آنچه دولت ترامپ در یک توافق هسته ای جدید با ایران به دنبال آن است ، هنوز مبهم است ، اما بر اساس فرستاده استیو ویتکوف مصاحبه با استفاده از فاکس نیوز ، به نظر می رسد که تمرکز بر محدود کردن غنی سازی اورانیوم و تأیید آژانس بین المللی انرژی اتمی گسترده تر است.
این امکان وجود دارد که این تأیید گسترده تر بتواند شامل دسترسی بار اول به زرادخانه بالستیک جمهوری اسلامی باشد.
اگر ترامپ بتواند به این دو هدف برسد ، آنها به طور بالقوه قابل توجهی خواهند بود ، و از بعضی جهات به طور بالقوه بهبود در دوره اوباما 2015 خواهد بود معامله هسته ای JCPOAبشر
در عین حال ، آنها احتمالاً از پایان دادن به تهدید هسته ای از تهران بسیار کم می شوند.
بیش از این ، با توجه به پیشرفتی که رهبر عالی ایران آیت الله علی خامنه ای از سال 2018 با برنامه هسته ای خود ساخته است ، آنها هنوز هم ممکن است تهدید هسته ای ایران بسیار خطرناک تر از آنچه وجود داشته باشند ، ترک کنند معامله پس از اوبامابشر
چگونه همه اینها معنی دارد؟
بستر JCPOA این بود که ایران: 1) استفاده از سانتریفیوژ خود را برای غنی سازی اورانیوم حدود 75 ٪ از نزدیک به 20،000 سانتریفیوژ قدیمی به نزدیک به 5000 کاهش داد. 2) 20 ٪ و بالاتر از 5 ٪ سهام اورانیوم غنی شده خود را به روسیه منتقل کرد (در آن زمان به اندازه کافی بالقوه برای 10 سلاح هسته ای). 3) متعهد به ماندن در کمتر از یک سوم سلاح هسته ای به ارزش اورانیوم غنی شده کم به مدت 10-15 سال (بسته به نحوه محاسبه امور). و 4) امکان دسترسی گسترده به آژانس بین المللی انرژی هسته ای به تسهیلات هسته ای اعلام شده خود را فراهم کرد.
اگر این بار غنی سازی اورانیوم ایران به همان سطوح محدود شود ، به امتیازات بیشتری از تهران نیاز دارد زیرا آنها اکنون 13،355 سانتریفیوژ پیشرفته دارند که 1660 سانتریفیوژ IR-6 نصب شده در فوردو است.
در سال 2015 ، آنها حتی به کار در سانتریفیوژ IR-4 تسلط نداشته اند ، چه رسد به IR-6 ، و هنوز هم فقط از سانتریفیوژهای IR-1 و IR-2M استفاده می کردند ، که طبق برخی برخی از آنها 10 برابر کارآمدتر هستند.
این بدان معناست که برای بازگشت خامنه ای به همان پایه حداقل چند ماه با یک بمب هسته ای ، چه رسد به یک سال با JCPOA ، ترامپ این کار را خواهد کرد نیاز به متقاعد کردن ایران برای رها کردن دارایی های بسیار بیشتر.
به همین ترتیب ، در سال 2015 تهران اورانیوم غنی شده به اندازه کافی داشت تا سرانجام 10 بمب هسته ای ایجاد کند ، اما این دورتر از این بود که بتوانند این کار را انجام دهند ، و در هر صورت ، اکنون موسسه علوم و امنیت بین المللی تخمین می زند که جمهوری اسلامی می تواند به اندازه کافی اورانیوم برای یک سلاح هسته ای در زیر یک هفته زیر یک هفته و به اندازه کافی در حدود 17 ماه در چند ماه باشد.
چه می شود اگر ترامپ بتواند خامنه ای را به بیرون یا رقیق کردن همه اورانیوم بسیار غنی شده به 3.67 ٪ برساند؟
بخش اعظم آن در حال حاضر تا سطح 60 ٪ خطرناک غنی شده است ، که تهران هنوز در سال 2015 به آن نزدیک نشده بود.
این نیز قابل توجه خواهد بود.
اما شاید مهمترین قطعه ای که ویتکوف به آن علاقه داشت ، دسترسی به آن و اقدامات تأیید در مورد برنامه موشک بالستیک خمنی بود.
در سال 2015 ، برنامه موشک بالستیک کاملاً خارج از مذاکرات براساس ادعای ناعادلانه مبنی بر اینکه آنها فقط سلاح های معمولی بودند ، باقی مانده است.
در حقیقت ، مشهور است که ایران در آن زمان داشت و ادامه داده است ، و در تلاش است تا موشک های بالستیک “معمولی” خود را اصلاح کند تا بتواند به عنوان سلاح های هسته ای “غیر متعارف” که با کلاهک های هسته ای سرو می شود ، خدمت کند.
هیچ راهی وجود ندارد که جمهوری اسلامی از برنامه موشکی بالستیک خود دست بکشد یا حتی آن را قفسه کند ، زیرا ممکن است با سانتریفیوژهای هسته ای خود ارتباط برقرار کند (و همانطور که با بیشتر سانتریفیوژها در سال 2015 انجام داد.)
با این حال ، اگر ترامپ بتواند آژانس بین المللی انرژی اتمی را برای نظارت بر برنامه پیش رو داشته باشد ، شانس بهتری برای تشخیص تلاش های ایرانی برای شکستن سلاح هسته ای خواهد داشت و این اولین بار خواهد بود که غرب از قسمت هایی از برنامه هسته ای فراتر از غنی سازی اورانیم استفاده می کند.
اگر ترامپ بتواند این پیروزی ها را که اوباما به دست نیاورد ، بدست آورد ، پس چرا خامنه ای همچنان تهدیدی هسته ای خطرناک تر از پس از توافق 2015 است؟
زیرا ایران تاکنون آمده است.
اگر تمام برنامه هسته ای ایران از بین نرود ، از جمله تمام داده هایی که برای غنی سازی اورانیوم تا 60 ٪ جمع آوری کرده است ، برای کار با سانتریفیوژهای پیشرفته IR-6 ، برای فعالیت های مختلف سلاح ، پس از آن می تواند توانایی گرفتن داده های خود را از قفسه داشته باشد و یک برنامه سریع شکستگی هسته ای را در یک تسهیلات ناشناخته کوچک به دست آورد تا بمب را بدست آورد.
با وجود همه سوراخ های JCPOA اوباما ، در واقع ایران از 6-12 ماه از توانایی غنی سازی اورانیوم کافی برای سلاح هسته ای ، به علاوه زمان اضافی برای فعالیت های سلاح ، فاصله گرفت.
ایران اکنون به تازگی چیزهای بیشتری آموخته است ، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی ، تقریباً هیچ راهی برای اجازه دادن به عناصر برنامه هسته ای خود “در ذخیره سازی” وجود ندارد که واقعاً ساعت هسته ای خود را تا چند ماه بازگرداند.
شاید حداکثر چند ماه باشد.
و اگر در سال 2015 ایران تقلب کرد ، احتمالاً گرفتار می شود زیرا به هزاران سانتریفیوژ قدیمی در امکانات بزرگ برای غنی سازی اورانیوم کافی برای سلاح نیاز دارد ، اکنون می تواند با یک مرکز مخفی کوچک با صدها سانتریفیوژ کافی باشد که گرفتن آن سخت تر خواهد بود.
همه اینها در سناریوی مورد بهتر است که در آن Khamenei قبلاً مبلغ قابل توجهی 60 ٪ اورانیوم غنی شده را که از بازرسان آژانس بین المللی انرژی مخفی پنهان شده بود ، سفارش نداده بود.
رافائل گروسی ، مدیر کل IEA ، این است که ایران تنها کشوری در جهان است که اورانیوم را به سطح 60 ٪ غنی کرده است ، اما هنوز از آستانه عبور نکرده است.
این بدان معناست که هر چیزی که از یک معامله واقعاً آهنین باشد ، ایران را به عنوان یک تهدید آستانه هسته ای ، بدون توجه به ضمانت نامه های روی کاغذ ، ترک می کند.
ویتکوف در اواخر روز سه شنبه اظهارات خواستار تر در مورد مذاکرات با ایران را توئیت کرد ، اما دشوار است که ترامپ را سخت کند و در حالی که در واقع برای معامله ای که ایران ممکن است در عین حال موافقت کند ، در همان زمان موافقت کند.
سرانجام ، هر معامله ای که تهدید هسته ای ایران را که اکنون به وجود نمی آید ، پایان نمی دهد ، باعث ایجاد اختلافات بیشتری برای اسرائیل می شود ، که توانایی بسیار بیشتری برای اعتصاب برنامه هسته ای ایران نسبت به سال 2015 دارد.
اگر در سال 2015 ، اکثر مقامات برتر دفاع اسرائیل گفتند که فکر می کنند نیروی هوایی قادر به حمله به برنامه هسته ای ایران است ، به دنبال نیروی هوایی که در اکتبر 2024 ویرانگر دفاع هوایی ایران و تولید موشک های بالستیک در اکتبر 2024 است ، اکنون مشخص شده است که نیروی هوایی اسرائیل توانایی دارد که بتواند برنامه هسته ای Tehran را انجام دهد ، و برنامه های نسبی را به طور نسبی انجام داده است.