در ماه مه 2025 ، باشگاه فوتبال ایران تراکتور، مستقر در تبریز ، برای اولین بار در لیگ خلیج فارس پیروز شد. برای بسیاری ، این فقط یک داستان ورزشی بود. اما برای میلیون ها ترک ایرانی ، این چیزی به مراتب عمیق تر نشان داد: لحظه ای از پیروزی نمادین در یک مبارزه چند دهه برای دید فرهنگی ، عزت و ارتباط سیاسی در کشوری که اغلب وجود تنوع قومی آن را انکار کرده است. پیروزی تراکتور در سراسر منطقه شمال غربی ایران طنین انداز شد که توسط ساکنان آن به عنوان آذربایجان جنوبی شناخته می شد. این منطقه که در یک جمعیت بزرگ ترک آذربایجان ترک شده است ، مدتهاست که تحت سیاست هایی که هویت فارسی را متمرکز می کند ، دست و پنجه نرم می کند با هزینه فرهنگ های اقلیتبشر به این ترتیب پیراهن قرمز تراکتور بیش از رنگ های تیم تبدیل شده است – این یک پرچم برای میلیون ها نفر است که احساس می کنند از نظر سیاسی کنار گذاشته شده و از نظر فرهنگی پاک شده اند.
دولت ایران بیش از یک قرن ارتقا یافته است هویت ملی فارسی محور از طریق سیاست های همگن سازی زبان ، کنترل رسانه و محدودیت در بیان فرهنگی غیررس. آموزش زبان ترکی (آذربایجان) همچنان ممنوع است. سنت های محلی محلی و نامگذاری آداب و رسوم اغلب دلسرد می شوند. نمایش های عمومی غرور قومی به طور معمول به عنوان جدایی گرایی رد می شود. در این زمینه ، تراکتور به یک بستر دید بعید تبدیل شد. سالها ، استادیوم آن یکی از معدود فضاهایی بود که ترکهای ایرانی می توانستند به زبان خود شعار دهند ، نمادهای فرهنگی را موج بزنند و علناً ادعا می کنند که آنها بدون اینکه بلافاصله ساکت شوند ، چه کسی هستند.
این یک پدیده منحصر به فرد نیست. در کشورهای سرکوبگر یا متمرکز ، ورزش اغلب به عنوان یک عرصه جایگزین برای سیاست عمل می کند. پرونده FC بارسلونا و نقش تاریخی آن در کاتالونیا نمونه ای شناخته شده است. در زمان سرکوب زبان و هویت کاتالان ، این باشگاه فضایی را برای مقاومت نمادین فراهم کرد. کمپ نو به فضایی تبدیل شد که هزاران نفر برای فریاد زدن آنچه که نمی توانند در جای دیگر بگویند ، جمع شدند. عملکرد تراکتور به همان روش عملکرد دارد. این به هواداران خود می دهد – که بسیاری از آنها جوان ، تحصیل کرده و به طور فزاینده ای از طریق سیستم عامل های دیجیتال به هم متصل می شوند – یک حس آژانس جمعی.
جشن های بعد از قهرمانی ، نیروهای اصلی را نشان داد که تراکتور نماینده آن است. در شهرهایی از Tabriz و Urmia تا Tehran و حتی در خارج از کشور – در استانبول ، باکو و وین – فانز ترانه های عامیانه را خواند ، آگهی های بلند شده و شعارهایی با تأکید بر هویت ترکی. رسانه های اجتماعی با پیام های همبستگی فوران کردند و بسیاری از آنها به نقل از ابراز غرور و شعارهایی که تأیید تمایز فرهنگی را تأیید می کنند. “ما ترک هستیم ، نه ایرانیان” به معنای تقسیم نیست بلکه خواستار شناخت است. این یکی از آن اقدامات مسالمت آمیز و نمادین ادعای برای جامعه ای بود که مدتهاست به دلیل ادعای هویت خود متهم به بی اعتمادی است.
واکنش دولت ایران به عنوان تراکتور آموزنده بوده است. در حالی که رسانه های رسمی پیروزی را گزارش کردند ، آنها با دقت از هرگونه اشاره به غرور قومی یا هویت منطقه ای خودداری کردند. در برخی مناطق ، بنا بر گزارش ها ، نیروهای امنیتی نسبت به جشن های عمومی هشدار داده اند که “حساس سیاسی” تلقی می شوند. روایت های ایالتی سعی در ملی شدن پیروزی داشتند و آن را به عنوان پیروزی برای همه ایرانیان شکل می دادند ، ضمن اینکه سرکوب هویتی را که باعث شده لحظه برای بسیاری مهم باشد ، سرکوب می کند.
این قسمت به ویژه برای ناظران خارجی ، به ویژه در آکادمی ها بسیار مهم است ، زیرا یک مطالعه موردی در زمان واقعی ارائه می دهد که چگونه سرکوب فرهنگی می تواند فضاهای متناوب بیان را ایجاد کند. هنگامی که زبان ، ادبیات و مؤسسات مدنی بسته می شوند ، مردم غالباً صدای خود را از طریق نمادگرایی از جمله ورزش می یابند. این قهرمانی فقط مربوط به امتیازات در یک میز لیگ نبود. این یک لحظه مردمی تأیید فرهنگی تحت فشار استبدادی بود.
واکنش های بین المللی وزن آن را قرض داد. رسانه های ترکیه و جمهوری آذربایجان پیروزی تراکتور را برجسته کردند. سیاستمداران ترک ، از جمله شهردار آنکارا ، این پیروزی را هدیه ای به دنیای گسترده تر ترکی توصیف کردند. باشگاه های فوتبال در سراسر مناطق ترکی زبان ، پیام های تبریک را ارسال کردند. حتی طرفداران کریمه و آسیای میانه به آن پیوستند. این یک نمونه نادر از اعتبار خارجی برای ترکهای ایرانی بود ، هنگامی که رنج محلی آنها بسیار فراتر از مرزهای ایران بود.
اینجاست که اهمیت دانشگاهی مشخص می شود. پیروزی تراکتور نشان می دهد که چگونه مسائل هویت نه تنها در خیابان ها یا جبهه های نبرد حل می شود ، بلکه از طریق نمادهای روزمره و پیوندهای عاطفی نیز حل می شود. در میان لحظه ای از بیان قومی که اکنون بر عملکرد فرهنگی و رسانه های دیجیتال حاکم است ، این مورد یک پنجره مفید به میکرودینامیک مقاومت ارائه می دهد. این یک پرونده قانع کننده برای تحقیقات عمیق تر در مورد چگونگی آیین های عمومی مانند جشن های فوتبال به معنای سیاسی ارائه می دهد.
اکنون ، یک چالش ساکت اما قدرتمند برای دولت ایران ایجاد شده است زیرا تراکتور نشان داده است که تلاش های آن برای همگن سازی هویت کاملاً موفقیت آمیز نیست. تفاوت فرهنگی از بین نمی رود – سازگار است و دوباره خود را به روش های جدید مجدداً تأیید می کند. و اگر تنها مکانی که ترکهای ایرانی می توانند احساس کنند در یک استادیوم است ، پس شاید مسئله واقعی فوتبال نباشد ، بلکه عدم موفقیت سیستم سیاسی در تشخیص تنوع کامل مردم آن است. برای محققان اقتدارگرایی ، ناسیونالیسم و سیاست اقلیت ها ، پدیده تراکتور لحظه ای است که سزاوار توجه جدی است. این یادآوری است که حتی در جوامع بسیار کنترل شده ، هویت های فرهنگی می توانند راهی برای تنفس از طریق ورزش ، جشن و نیازهای انسانی بی نظیر پیدا کنند.
مطالعه بیشتر در مورد روابط الکترونیکی بین المللی