“افغان ها، “آخرین Seierstad ، یک روایت حتی جاه طلبانه تر از داستان است. در هر دو زندگی خانوادگی افغانستان و سیاست پیچیده کشور ، این کتاب در طی چند دهه به دنبال سه نفر است ، که در سال اول نمایشی ترمیم طالبان به اوج خود می رسد سنت ها ، و ایدئولوژی رادیکال اسلامی.
Seierstad تحقیقات خود را با دو موضوع آغاز کرد که جهان بینی آنها قطب ها از هم فاصله دارند. جامیلا افغانی ، فلج اطفال و تیراندازی ، مجبور شد از خانواده مرفه خود برای آموزش و پرورش التماس کند. دانش او در مورد اسلام سرانجام فعالیت های حقوق بشر را تقویت می کند. او با معلم عربی سابق خود ازدواج کرد ، وزیر دولت شد و حتی با طالبان مذاکرات (بیهوده) انجام داد. سیراستاد او را در نروژ ملاقات کرد ، جایی که ، در تبعید ، جامیلا از طریق زوم ، حمایت از حقوق بشر خود را ادامه داد.
همکاری بسیار قابل توجه (و دستیابی به آن سخت تر) همکاری موضوع دوم Seierstad بود: بشیر ، پسری بی پدر از روستای افغانستان که به یک طالب و جهادی در رده های متوسط شد. بشیر از نبرد ، حبس ، شکنجه و حکم اعدام جان سالم به در برد ، که همه او با جزئیات به سیرستاد توضیح داد. بشیر مانند بسیاری از رهبران نظامی ، در زمان صلح و پرش به پیروزی طالبان در حالی که هیجان جنگ را از دست داد ، جلال می داد.
هر دو موضوع به نویسنده اجازه دسترسی فوق العاده و همچنین اجازه استفاده از نام های واقعی خود را دادند. به عنوان مثال ، در یک مقطع ، سیراستاد در اتاق بود که بشیر از اقوام “شهدای” طالبان بازدید کرد و به آنها پول نقد و تسلی داد. او همچنین با دو همسر بشیر و نامزدش مصاحبه کرد ، که به نظر می رسد با شیوه های افغانستان در مورد ازدواج و تعدد زوجات ترتیب داده شده است.
جزئیات جالب است. بشیر ، هیچ چیز در صورتی که عادلانه نباشد ، شبهای خود را بین همسران ، که او را “شادی متمرکز” می نامید ، تقسیم کرد. همسران با هم دوست شده بودند و هم در خانه داری و هم در بمب گذاری به اشتراک می گذاشتند. در عوض ، نامزد برای یک محل زندگی جداگانه ، یک درخواست گران قیمت که بشیر به آن پیوست ، فشار آورده بود. سیراستاد می نویسد: “آنچه من هیچ اشاره ای به آن پیدا نکردم ،” آرزوی زندگی مستقل تری بود. “
در تسلیم خود به سنت ، این زنان نمی توانستند متفاوت تر از موضوع سوم Seierstad باشند. نام مستعار آریانا ، که تمام امتحانات مدرسه خود را انجام داد ، وارث مبارزات شدید برای برتری فرهنگی است که توسط جامیلا و بشیر به نمایش گذاشته شده است. او در آستانه تکمیل تحصیلات حقوقی خود بود که طالبان به دست آورد. به نظر می رسد که با محدود کردن آموزش زنان ، وادار کردن آنها به دون بورکاس ، و از آنها برای ماندن در خانه ، به نظر می رسد که رژیم جدید آینده آریانا را از بین برده است.
جملات کوتاه و مشتی Seierstad ، که توسط Seán Kinsella ترجمه شده است ، خوانندگان را به روایت می کشاند. او با متناوب بین دوران کودکی جمیل و بشیر ، که هر دو با فاجعه و سختی مشخص شده اند ، شروع می شود. جنگ – علیه مهاجمان شوروی ، در میان قبایل و جناح های افغانستان و سرانجام علیه آمریکایی ها – یک زمینه ثابت است. Seierstad می نویسد: “شما از رختخواب خارج می شوید ، آتش را می سازید ، مقداری آب می ریزید ، شاید برخی از نان های دیروز را گرم کنید و ناگهان مرده اید.” داستان با برخورد دنیای شخصیت ها ، حرکت می کند و گرفتاری آریانا نشان می دهد که سهام چقدر بالا رفته است.
یکی از مهمترین چیزها از “افغان ها” بی فایده تلاش های آمریکایی در افغانستان است. Seierstad می نویسد: “دولت بوش در محویت تمایز بین طالبان و القاعده ، خطای مهلکی ایجاد کرد و سپس آنها را با همان قلم مو تند و تیز کرد.” بعداً ایالات متحده همچنان به دولتهای فساد هامید کرزی و اشرف غنی کمک کرد. برای کشوری در هرج و مرج ، که توسط ده ها سال جنگ زخم خورده بود ، حداقل به نظر می رسید که طالبان قول نظم و ثبات را می دهند. بنابراین اگر (برخی) امیدهای زنان برای آموزش و مشاغل آسیب های وثیقه ای داشته باشند ، چه می شود؟
از نروژ ، جامیلا و خانواده اش به کانادا مهاجرت می کنند ، جایی که قصد دارد در امور افغانستان درگیر شود. سرنوشت آریانا وخیم تر است. والدین یک بار پشتیبان او او را درگیر درگیری می کنند که او به زودی سعی می کند ، بیهوده ، به هم بزند. مادرش به او می گوید: “خوشبختی شما برای من هیچ چیز نیست.” Seierstad آریانا را در افراط و تفریط ترک می کند: با خانواده اش جنگید ، در ازدواج با مردی که قبلاً از آن خودداری می کند ، قفل شده و از اهلی اجباری اجباری که به نظر می رسد از آن پیروی می کند ، می ترسد.
افغان ها: سه نفر از طریق جنگ ، عشق و شورش زندگی می کنند
توسط Åsne Seierstad ؛ ترجمه شده توسط سون کینسلا
انتشارات Bloomsbury ، 448 صفحه ، 32.99 دلار
جولیا م. کلین ، گزارشگر و منتقد فرهنگی در فیلادلفیا ، برای نیویورک تایمز ، وال استریت ژورنال ، واشنگتن پست ، اسلات ، مادر جونز و سایر نشریات نوشت.