در وحشت اخلاقی تولید شده بیش از اعتراضات دانشگاه سال گذشته ، که دموکرات ها در واشنگتن برای عقب نشینی اقدامات کمی انجام دادند و گاهی اوقات شرم آور پیوست با هزینه آزادی های اساسی مدنی ، حقوق بشر و موفقیت در انتخابات بعدی ، زمینه ای مناسب برای شیطنت کردن اقلیت ناسازگار از هواداران افراطی و تروریستی اعلام شده فراهم کرده است. نتیجه واضح است: بازداشت خودسرانه ، درمان بی رحمانه و غیر انسانی ، عزل از مشاغل و اخراج از کشوراز این رو به تشویق های ناخوشایند پیروان خود و سایر استبدادی های موجود در سراسر جهان.
اگر سیاست خارجی ترامپ از این کتاب بازی استبدادی پیروی کند ، برای سیاست های خاورمیانه وی چه معنی دارد؟ در بعضی مواقع ، ترامپ با جاه طلب در مورد صلح به منطقه صحبت کرده است ، ابراهیم توافق می کند از دوره قبلی خود در دفتر. با این حال ، وی حمله نسل کشی اسرائیل به مردم غزه را قادر به ادامه در کنار تشدید مداوم خشونت مهاجران اسرائیل در کرانه باختری کرده است. در جاهای دیگر منطقه ، ایالات متحده از بین رفته است ، حتی در زمانی که فرصت هایی برای واشنگتن وجود دارد تا از حرکت های محلی به سمت آینده ای پایدار تر برای سوریه و لبنان و هنگامی که عراق همچنان به پشتیبانی تثبیت می شود ، حمایت کند. کاهش کمک های خارجی فقط باعث افزایش تنش در این جوامع شکننده و پس از جنگ می شود.
با سیاست دولت بایدن در حمایت از یک دستور منطقه ای اقتدارگرا ، به رهبری متحدین مانند اسرائیل و عربستان سعودی ، به عنوان بهترین راه برای مهار مشکلات ، تداوم وجود دارد. مطمئناً ، دولت های قبلی مدتها به ایجاد بحران های همپوشانی منطقه کمک کردند. دولت ترامپ ده ها سال از مشکلات ساختاری شدید ناشی از تصمیمات ضعیف سیاست و غفلت که باعث افزایش فقر ، نابرابری ، کم و بیش از فرصت اقتصادی ، فساد و تخریب محیط زیست شده است ، به ارث برد. حاکمیت ضعیف – یکی از محرکهای اصلی چنین موضوعاتی – برای تسهیل و گسترش هر یک از این کمبودها حاکم است.
اما بر خلاف پیشینیان خود ، ترامپ از پرداخت خدمات لب به چنین حاکمیتی خوب ، حاکمیت قانون یا نگرانی های حقوق بشر امتناع می ورزد. در عوض ، او است حذف حمایت ایالات متحده از موسسات چند جانبه که به دنبال حمایت از چنین ارزشهایی هستند. او به تحمیل علاقه ندارد قوانین ممنوعیت فروش یا انتقال سلاح های ایالات متحده به کشورهایی که از آنها برای نقض قوانین بین المللی استفاده می کنند. بنابراین ، امارات متحده عربی فعال است سوخت جنگ داخلی وحشیانه سودان ، و مصر از حمایت بی قید و شرط ایالات متحده در خود دریافت می کند سرکوب طولانی از آزادی های اساسی مردم آن. برای ترامپ ، سیاست خارجی در درجه اول ابزاری برای برجسته کردن قدرت وی است و مستلزم حذف موانع برای اعمال آزاد آن قدرت است. نشان دادن تسلط آمریکا با وادار کردن سایر کشورها به تعظیم اراده خود از طریق تهدیدات یا استفاده از نیروی نظامی یک تاکتیک مورد علاقه است.
ترامپ قبلاً آمادگی خود را برای مجازات کسانی که از او در خارج از کشور سرپیچی می کنند ، نشان داده است. اوت بمباران حوثی ها در یمن نوع استفاده نمایشی از زور است ، بدون هیچ مزیت استراتژیک آشکار ، که احتمالاً ویژگی چند سال آینده خواهد بود. بمباران بسیار ساده تر از حل و فصل درگیری ها است ، به ویژه از طریق تلاش های بازسازی ملت و پس از درگیری. ترامپ Carte Blanche را به نتانیاهو داده است تا از سلاح های آمریکایی استفاده کند و تا زمان تسلیم شدن جهنم بر فلسطینی ها در غزه باران می بارد. او ایران را مورد توجه قرار داده است ، و در چندین نوبت بیان کرده است که او آنها را بمباران خواهد کرد اگر آنها پاسخی رضایت بخش به خواسته های وی در مورد برنامه هسته ای خود ارائه ندهند.
ترامپ اهمیتی نمی دهد که بیشتر منطقه از نظر مزمن ناپایدار باشد. در حقیقت ، این سناریو برای پروژه سیاسی وی مفید است ، با اشاره به خطرات خارجی که به گفته وی توجیه می کند ، قدرتهای استثنایی برای محافظت از آمریکا در برابر تهدیدهایی که یک محصول قابل پیش بینی از سیاست های بیگانه غفلت و مخرب دولت وی است. در همین راستا ، او محصول طولانی مدت و به اصطلاح “جنگ با ترور” واشنگتن است که در آن دولت های متوالی ایالات متحده سیاست های امنیتی و قدرت نامعلوم شعبه اجرایی را برای اجرای آنها با هزینه آزادی های مدنی و حقوق بشر در خانه و خارج از کشور گسترش داده اند.
رویکرد حاکم بر ترامپ به عنوان نمونه ای برای منطقه خدمت می کند – احتمالاً مضر ترین جنبه ریاست جمهوری ترامپ. تحقیر وی به حقوق بین الملل و نهادها و سازوکارهایی که برای حمایت از آن طراحی شده اند دشمنی با داوران داخلی و سازمان های اجرای قانون که سعی کرده اند ، و تاکنون شکست خورده اند ، وی را به پاسخگویی به بسیاری از نقض های خود رسانده اند. ترامپ از رهبران اقتدارگرا آموخته است ، و آنها به نوبه خود با اقدامات وی توانمند می شوند.
این پیام در همه جا واضح و مورد استقبال است: حاکمیت قانون و پاسخگویی برای رهبران قوی اعمال نمی شود. وی در روابط گرم خود با پوتین ، نتانیاهو و استبداد خاورمیانه ، بی شرمانه میل خود را به جنایتکاران جنگ نشان می دهد. در همین حال ، حاکمان اقتدارگرا مورد علاقه ترامپ در سراسر منطقه همچنان از مصونیت از جنایات خود لذت می برند و آنچه را که از سیستم بین المللی حقوق بشر فروخته می شود ، تضعیف می کند – یک مزیت برای سیاست های مضر آنها که در چهار سال آینده حقوق بشر و مدافعان دموکراسی خاورمیانه را هدف قرار می دهد.