پیش از انتخابات که در نوامبر 2025 در عراق برگزار می شود ، موقعیت استراتژیک ایران نشان دهنده یک نقطه عطف مهم از نظر توازن قدرت منطقه ای و استراتژی قدرت پروکسی تهران است. تماس های دیپلماتیک در ماه های اخیر ، تحولات امنیتی در زمین و مانورهای بازیگران منطقه ای تلاش های ایران را برای تغییر مجدد تأثیر آن در عراق نشان می دهد.
به ویژه ، بازدیدهای علی لاریجانی ، دبیرکل شورای عالی امنیت ملی ایران (SNSC) ، به عراق و لبنان و بازدید عمر الحکیم ، رهبر جنبش خرد ملی عراق ، به تهران به عنوان شاخص های بتن این جهت گیری استراتژیک معرفی می شود. زمان بازدیدها همزمان با حملات اسرائیل در ژوئن سال 2025 و افزایش حساسیت عناصر پروکسی در منطقه است. این وضعیت نشان می دهد که ایران از طریق دیپلماسی و مکانیسم های نهادی در حال تغییر شکل استراتژی های امنیتی و تأثیرگذاری خود است و استفاده از آن از قدرت سخت را محدود می کند.
بازدیدهای لاریکانی و الحکیم
بازدیدهای لاریكانی نشان می دهد كه SNSC شروع به نقش اصلی تر در امور امنیتی و سیاست های خارجی کرده است. از دیدگاه تهران ، این وضعیت نه تنها یک تغییر مکان نهادی بلکه یک رفلکس نهادی در برابر افزایش فشار نظامی اسرائیل و حرکات منطقه ای ایالات متحده است.
مذاکرات و درگیری های لاریکانی در درجه اول در مورد تخلیه گروه های مسلح ضد ایرانی مستقر در شمال عراق و تقویت توافق های امنیتی موجود شکل گرفته است. علاوه بر این ، این بازدید با محاسبات استراتژیک در مورد انتخابات نوامبر تحت تأثیر قرار می گیرد. ایران قصد دارد اطمینان حاصل کند که شبه نظامیان از آن حمایت می کنند و مواضع سیاسی خود را حفظ می کنند و جایگاه نهادی تری در سیستم کسب می کنند. خواسته های ایالات متحده برای خلع سلاح و تحریم ها علیه این گروه ها توسط تهران نه تنها به عنوان یک خطر امنیتی بلکه به عنوان باریک شدن حوزه نفوذ منطقه ای آن درک می شود.
از طرف دیگر ، سفر عمار الحکیم به تهران ، یک مسیر استراتژیک جدید در روابط عراق و ایران را نشان می دهد. جلسات الحکیم صرفاً آیینی دیپلماتیک نبود بلکه شامل اقدامات مشخصی برای همکاری در مناطقی بود که از امنیت گرفته تا عدالت ، و از اقتصاد گرفته تا روابط فرهنگی. تأکید الحکیم بر “رویکرد سودمند متقابل” ، و نه صرفاً پیشبرد دستور کار ایران ، پذیرش و تلاش تهران را برای ایجاد روابط بر اساس یک چارچوب عملی و نتیجه گرا برجسته می کند. علاوه بر این ، این رویکرد نشان می دهد که روابط عراق با ایران فراتر از نزدیکی نمادین است و منعکس کننده تمایل به ایجاد یک مشارکت استراتژیک از طریق نهادها و مکانیسم ها است. بنابراین ، این بازدید نشانگر آغاز دوره جدیدی در روابط عراق و ایران است.
همکاری امنیتی جنبه ای برجسته از این روند است. با نزدیک شدن به انتخابات در عراق ، حفظ ثبات در کشور به یک اولویت تبدیل شده است. جلسات الحکیم با مقامات ایرانی بر لزوم اجرای توافق نامه های امنیتی تأکید کرد و حساسیت مشترک در مورد ثبات را در طول انتخابات نشان داد. بازدیدهای لاریکانی به بغداد نیز مظهر این همکاری با محوریت امنیتی است. بازدیدهای هر دو رهبر با هدف تأمین استراتژی ایران در کنترل نیروهای پروکسی آن ، جلوگیری از رادیکال شدن آنها و پایین آمدن مشخصات آنها در برابر حملات ایالات متحده و اسرائیلی است.
استراتژی در حال تغییر ایران
جبهه لبنان نمایانگر یک محور مهم دیگر در استراتژی منطقه ای ایران است. فشارهای فزاینده ای برای خلع سلاح حزب الله و تحت حمایت ایالات متحده برای جمع آوری اسلحه تحت انحصار ایالتی ، تهدیدی جدی برای ایران و حزب الله ایجاد می کند. بازدیدهای لاریكانی نه تنها حمایت دیپلماتیک و سیاسی از حزب الله را تأیید می كند ، بلكه هدف آن جلوگیری از حاشیه نشینی كامل سازمان است. حفظ وزن سیاسی سازمان به عنوان یک اهرم استراتژیک برای ایران خدمت می کند و این امکان را برای حفظ نقش وضع موجود در لبنان فراهم می کند. در این زمینه ، اظهارات و تماس های لاریجانی بر جهت گیری ایران به سمت محدود کردن مداخله مستقیم در نیروهای پروکسی و حمایت از ظرفیت آنها برای اقدام مستقل تأکید می کند.
جابجایی استراتژیک ایران از طریق دیپلماسی و سازوکارهای نهادی به جای مداخله مستقیم نظامی دنبال می شود. حملات اسرائیل و افزایش درک تهدید از نیروهای پروکسی در دوره 2024-2025 ، تهران را به دنبال تعادل جدید سوق داده است. SNSC با پایین آمدن مشخصات نیروهای پروکسی و اولویت بندی امنیت ملی ، اساس محاسبات استراتژیک منطقه ای ایران را تشکیل می دهد. این رویکرد به طور مستقیم با استراتژی تهران در مورد محدود کردن تنش ها با واشنگتن و تل آویو و حفظ عناصر متفقین به روشی کنترل شده مرتبط است.
اهمیت دیگر دیدار الحکیم مربوط به ادغام سیاسی داخلی عراق و ادغام اقتدار دولتی بر گروههای مسلح است. حکیم تأکید کرد که گروه های متحد با ایران نباید در درگیری های منطقه ای شرکت کنند و اظهار داشتند که در این زمینه به اجماع سیاسی رسیده است. این موضع مطابق با خواسته های اصلاحات است نیروهای بسیج محبوب (PMF) و می تواند به عنوان یک گام مهم در جهت تقویت اقتدار دولتی در عراق تلقی شود. در این زمینه ، امنیت انتخابات عراق و ادغام ظرفیت دولت به عنوان بازتابی از استراتژی نفوذ منطقه ای ایران در سیاست داخلی در حال ظهور است.
به طور خلاصه ، موقعیت استراتژیک ایران پیش از انتخابات عراق در حدود سه محور اصلی شکل گرفته است. اولین مورد تقویت SNSC و اولویت بندی مکانیسم های تصمیم گیری نهادی است. مورد دوم یک استراتژی برای کاهش مشخصات نیروهای پروکسی و هدایت آنها به سمت مستقل تر و متوسط تر است. سوم اولویت بندی امنیت ملی بر نفوذ منطقه ای است. بازدیدهای لاریجانی و هکیم نشان می دهد که تهران توانایی مانور خود را از طریق دیپلماسی ، مکانیسم های نهادی و نیروهای پروکسی به جای توانایی های سخت قدرت خود در اولویت قرار می دهد.
در نتیجه ، موقعیت استراتژیک ایران در عراق بر اساس ثبات منطقه ای و مدیریت مؤثر نیروهای پروکسی ساخته شده است. این رویکرد هم خطر مداخله مستقیم ایالات متحده و اسرائیل را کاهش می دهد و حفظ ثبات داخلی در طی روند انتخاباتی عراق را تضمین می کند. درگیری دیپلماتیک لاریکانی و هکیم ، تغییر استراتژیک آرام اما عمیق تهران را نشان می دهد و دوران جدیدی را در پیش بینی قدرت ایران در خاورمیانه نشان می دهد. ثبات عراق در حوزه های سیاسی و امنیتی به عنوان ابزاری برای تقویت موقعیت منطقه ای ایران خدمت می کند ، با انتخابات نوامبر به عنوان زمینه آزمایش این استراتژی جدید ظاهر می شود.