
خدمات مطبوعاتی وزارت امور خارجه روسیه از طریق AP
خط پایین جلو
- دیوان عالی روسیه تعیین طالبان را به عنوان یک سازمان تروریستی فسخ کرد و موانع قانونی برای برقراری روابط رسمی بین مسکو و دولت افغانستان را از بین برد.
- کرملین قصد دارد از روابط طالبان خود برای تقویت وضعیت ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود در منطقه آسیای میانه استفاده کند.
- در حالی که مسکو به دنبال این است که تهدید استان خراسان دولت اسلامی (ISK) را مهار کند ، طالبان همچنان به گروههای تروریستی تعیین شده مانند القاعده و دیگران از آن می پردازد.
- شناخت بالقوه طالبان توسط مسکو ممکن است ISK را بیشتر جسد کند ، که به عنوان علوفه تبلیغاتی ، از دسترسی بین المللی کابل استفاده کرده است.
در اواخر هفته گذشته ، دیوان عالی روسیه ممنوعیت فعالیت طالبان در روسیه را برداشته و نام تروریستی این گروه را که از سال 2003 وجود داشته است ، فسخ کرد. نماینده ویژه کرملین برای افغانستان ، زامیر کابلف ، تأیید کرد که تصمیم دادگاه موانع قانونی برای برقراری روابط رسمی بین مسکو و طالبان را از بین می برد. در پاسخ ، طالبان ، که از آن زمان به عنوان دولت واقعی افغانستان خدمت کرده است تصرف کابل در آگوست سال 2021، ابراز علاقه خود را به برقراری روابط کامل اقتصادی و دیپلماتیک با مسکو. برای ناظران روابط روسیه و افغانستان ، این پیشرفت اخیر اما آخرین گام در همکاری عملی روسیه با طالبان است که سالها قبل از تصاحب گروه از کابل و عقب نشینی ارتش ایالات متحده است. هدف اصلی روسیه تقویت جایگاه خود در آسیای میانه ، سرمایه گذاری از اهمیت استراتژیک منطقه و سیمان کردن حوزه نفوذ آن ، مهار ادامه است. تهدید به استان خراسان دولت اسلامی (ISK)، و ایجاد مسیرهای جدید ترانزیت. در همین حال ، دولت de facto که از پول نقد و نقدی افغانستان جدا شده است ، به دنبال رهایی از تحریم ها با اقدامات در جهت شناخت بین المللی است.
رابطه روسیه با طالبان طی چند دهه گذشته به طرز چشمگیری تکامل یافته است. در اواسط اواخر دهه 1990 ، شناخت طالبان از استقلال و هماهنگی چچن با شبه نظامیان ضد روسی باعث خصومت شد و رویکرد کرملین را برای جداسازی این گروه هدایت کرد. پس از حملات القاعده یازده سپتامبر ، که طالبان در مورد پناهگاه گروهی که به اسامه بن لادن و سازمان وی ارائه می داد ، نقش مهمی ایفا کرد ، مسکو از حمله به رهبری ایالات متحده به افغانستان حمایت کرد اما به تدریج رویکردهای خود را در مورد درگیری به عنوان تنش با غرب با توجه به این درگیری مجدد کرد. تا سال 2014 ، هنگامی که روابط مسکو با غرب در مورد الحاق کریمه آشکار شد ، روسیه به طور پنهانی شروع به درگیر کردن طالبان کرد و بعداً این گروه را به عنوان یک گلدان بالقوه در برابر ISK پس از ظهور و ابزاری برای تضعیف ناتو و تأثیر گسترش آن مشاهده کرد. تصاحب طالبان 2021 این تغییر را تسریع کرد: روسیه سفارت خود را در کابل باز نگه داشت زیرا اکثر کشورها پاسگاه های دیپلماتیک خود را خاموش کردند ، یک دیپلمات طالبان را در سال 2022 اعتبار دادند و توافق نامه های تجاری موقت را با این گروه امضا کردند.
درگیری روسیه با طالبان ، هرچند که در حال حاضر عمدتاً نمادین است ، توسط realpolitik آن هدایت می شود و با روابط ناخوشایند خود با غرب در لاک استپ عمیق تر شده است. کرملین در درجه اول قصد دارد تا از روابط طالبان خود برای تقویت وضعیت خود در محله آسیای میانه ، جایی که می خواهد ضامن اصلی امنیت جمهوری های پس از شوروی باشد ، استفاده کند.
به همین ترتیب ، آشکارترین بیش از حد کملین به دولت افغانستان فقط یک سال پس از مرگبارترین حمله به خاک روسیه از سال 2004 ، مارس 2024 رخ داد. حمله تالار شهر Crocus انجام شده توسط ISK ، که مقامات روسی ادعا می کردند دخالت کیف را داشته است ، اگرچه هیچ مدرکی برای حمایت از این ادعا وجود ندارد. بیشتر آنها بر این باورند که یک رابطه قوی تر با طالبان برای کمک به مهار ISK در افغانستان و آن کار زیادی نخواهد کرد تلاش های استخدامی در کشورهای همسایه داده های مربوط به شاخص جهانی تروریسم و تیم نظارت بر تحلیلی سازمان ملل متحد و تحریم ها نشان می دهد که گروه های تروریستی از افغانستان به عنوان یک پناهگاه بهره می برند ، آن را با اردوگاه های آموزشی ، خانه های امن ، مادراسا و انجام حملات مرزی نشان می دهند. علاوه بر این ، حمایت فعال طالبان از القاعده و Tehrik-E-Taliban (TTP) شبه نظامیان می توانند قبل از اینکه حتی توسعه یابد ، برای هرگونه مشارکت ضد تروریسم معنی دار با کرملین ، یک زانو مرگ نشان دهند. در حالی که سودهای کوتاه مدت برای مهار تأثیر ISK از طریق تأمین منابع به طالبان ممکن است ، اثرات طولانی مدت ممکن است تسلیحات سایر گروه های تروریستی باشد که منافع روسیه را هدف قرار می دهد.
همچنین ضرورت های ژئوئوسوندی وجود دارد که باعث شده است که کرملین به دنبال دسترسی بیشتر به افغانستان باشد. تحریم هایی که پس از حمله کامل در مقیاس به اوکراین در فوریه 2022 به مسکو تحمیل شد ، روسیه را به دنبال مسیرهای تجاری جایگزین از جمله از طریق افغانستان به جنوب آسیا سوق داد. افغانستان همچنین دارای یک ذخایر غنی از مواد معدنی است که تخمین زده می شود حدود 3 تریلیون دلار ارزش دارد ، که کشورها برای بهره برداری از آن استفاده کرده اند ، در میان آنها جمهوری خلق چین (PRC). در ماه دسامبر ، مرکز تجارت روسیه در افغانستان از آغاز یک بررسی دقیق از منابع معدنی افغانستان برای کمک به استخراج آنها خبر داد. در حالی که چشم انداز امنیتی فعلی و عدم وجود مؤسسات دولتی کارآمد ، برای بهره برداری و سرمایه گذاری پایدار اقتصادی ، چیزهای زیادی را برای شما باقی می گذارد ، روسیه ممکن است این را یک پرچین بلند مدت تلقی کند ، و بدون شک انگیزه های اقتصادی در مانور کرملین در افغانستان ادامه خواهد یافت.
در همین حال ، مقامات طالبان de facto در مرحله بین المللی نقدی و جدا شده اند. در حالی که به نظر می رسد طالبان دلیل این امر است که عادی سازی با مسکو ممکن است منجر به شناخت گسترده تر و فسخ نهایی رژیم تحریم های اقتصادی فلج کننده شود ، بعید به نظر می رسد که رژیم حداقل در کوتاه مدت ، در خارج از محله خود به رسمیت شناخته شود. علاوه بر این ، ISK تعامل طالبان را با کشورهای به اصطلاح مرتد مانند روسیه و PRC به عنوان ابزاری مهم تبلیغاتی برای استخدام و پشتیبانی از حمایت ، به کار گرفته است. به عنوان مثال ، صدای پرچمدار این مجله از مجله خوراسان حمایت مسکو از رژیم اسد را برجسته کرده است ، و همچنین نقض حقوق بشر پکن علیه اقلیت اویغور مسلمان در استان سین کیانگ.
مسکو است تنها نیست در تعامل با مقامات de facto. تهران همچنین برخلاف دهه های تنش فرقه ای بر آزار و اذیت شیعه هزاراس توسط طالبان ، بر ارتباطات خود قدم گذاشته است. اگرچه تهران نیز هنوز به رسمیت شناخته نشده است ، اما درگیری آن ناشی از لزوم مدیریت تهدیدات مرزی است ، اما منافع اقتصادی ایمن مانند دسترسی به آن بندر چاباهارو تأثیر رقبایی مانند پاکستان و عربستان سعودی را محدود کنید. در طی دو دهه که نیروهای آمریکایی در افغانستان جنگیدند ، ایران پشتیبانی مادی را از طالبان و اعضای یک سندیکای تروریستی ، از جمله القاعده و شبکه حقانی ، که برای کشتن و مأموریت سربازان آمریکایی استفاده می شد ، پشتیبانی می کرد.
در همین حال ، تعامل دولت ترامپ با طالبان با تعامل محدود و هدفمند مشخص شده است. در مارس 2025 ، مقامات آمریكا از سال 2021 اولین بازدید شناخته شده خود را از كابل انجام دادند و همزمان با آزادی گروگان آمریکایی توسط طالبان ، همراه با حذف نمادین فضل در چندین رهبر طالبان. تعامل عملی متمرکز بر ضد تروریسم و بازیابی دارایی ممکن است نتیجه حاصل شود ، اما خطرات عادی سازی رژیمی که به سازمانهای تروریستی تعیین شده ایالات متحده مانند القاعده پناه می برد. در حالی که دولت ممکن است به دنبال افزایش مشارکت به عنوان ابزاری برای مقابله با جاده های چینی و ایران باشد ، این امر باعث می شود که طالبان را بدون ضمانت های قابل اجرا در حقوق بشر مشروعیت بخشد و رژیمی را به وجود آورد که به طور منظم ظلم می کند زنان – که برخی از آنها به عنوان آپارتاید جنسیتی توصیف کرده اند – اقلیت ها و مخالفان سیاسی ، و مجدداً به گروه های تروریستی تعیین شده می دهند.