نوعی جادو برای تماشای یک رول منظره از طریق یک پنجره قطار وجود دارد. در بهار ، درختان سنگین با شکوفه های میوه ای و مزارع کلزا زرد روشن وجود دارد. به علاوه ، فضای زیادی برای کشش پاها و زمان خود برای بازدید از ماشین کافه برای یک کاپوچینو وجود دارد.
در ماه آوریل ، من این فرصت را داشتم که اروپا را دوباره کشف کنم – نه فقط به عنوان یک عاشق غذا ، بلکه به عنوان یک مسافر که باعث برقراری ارتباط عمیق تر می شود. با پاس Eurail در تلفن من و یک هفته از سفر قطار پیش از من ، من با دو هدف در پاریس سوار شدم: برای طعم راه خود در پنج شهر و سه کشور ، و کند کردن مغزم به سرعت مورد نیاز برای لذت بردن از پنجره ها ، ساختن دوستان قطار و خواندن رمان طولانی و آبدار من.
سفر من در پاریس آغاز شد و از طریق Reims ، Mainz ، Freiburg و Zurich جارو کرد و چشم اندازهای قلبی غنی از کشاورزی اروپا و صحنه های غذایی پر جنب و جوش را ارائه داد. در طول راه ، من با کشاورزان ، سرآشپزها و سازندگان آشنا شدم که زندگی آنها در اطراف زمین و فصول می چرخد.
به جای فرودگاه ها و تاکسی ها ، زمان سفر من بخشی از داستان شد-خواندن ، نوشتن و رویاپردازی در اتومبیل های قطار غرق آفتاب و ورود به مرکز شهر آماده اکتشاف. یورایل (به نام Interrail برای اروپایی ها) به عنوان سینت سایزر عمل می کند خطوط قطار اروپا، اتصال مسافران به 30،000 مقصد در 33 کشور.
در سال 2024 ، شهرهای برتر که از طریق یورویل بازدید کردند ، میلان ، زوریخ و رم بودند. اما یکی از قسمت های مورد علاقه من در مورد سفر قطار این است که چگونه شما را به مقصد های کمتر محبوب می رساند. تنها چیزی که طول می کشد یک گذرگاه Eurail است تا در قطار به Plovdiv در بلغارستان بپردازید ، با تئاتر روم باستانی خود که در تپه یا آرهوس واقع شده است ، دومین شهر دانمارک است که مانند یک راز ساحلی است.
نکته حرفه ای: برنامه Eurail همچنین شامل یک برنامه ریز سفر عالی است. حتی اگر پاس را خریداری نکنید ، می توانید مسیرها و دامنه های مقصد را مرور کنید.
شامپاین بیودینامیکی در Reims ، فرانسه
هانا هوارد/سفر + اوقات فراغت
اولین توقف ما ، Reims ، در تاریخ غرق شد. ما کیف هایمان را در هتل قاره ای-درست از ایستگاه قطار-و قبل از اینکه یک قطار مسافر را به سمت خود بیاندازد ، کلیسای جامع گوتیک نوتردام د ریمس را کاوش کرد شامپاین آگوستین، یک تاکستان بیودینامیکی در تپه های Avenay قرار گرفت. من در میان انگورها برای بهار بیداری سرگردان شدم و یاد گرفتم که چگونه طبیعت و طالع بینی در اینجا راه را طی می کنند ، در کنار کریستال های غول پیکر مستقر در اتاق بشکه و تاکستان ها.
امانوئل و مارک آگوستین ، که از نه نسل از شراب سازان آمده اند ، این عملیات را با پسران خود ، ماکسنس و آرتور انجام می دهند. ما هشت مورد از شامپاین آنها را با Maxence چشیدیم. شراب ها از مواد معدنی و زندگی و چیزی که عمیقاً در خاک ریشه دارد. ماکسنس گفت: “ما به آب احترام می گذاریم ، به آب می پردازیم و در عوض ، آن را به ما می دهد.”
همه این حباب ها مرا گرسنه کردند. من اضافی، در یک ساختمان ظریف هنری دکو در دهه 1920 ، ارزش توقف دارد. این رستوران متعهد به شیوه های استخدام فراگیر ، ارائه آموزش و مسیرهای شغلی برای افراد معلول است. من توسط یک زمین هشت پا ابریشمی و یک مکعب کامل از فوی گراس با فندق آب نبات انتظار داشتم.
سیب های وراثت در ماینز ، آلمان
هانا هوارد/سفر + اوقات فراغت
تقریباً یک روز کامل در سه قطار طول کشید تا از Reims به Mainz سفر کند و از طریق پاریس به عقب برگردد. شکوفه های میوه در شکوه کامل بود و بازدید ما را پیش بینی می کرد Appel Happel، یک مزرعه اپل چند نسلی. هوا بوی شکوفه و سرو می داد. مالک ایلونکا هاپل ما را از طریق باغ های سیب ، گلابی و آلو پیاده روی کرد ، یک طعم سیب را هدایت کرد و لیوان های سرو خانگی را ریخت.
ما از طریق ماینز سرگردان شدیم و برای فارغ التحصیلی دانشجویان پزشکی و موزه گوتنبرگ ، در یک مهمانی پارک کنار ایستادیم ، که به بررسی تاریخ چاپ و یوهانس گوتنبرگ بومی ماینز می پردازد.
شام در پانکاتز چیزی کوتاه از مکاشفه نبود: ترش از آغازگر خودشان ، ماهی قزل آلا دودی که بر روی یک قلب باز کباب شده بود ، و سبزیجات فقط از باغ آنها کشیده می شدند. یک بشقاب پنیر تمام آلمانی برای دسر ، مخصوصاً یک شیر خام ، زیبایی قارچ بود که روی بشقاب بیرون می آمد. این وعده غذایی از منابع بیش از حد و احترام عمیق برای مواد تشکیل دهنده تجلیل می کرد.
هتل Brunfels قبل از بازگشت به قطار ، اتاق های جادار و یک صبحانه خوشمزه برای لذت بردن داشته باشید.
جادوی بازار در فرایبورگ ، آلمان
هانا هوارد/سفر + اوقات فراغت
در فرایبورگ ، شهر سیاه جنگل آلمان ، من صبح یک صبح را در رومینگ گذراندم مونسترمارک، از قرن شانزدهم در میدان شهر برگزار شد. با 150 فروشنده ، این بازار با سیر وحشی ، پنیر آلپ ، شراب محلی و آرد با دست و دست به دست می آید. این ارتفاع فصل مارچوبه بود و ساقه های سفید و سبز در همه جا بودند که از مداد نازک تا چربی چشمگیر قرار داشتند.
فرایبورگ با داشتن خیابان های سنگفرش ، نمای رنگارنگ و پر از آب پر از آب در شهر قدیمی ، احساس می کند که به یک افسانه قدم می زند. این جمع و جور و قابل پیاده روی است ، با کافه ها در هر گوشه و کوچه های پوشیده از پیچک که دعوت به ماندگاری می کند.
در بازار ، یک تکه نان چاودار تازه پخته شده با کوارک گیاهی و یک گلدان پودینگ تمشک به من تحویل داده شد. این فقط یک بازار نبود. این ضربان قلب شهر بود.
یکی از کشاورزان گوشت گاو احیا کننده بازار ، عیسی بلاتمن ، برای ناهار در ما پیوست آدلهاوس، یک نقطه گیاهی ارگانیک با spätzle برجسته. وی گفت: “کشاورزی می تواند منزوی باشد.” “بازار به ما جامعه و ارتباط می دهد.”
من عاشق نوشیدن یک لنگر در کستانینگارتن، یک باغ آبجو پر از خانواده ها ، تاریخ های اول و کارت های بازی ، و تماشای آفتاب بر پشت بام های فرایبورگ.
درخشش گیاهی مبتنی بر زوریخ
توقف نهایی ما زوریخ بود. در امامی، یک مزرعه عمودی شهری در یک ساختمان اداری بدون نسخه ، ما میکروگرین ها را در زیر چراغ های LED رشد داده و به انرژی ماهی ها دامن زده اند – یک رویکرد آینده نگر برای تغذیه شهرها. ما میکروگرین های زینگ را کور کردیم-تنها موردی که من به سمت راست گرفتم ، سبزی خردل تند بود. آن شب ، در رستوران آزاد، همان سبزیجات چغندر برشته شده ، جفت شده با ریکوتای دودی و شراب بیودینامیکی سوئیس.
سفر آهسته ، اتصالات سریع
چیزی که بیشتر در مورد سفر با قطار من را تحت تأثیر قرار داد فقط سهولت نبود (بدون ادعای چمدان ، بدون خطوط امنیتی) ، بلکه چگونگی تقویت صمیمیت – با مردم ، مکان و خودم. وقت داشتم در ژورنال خود بنویسم. دوست من با یک مرد فرانسوی شیرین که او را به اشتراک گذاشت ، گفتگو کرد کانل با ما من با یک مادربزرگ از کالیفرنیا آشنا شدم. من حتی آن رمان را تمام کردم.
Eurail Go به ما اجازه می دهد یکپارچه در مرزها و زبانها حرکت کنیم. این امر باعث شد اروپا به یکباره احساس گسترده و در دسترس داشته باشد. همچنین این سفر – حرکت تحت اللفظی بین وعده های غذایی و مکان ها را انجام داد – چیزی که من واقعاً پس انداز کردم.