وزیر امور خارجه با توجه به جلسه دادرسی مجلس نمایندگان ، تأکید کرد که اسرائیل تلاش کرده است از منافع امنیتی خود به عنوان بهانه ای برای حمله به ایران استفاده کند. وی افزود ، این اقدام اعتماد به حقوق بین الملل را خرد کرده و صلح و امنیت بین المللی را تضعیف کرده است.
اگرچه این درگیری تا حدودی در میان آتش بس شکننده از بین رفته است ، اما وضعیت فعلی بحث و جدال عمیقی در مورد مشروعیت حملات بی پروا اسرائیل به ایران ایجاد کرده است. سوال اصلی در بحث این است که آیا دفاع از خود اعتصابات را توجیه می کند ، و تحت چه شرایطی می توان چنین اعتصاباتی را قانونی دانست.
چنین مباحثاتی از ویژگی های متداول درگیری های بین المللی است ، جایی که Lawfare به بخشی جدایی ناپذیر از ابزار دیپلماتیک تبدیل شده است.
تحت پرچم عملیات Rising Lionبا ظاهراً این اعتصابات برای پیشگیری از اعتصاب هسته ای بالقوه ایران علیه اسرائیل در آینده آغاز شد. علاوه بر این ، اسرائیل اصرار دارد که ایران با هدف نهایی از بین بردن اسرائیل ، برنامه های سلاح های هسته ای و موشک های بالستیک خود را آغاز کرده است. از این رو ، اسرائیل ادعا می کند که اقدامات آنها نقض ممنوعیت استفاده از زور نبوده ، بلکه عملی از دفاع از خود قانونی است.
با این حال ، در واقعیت ، این عملیات نقض جدی در مورد ممنوعیت استفاده از زور مندرج در ماده 2 (4) منشور سازمان ملل است ، به همین دلیل اندونزی اعتصابات را محکوم کرد. براساس این مقاله ، همه ایالت ها موظفند از تهدید یا استفاده از زور در برابر تمامیت ارضی هر ایالت دیگر خودداری کنند.
این ممنوعیت تقریباً مطلق است ، با یک استثناء کاملاً تعریف شده که در ماده 51 منشور سازمان ملل ارائه شده است. در این مقاله آمده است که منشور سازمان ملل “حق ذاتی دفاع از خود یا جمعی (…) را مختل نمی کند”. این استثنا می داند که در صورت بروز یک حمله مسلحانه علیه آن ایالت ، هر ایالت حق ذاتی برای دفاع از خود را دارد. به عبارت دیگر ، منشور سازمان ملل ، قانونی بودن محدودیت جنگ در دفاع از خود را تأیید می کند ، در حالی که ایالات را از انجام جنگ تهاجمی محدود می کند.
این مقررات بیانگر اصول کاردینال و چارچوب بنیادی رژیم حقوقی معاصر در جنگ است. آنها به عنوان معیارهای اصلی رسمی برای تعیین اینکه آیا استفاده از نیرو قانونی است یا غیرقانونی است ، عمل می کنند.