افشاگری های صمیمی مری ترامپ در مورد شخصیت عموی خود به عنوان بریس خاورمیانه برای تصمیمات غیرقابل پیش بینی با پیامدهای جهانی.
برخورد با شخصیت دونالد ترامپ در خاورمیانه دیگر موضوع سیاست یا دیپلماسی نیست. این مسئله به موضوعی تبدیل شده است که به طور مستقیم بر ثبات منطقه تأثیر می گذارد. در میان تحولات به سرعت در حال آشکار شدن – و در زمانی که اتحاد آشکار بین ترامپ و نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو در حال ظهور است – جهان عرب با یک واقعیت بی ثبات که با تصمیمات آمریکایی شکل می گیرد و از منطق سیاسی متعارف برخوردار است ، روبرو می شود.
این آب و هوای مملو ، ارتباط جدیدی را برای کتابی به ارمغان می آورد که از زمان انتشار آن ، بینش کلیدی در مورد ذهنیت مردی که هر چند وقت یکبار ایجاد می کند ، بحران هایی را تولید می کند. بیش از حد و هرگز به اندازه کافی: چگونه خانواده من خطرناک ترین مرد جهان را ایجاد کردند ، که توسط روانشناس بالینی و خواهرزاده ترامپ مری ترامپ نوشته شده است ، بیش از یک خاطره خانوادگی است – این یک مطالعه موردی روانی از چهره ای است که هوی و هوس آنها عواقب جهانی دارد.
این کتاب که در مورد انتشار سال 2020 مشاجره گسترده ای ایجاد کرده است ، فوریت خود را از دست نداده است. در مقابل ، ارزش آن با توجه به چشم انداز منطقه ای فوق العاده ظریف امروز ، که در آن اتحادها تغییر می کنند ، منافع با هم برخورد می کنند و حوزه های نفوذ دوباره تغییر یافته است ، به طور قابل ملاحظه ای دو برابر شده است. با توجه به اینکه قدرتهای عرب قادر به پیش بینی حرکات بعدی واشنگتن نیستند ، درک نه فقط سیاست ایالات متحده-بلکه شخصیت خود تصمیم گیرنده آمریکایی بسیار مهم است: درایوهای روانی ، الگوهای رفتاری و انگیزه های عمیق. آغوش باز ترامپ از دولت نتانیاهو با هزینه هر تعادل عرب یا فلسطین فقط این نیاز را تقویت می کند.
با بزرگ شدن در خانواده ترامپ ، مریم سالهای سازنده تربیت عموی خود را تحت یک پدر سلطه گر بازگو می کند که هیچ تحمل برای احساسات نشان نداد و فقط پول و تسلط را پرستش می کرد. او توضیح می دهد که چگونه دونالد ترامپ زود آموخت تا آسیب پذیری را نقاب کند ، به طرز قانع کننده ای دروغ بگوید ، و بازیگر قدرتمند را بازی کند که هرگز تقصیر را نمی پذیرد. از این محیط سخت شخصیتی پدیدار شد که پرخاشگری را یک استراتژی بقا ، انکار به عنوان عادت و قدرت بررسی نشده به عنوان ابزاری مناسب برای تحمیل اراده شخص می داند.

با تکیه بر تخصص بالینی خود ، مری ترامپ دایی خود را با اختلال حاد خودشیفتگی تشخیص می دهد – که توسط گرسنگی سیری ناپذیر برای ستایش ، عدم توانایی همدلی ، یک واکنش توهین آمیز به انتقاد و اجباری برای دروغ گفتن مشخص می شود تا زمانی که او به جعل خود اعتقاد نداشته باشد. هشدار دهنده ترین پیامدهای این تشخیص در توانایی آن در توضیح الگوی ترامپ در تصمیم گیری های سرنوشت ساز بدون تردید ، پیش بینی یا پیروی از هنجارهای منطقی است – گرایش مکرراً در مرحله بین المللی ، به ویژه در خاورمیانه نمایش داده می شود.
این کتاب همچنین میراث خانوادگی تاریک تری را نشان می دهد: یک شبکه درهم و برهم از دستکاری مالی ، فرار مالیاتی و توطئه برای احتکار ثروت. مریم بازگو می کند که چگونه پدرسالار ترامپ ، فرد ترامپ ، امپراتوری مالی گسترده ای را از طریق شرکت های پوسته ، معاملات ساختگی و طرح های کلاهبرداری ساخته و حفظ کرده است. در چنین فضایی ، دونالد ترامپ هرگز احترام به قانون یا مقررات را درونی نکرد. در عوض ، او این عقیده را جذب کرد که پاسخگویی اختیاری است – تا زمانی که فرد قدرت و پول را به خود اختصاص دهد.
به گفته مری ، هنگامی که ترامپ وارد کاخ سفید شد ، او به سادگی الگوی فریب و سلطه خانواده خود را به ریاست جمهوری منتقل کرد. وی از طریق دستکاری ، خرابکاری نهادی و انتشار حقایق جایگزین – نه از طریق سیاست بلکه از طریق دیدنی و اختلال اداره می شد. او هشدار می دهد ، آنچه او را خطرناک تر می کند ، ایدئولوژی او نیست بلکه غریزه اوست: توانایی بی ثبات کردن مخالفان با تصمیمات نامنظم و هدایت مسیر وقایع از طریق قمارهای تکانشی.
یکی از حکایات جالب توجه در کتاب شامل ترامپ است که به یک دوست برای شرکت در آزمون ورودی کالج خود در زمان دبیرستان پرداخت می کند – مخفی که مدت طولانی در خانواده دفن شده است. به گفته مری ، این امر نه تنها تمایل به تقلب ، بلکه یک الگوی مادام العمر از سوء استفاده از دیگران برای منافع شخصی بدون پشیمانی را نشان داد. ترامپ بعداً به طور خصوصی افتخار کرد که “همیشه می داند چگونه به کسی بپردازد تا کارهای خسته کننده را برای او اداره کند.”
یک لحظه دیگر شامل پاسخ ترامپ به بیماری برادرش فرد ترامپ جونیور است. در حالی که فرد در بیمارستان به شدت بیمار بود ، دونالد خواستار دیدن وی از وی را نادیده گرفت و به جای آن تصمیم گرفت که در یک اجتماع اجتماعی شرکت کند – و بعداً ادعای نادانی از شدت این بیماری را گرفت. مریم این موضوع را نه تنها به همان اندازه ظلم ، بلکه به عنوان نمونه آشکار از جداشدگی عاطفی ارائه می دهد ، مردی را نشان می دهد که دیگران را ابزاری برای یکبار مصرف می داند.
این دقیقاً به همین دلیل است که تجدید نظر در کتاب مری ترامپ بسیار فوری است – به ویژه برای خاورمیانه. این منطقه در حال ورود به یک مرحله خطرناک است: درگیری های حل نشده در فلسطین ، سوریه ، لبنان و یمن ، تهدیدهای علیه ایران و اجماع فروپاشی عرب. در برابر این زمینه ، رئیس جمهور آمریكا كه توسط انگیزه های شخصی و اختلال در عملکرد روانشناختی رانده می شود ، خطر وجودی را ایجاد می كند.
آنچه امروز ناظران را نگران می کند ، موضع سنتی طرفدار اسرائیل ترامپ نیست-این کاملاً شناخته شده است-اما اتحاد عمیق تر او با افراطی ترین دولت در تاریخ اسرائیل ، و پیگیری او از استراتژی های غیرقابل پیش بینی و پر از سر و صدا که نتایج آن پیش بینی می کند. اقدامات اقتصادی و نظامی اخیر وی که ایران را هدف قرار می دهد ، همراه با فشار بر کشورهای عربی برای تغییر مواضع در تل آویو ، این نتیجه را تقویت می کند که ترامپ نه با استراتژی بلکه با وسواس حرکت می کند.
بنابراین کتاب مری ترامپ به یک پرونده روانی ضروری تبدیل می شود. این فقط شرح حال یک رئیس جمهور نیست ، بلکه یک پرتره سرد از شخصیتی است که می تواند بار دیگر خاورمیانه را به هرج و مرج فرو کند. این فکر مردی است که قدرت را با بی قانونی برابر می کند و معتقد است که وی حق دارد بدون محدودیت اراده خود را تحمیل کند.
بحث و گفتگو ممکن است بر اساس انگیزه های مری ترامپ برای پخش اسرار خانوادگی ادامه یابد. با این حال ، آنچه فراتر از تردید باقی مانده است این است که دیدگاه نادر خودی وی مزاحم ترین صفات رهبری را که همچنان به شکل گیری مرحله جهانی می پردازد ، در معرض دید قرار می دهد. و اگر سیاست نیاز به شناختن طرف مقابل دارد ، خواندن این کتاب امروز دیگر یک لوکس نیست – این یک ضرورت استراتژیک برای هر کسی است که سرنوشت منطقه را در سنی نگران کند که دیگر نمی تواند قمارهای بی پروا را تحمل کند.
مروا الشناوی-دانشگاهی و نویسنده