Türkiye خود را به عنوان یک بازیگر ضروری در درون عمل گرایی در حال تغییر نظم جهانی جدید قرار می دهد. با این حال ، انعطاف پذیری استراتژیک به دست آمده در خارج از کشور به نظر می رسد که به درک اقتدار نامحدود در خانه تبدیل می شود – توسعه ای که ممکن است در دراز مدت ، ثبات داخلی و هم مشروعیت بین المللی را به خطر بیندازد. در دنیایی که اردوغان به عنوان “رهبر قوی” مورد ستایش قرار می گیرد ، باید بپرسید: برای زنده ماندن دموکراسی چقدر باقی مانده است؟
جهان روندی را پشت سر می گذارد که کنفرانس YALTA در سال 1945 را به یاد می آورد – اما این بار ، بسیار مبهم تر ، بدون ساختار و بی فرمان است. روزولت ، چرچیل و استالین دیگر در جدول نیستند. کرسی های آنها – البته متفاوت – توسط ترامپ ، پوتین ، و تا حد کمتری توسط اردوغان ، در حالی که نتانیاهو در حاشیه کمین می کند ، آماده است تا هر لحظه برای مداخله آماده شود.
بارزترین ویژگی این دوره جدید جایگزینی بلوک های ایدئولوژیک ماندگار با اتحادهای سیال و مبتنی بر علاقه است. ناتو در حال تعریف مجدد است. رقابت با چین اکنون نه از طریق اسلحه ، بلکه از طریق هوش مصنوعی و فناوری بالا انجام می شود. در مورد دشمنان قدیمی مانند ایران ، اکنون آنها نه در میدان نبرد بلکه در کنار میزهای دیپلماتیک مورد خطاب قرار می گیرند.
از خاورمیانه تا دریای سیاه ، از اروپا تا قفقاز جنوبی ، Türkiye به بیش از یک بازیکن منطقه ای تبدیل شده است. این بستری شده است که کارگزاران قدرتمند جهانی در آن مذاکره می کنند. Türkiye اولین کسی بود که به رهبری جدید اسلامی که پس از سقوط اسد در سوریه ظهور کرد ، آن را به رسمیت شناخت و سفیر را به رسمیت شناخت. این حاشیه جنوبی ناتو را در خود جای داده است ، علی رغم بحران S-400 روسیه را متعادل می کند و روابط پرتنش اما دست نخورده با ایالات متحده را حفظ می کند.
این قدرت نه تنها از جغرافیا بلکه از دیپلماسی دو مسیر Türkiye ناشی می شود. Türkiye اکنون به جای گفتن “شما یا آنها” ، “من با همه کار می کنم – با شرایط من.” در نظم جهانی قدیم ، چنین ابهام به عنوان غیرقابل اعتماد بودن تلقی می شد. در دنیای امروز به عنوان چابکی و ظرافت استراتژیک دیده می شود.
چراغ سبز برای حماس؟ یک واقع گرایی جهانی جدید
یکی از واضح ترین نشانه های این الگوی جدید اخیراً از واشنگتن آمده است. گزارش ها حاکی از آن است که اگر حماس بازوهای خود را دراز کند و تروریسم را رد کند ، می تواند به یک بازیگر سیاسی مشروع در آینده غزه تبدیل شود.
این نشانگر تغییر فراتر از چارچوب “صلح با اسلام معتدل” در دهه 1990 است. اکنون ، حتی اسلام به اصطلاح “رادیکال” ممکن است قابل قبول باشد-اگر کار کند و ثبات را ارائه دهد. همین رویکرد با طالبان در افغانستان مورد آزمایش قرار گرفت. سپس مشروعیت واقعی HTS در سوریه به وجود آمد. حالا حماس است.
این تحولات آنچه را که به یک راز آشکار تبدیل شده است نشان می دهد: ارزش های قهرمانان غربی مانند “حقوق بشر ، دموکراسی و سکولاریسم” فقط تا آنجا که با منافع استراتژیک مغایرت ندارند. آنچه اکنون مهم است این نیست که شما چه کسی هستید ، بلکه آیا شما کار می کنید ، نظم را حفظ می کنید و می توانید در یک میز مذاکره بنشینید.
این زمینه بینشی در مورد وضعیت داخلی استبدادی اردوغان به طور فزاینده ای ارائه می دهد. به نظر می رسد دولت ترکیه متقاعد شده است که تا زمانی که ارزش استراتژیک را برای غرب حفظ کند ، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به محدودیت های رسانه ای ، سرکوب مخالفان و عقب نشینی دموکراتیک چشم پوشی می کنند.
و این فقط یک اعتقاد نیست – این یک استراتژی استبشر اوضاع سیاسی پس از سال 2016 در Türkiye فقط تشدید شده است: استقلال قضایی به حالت تعلیق درآمده ، رسانه ها کاملاً تابع و متقابلاً متضاد هستند. همه اینها متناسب با منطق بسیار مفید برای انتقاد است.
اما آیا این استراتژی می تواند پایدار باشد؟
آیا فرصت طلبی می تواند به یک دکترین تبدیل شود؟
نظم جهانی جدید ، که توسط علاقه و نه اصل هدایت می شود ، ممکن است در کوتاه مدت کار کند. اما خطر عدم تعادل و بی اعتمادی را به همراه دارد. در سیستمی ساخته شده بر روی ابزار به جای ارزش ها ، شریک امروز می تواند به سرعت تبدیل به دشمن فردا شود. محاسبات اشتباه روسیه در اوکراین نمونه بارز است.
دستاوردهای Türkiye در سوریه ، وزن روزافزون آن در ناتو و اهمیت تجدید در واشنگتن همه واقعی است. اما اینها برنده های تاکتیکی هستند-نه استراتژیک-بدون حمایت از ظرفیت نهادی طولانی مدت و اعتماد به نفس.
از همه بدتر ، اقتدارگرایی رو به رشد در خانه می تواند خونریزی در روابط خارجی را آغاز کند. موج جدیدی از مهاجرت ، یک بحران انرژی یا بی ثبات کننده مراحل نظامی می تواند به سرعت سکوت غربی را به واکنش نشان دهد.
آیا قبرس یک پرونده فراموش شده است؟
قبرس ، که مدتها به عنوان یک درگیری یخ زده دیده می شود ، تحت این منطق جدید بی سر و صدا تغییر می یابد. آخرین مذاکرات ژنو چیزی بیش از اقدامات اعتماد به نفس و بدون هیچ راه حل واقعی در چشم ارائه نمی دهد.
پشت درهای بسته ، یک چیز واضح است: نه طرف قبرس ترکیه و نه یونانی معتقدند که یک شهرک جامع واقع بینانه است. اهرم اتحادیه اروپا تضعیف شده است. علاقه ایالات متحده تکه تکه است. در چنین محیطی ، آنکارا ممکن است متوجه شده باشد: تا زمانی که Türkiye در سوریه ، ناتو و دریای سیاه ضروری باقی بماند ، قبرس به صدر دستور کار هر کسی نخواهد رسید.
این واقعیت در را برای آنکارا باز می کند تا آشکارا از مدل راه حل دو کشور خود دفاع کند. شناخت کامل نیست ، اما پذیرش ضمنی به تدریج ساخته می شود.
سیاست خارجی چند بردار Türkiye-که با ناتو و روسیه درگیر بود ، در درگیری با اسرائیل که هنوز با حماس صحبت می کند-آن را به عنوان یک لینچپین ژئوپلیتیکی قرار داده است. و این تأثیر شروع به شکل دادن به سیاست داخلی نیز می کند.
یک دستور کار داخلی بی حد و حصر: فشار بر مخالفت و نهادها
تحولات اخیر در Türkiye نشان می دهد که چگونه ضروری بودن بیرونی به احساس قدرت نامحدود در خانه ترجمه شده است. مخالفان دیگر به عنوان یک رقیب سیاسی رفتار نمی شوند بلکه به عنوان یک نهاد برای خنثی شدن هستند.
پرونده های متعدد دادگاه علیه شهردار استانبول ، Ekrem ̇mamoğlu ، یک حکم بازداشت و صحبت از انتصاب یک متولی به اتهامات مربوط به ترور – اینها فقط رویه های قانونی نیستند. آنها منعکس کننده یک پاکسازی سیاسی هستند. اراده رأی دهندگان تحت الشعاع اراده قوه قضاییه قرار می گیرد.
این فقط مربوط به ̇mamoğlu نیست. حزب مردم جمهوریخواه (CHP) با یک کمپین ارکستر شده روبرو است – از سوالات حقوقی گرفته تا حملات شهرت. کنترل وزارت کشور بر شهرداری ها ، احکام متهم سیاسی توسط Rtük (تنظیم کننده رسانه) و سرکوب قضایی همه به سمت ساخت رژیمی که مخالفان فقط در صورت مجاز بودن تحمل می شوند ، اشاره می کنند.
منطق اساسی؟
“اگر من برای حساب منطقه ای غرب ضروری باشم ، آنها آنها را در داخل کشور سؤال نمی کنند.”
و تاکنون ، این فرض رد نشده است.
رادیکال اما مفید: واقع گرایی جدید تقویت شد
ژئوپلیتیک به توجیه اقتدارگرایی داخلی ادامه می دهد. ایده آل پس از جنگ برای درگیر شدن با “اسلام معتدل” به یک باز بودن عملی به اسلام گرایی “رادیکال اما کاربردی” تبدیل شده است.
سکوت غرب بر طالبان ، تحمل ضمنی HTS در سوریه ، و اکنون ایده شناور حماس که به یک بازیگر سیاسی در غزه تبدیل می شود – همه اینها نشان دهنده یک محوری جهانی از هنجارها تا ضرورت است.
دموکراسی ، حقوق بشر و شفافیت اکنون قابل مذاکره است ، مگر اینکه مستقیماً منافع اصلی را تهدید کنند. دولت اردوغان این محیط را به خوبی خوانده و همچنان الگوی خود را با مصونیت از مجازات ادامه می دهد.
و گاهی اوقات ، این رویکرد حتی با ستایش روبرو می شود.
دوره ترامپ: دوستی قدیمی ، اهرم جدید؟
اظهارات اخیر رئیس جمهور دونالد ترامپ در مورد Türkiye و رئیس جمهور اردوغان در مورد وابستگی شخصی که احساس می کند شکی نیست:
“من رئیس جمهور اردوغان را خیلی خوب می شناسم. او یک رهبر قوی است. Türkiye یک کشور عالی و یک شریک بسیار مهم برای ما است. اردوغان کار خود را بسیار خوب انجام می دهد. همکاری با او همیشه آسان و مولد بوده است.”
این فقط حسن نیت ارائه دهنده دیپلماتیک نیست. این نشانگر احیای الگوی شخصی “رهبر رهبر” شخصی است که دوره اول ترامپ را تعریف می کند.
با این حال ، زمینه امروز پیچیده تر است. ترامپ با واشنگتن تقسیم شده و با چین افزایش می یابد و در هر دو غزه و اوکراین بحران می کند. اردوغان ممکن است تلاش کند تا دوباره این پیوند شخصی را از بین ببرد ، اما نگهبان های بوروکراسی ایالات متحده – پنتاگون ، وزارت امور خارجه ، کنگره و رسانه ها – اکنون همه از نزدیک تماشا می کنند.
وزیر امور خارجه جدید مارکو روبیو قبلاً از اردوغان انتقاد کرده است. با این حال ، حتی تحت رهبری وی ، لفاظی های اخیر ایالات متحده با تاکتیک گرم باقی مانده است: “شریک سازنده” ، “تثبیت کننده منطقه ای” ، “متحد کلیدی ناتو”. اینها فقط عبارات مودبانه نیستند – آنها همچنین اشاره می کنند که واشنگتن همچنان به خاطر تراز استراتژیک ، مسیر داخلی Türkiye را تحمل می کند.
اما تاریخ به ما هشدار می دهد. صدام ، قذافی ، مبارک – هرکدام یک بار مورد تحسین قرار گرفتند ، فقط وقتی که هزینه ها از مزایای آن فراتر می رفت ، رها می شد. محدودیت اولیه روبیو مصونیت اردوغان را تضمین نمی کند. این به سادگی نشان می دهد که نقش Türkiye هنوز با خطوط قرمز آمریکایی برخورد نکرده است.
ظاهر قدرت ، خطر انزوا
Türkiye در یک چهارراه تاریخی ایستاده است. در این دستور جدید “yalta” ، فقط در جدول نیست – این بخش هایی از نقشه را تغییر می دهد. این معادله سوریه را تغییر داده است ، به عنوان کانال گفتگوی تنها با حماس ، قدرت چانه زنی خود را در ناتو تقویت کرده و روابط مستقیم با واشنگتن برقرار کرده است.
اما این قدرت باید با مسئولیت همراه باشد – نه فقط در خارج از کشور بلکه در خانه.
ضروری بودن نباید به دلیل شکست ناپذیری اشتباه شود.
کسانی که امروز افراط شده اند می توانند فردا رها شوند.
قرار گرفتن در جدول اکنون یک کرسی را تضمین نمی کند.
اگر Türkiye از اردوغان واقعاً قصد دارد نه فقط یک بازیگر منطقه ای بلکه یک جهانی باشد ، باید موضع خود را بر اساس ثبات داخلی ، حاکمیت نهادی قانون ، رسانه های آزاد و رقابت دموکراتیک پایه گذاری کند. در غیر این صورت ، پیروزی های تاکتیکی امروز ممکن است به انزوا استراتژیک فردا تبدیل شود.
و این انزوا ، پس از شروع ، به راحتی معکوس نمی شود – بدون هزینه.