تحت ریاست جمهوری دوم ترامپ ، اروپا خود را گرفتار شده است که در یک سرزمین ژئوپلیتیکی هیچ کس قرار دارد. واشنگتن سیاست خارجی به طور فزاینده ای نامنظم، طولانی روسیه حمله به اوکراین و عدم موفقیت در استراتژی اتحادیه اتحادیه اروپا نسبت به روسیه یا چین ، قاره را ترک کرده است.
اگر اعتماد به روسیه و رئیس جمهور آن ولادیمیر پوتین به طرز جبران ناپذیری آسیب دیده باشد و ایالات متحده شریک زندگی بیش از حد بی ثبات باشد ، اروپا به زودی می تواند مجبور به تجدید نظر در ترازهای جهانی شود. سوال این نیست که آیا بین آنها انتخاب کنید واشنگتن و پکن اما چگونه می توان آژانس استراتژیک را در یک نظم جهانی که به سرعت در حال تغییر است ، مجدداً تأیید کنیم.
با وجود جذابیت احتمالی نزدیکتر پیوندهای اتحادیه اروپا و چین – از تنوع اقتصادی گرفته تا اهرم دیپلماتیک – اروپا تردید دارد. پاسخ پیش فرض به جای مجدداً به بیرون ، عقب نشینی درونی بوده است. اتحادیه اروپا با تعمیق روابط با پکن فرصتی برای محافظت از خطرات خود داشت و از این طریق در حالی که بازارهای جایگزین را تأمین می کند ، با ایالات متحده به دست می آورد ، اما هیچ حرکتی تحقق نیافته است.
این تردید با هزینه ای پیش آمده است. اکنون اروپا خود را به طور فزاینده ای به تنهایی می یابد و در تلاش است تا جایگزین منسجم را بیان کند اتکا به ایالات متحدهبشر با بازگشت ترامپ در کاخ سفید ، اتحادیه اروپا باید تصمیم بگیرد که آیا ادامه مسیر استراتژیک قابل تحمل است یا خیر.
یکی از گزینه های نوظهور ، یک استراتژی مثلثی چابک تر و مثلثی است که در آن اروپا به طور انتخابی با چین هماهنگ می شود ، نه برای تراز کردن با ایالات متحده بلکه برای تقویت خود اهرم در جدول مذاکرهبشر چنین رابطه ای نیازی به اتحادهای رسمی یا همگرایی ایدئولوژیک ندارد ، فقط هماهنگی عملگرا که در آن منافع تراز می شوند.