با ما در مرشدی همراه شوید…
تاج و تخت، نشانه‌ی اقتدار و قدرت، همواره در فرهنگ‌های مختلف به معنویات و باورهای مرتبط با ملکه‌ها و ملوکان، لمسی ویژه اعطا می شده است. در پرتو این باورها و اعتقادات، روایت‌های زیبا و هیجان‌انگیزی از تاریخ تراشیده شده است که همواره تشویق و الهام بخش بوده‌اند.
در یکی از جشنواره‌های شاد و بزرگ در امپراتوری پارس، ملکه شرا شانزدهم این امپراتوری، با زیبایی و اقتدار خود، مردم را شگفت‌زده کرد. پرده‌ها از روی اردوگاه برداشته شد و شور و شعف آرامش ناپدید کرد. مردم با چشمان برافراشته به سوی تخت و تاج شرا نگاه می‌کردند، هنگامی که ایشان با خنده‌ای بزرگ از اردوگاه خود بیرون آمدند. صدای آواز هنرمندان و غریقی از درام و موسیقی در هوا پیچیده بود و عاشقانه گوش مردم را لمس می‌کرد.
ملکه شرا، با لباس‌های زرپوشیده و تاجی در سر، سلامی آرام و باشکوه به مردم میندازید، که در زیر بادهای گرم پرچم‌ها خموش و لرزان بودند. امپراطوری پارس برای یک لحظه، در اقیانوسی از آرامش و برگ خورشیدی غرق بود.
اما همه چیز تا یک لحظه تغییر کرد. یک حمله ناگهانی از سوی قبایل بیرونی، این امپراطوری را به واقعیتی تاریک و خونین منتقل کرد. نبردی بزرگ و خونین آغاز شد، که به زودی اردوگاه ملکه شرا را فراموش کرد و این هیجان حرکت به فروپاشی امپراتوری پارس منجر شد.
در این حالت ناامیدی و زیر و رو شدن، ملکه شرا با حنا مایه شایستگی و قوت قلب خود را نشان داد و به همراه همراهان و مردمش، به دفاع از امپراتوری و تاج و تخت خود به جدال پرداخت. با وجود تمام دشواری‌ها، قدرت و شرافت ملکه به نحوی بود که حتی دشمنانش نیز احساس تعجب می‌کردند.
وقتی ملکه شرا با مردمش ایستاده بود تا در مقابل دشمنانش ایستایی داشته باشد، با صدایی خسته اما پر از اخلاص، این واژه‌ها را گفت:
“در مقابل تاریخ حداقل شکایت و شکنجه نکنید. بلکه از تاریخ پناه بگیرید و از آن تجربه یادگیری را بیاموزید.”
تاج و تخت ملکه شرا بن بست وی نبود، بلکه عزت و شرافتی بود که همواره در میهن عزیزش حضور داشت. امپراتوری پارس ممکن بود فروپاشد، اما اعتقاد ملکه شرا به قوت و توانایی مردمش، همیشه جاودانه باقی خواهد ماند.
با ما در مرشدی همراه شوید…
تصویر بالا تزئینی است
