، زنان دیگر نمی توانند آموزش پزشک ، پرستار و ماماها شوند. و در روستاهای از راه دور ، کارگران جامعه مانند هاریرا اغلب تنها زندگی هستند – پروژه ای که توسط یونیسف تأمین می شود.
او در حال حمل و نقل در مقیاس کودک ، در حال حمل و نقل ، معاینات معاینه ، تلاش برای آموزش خانواده ها در مورد تغذیه فرزندان خود و در صورت لزوم ، آنها را برای معالجه به کلینیک ها و بیمارستان ها می رساند.
این زندگی پسر رمزیا را نجات داد.
او هنگام بارداری سرخک داشت و پسرش فیصل بسیار کم وزن بود.
هاریرا می گوید: “پاها و دستان او به اندازه انگشتان من کوچک بود. اکنون او بسیار بهتر است.”
رمزیا می گوید: “من می ترسیدم که او را از دست بدهم.” “او خیلی ضعیف بود. اما هاریرا به اینجا آمد و به من آموخت که چگونه او را تغذیه کنم و در صورت نیاز به او شیر بدهم.”
بیشتر بخوانید:
خانواده ها از ماهها پیش می روند پس از از بین رفتن زلزله کل روستاها
خاموشی اینترنت طالبان سناریوی افراطی ایجاد کرده است
بازگشت از مرگ ، جنگیدن برای زندگی
زنده نگه داشتن کودکان در این آب و هوا یک نبرد است.
نصرولله و جمیله که در حومه فیز آباد زندگی می کنند ، دوقلوهای دو ماهه خود را نگه می دارند.
اما آنها همچنین در حال غم و اندوه هستند – در سفر به قبر نوزاد که فقط یک ماه پیش از دست داده اند. نام او شوکریا بود. او 18 ماهه بود.
“او فرزند ما بود ، ما او را دوست داشتیم. من هرگز او را فراموش نخواهم کرد ، تا زمانی که من زنده هستم. ما واقعاً سعی کردیم ، برای معاینات ، برای سونوگرافی ، برای کار خون به پزشکان رفتیم.
هر دو والدین می گویند که آنها می ترسند دوقلوهای آنها نیز با همان سرنوشت روبرو شوند. قبر شوکرییا با یکی از بچه های او پوشانده شده است. دیدن آن بسیار آزار دهنده است. و قبرهای کوچک دیگری نیز در کنار او وجود دارد.
مرگ و میر در بسیاری از این جوامع ثبت نشده است. اما افراد محلی به ما می گویند بیشتر و بیشتر کودکان به دلیل سوء تغذیه در حال مرگ هستند. یک ضرر ساکت و آرام که در حال گسترش است.