نظریه های عشق و انسان شناسی سورن کیرکگور یکی از مهمترین مباحث در روانشناسی و فلسفه است که تحت تأثیر افکار این دانشمند دانمارکی به وجود آمده است. کیرکگور از اینکه عواطف و احساسات انسانی به چهار فصل تقسیم میشوند خبر داده و بر اساس این نظریه، عشق و عاطفه نیز از این مفهوم تقسیمی برخوردارند.
در این دیدگاه عشق، غم و شادی، ناراحتی و خوشحالی هرکدام به صورت مستقل از خود انسان وجود دارند و انسان تنها شاهد آنها است. او بر این باور است که انسان با جستجوی معنا در زندگی، به وجود خدا پی میبرد و قدرت محبت و عشق را در خود مییابد.
در این گمانه زندگی یا عشق به یک نفر انقلابی است. زندگی یا عشق وابستگی، جستجو و سعی است.
این نظریه از کیرکگور تأثیر زیادی بر فهم ما از عشق و احساسات انسانی داشته است و به ما کمک میکند تا بهتر از آنها درک کنیم.
به عنوان یک نمونه از شعرهایی که این نظریه را بازتاب داده است، میتوان به این بیت از شاعر معروف امروزی اشاره کرد:
“عشق را دست کامو میبندیم
آینده را پشت کدی مینهیم
من در این شهر آشغالی عشق میکاشم
تمام میگپرم
مر پر پر
رنگ رنگ”
“Keep up to date by subscribing to مرشدی.”
“تصویر بالا تزئینی است”