توسط هانیا فورتان
هنگامی که طالبان در سال 2001 از قدرت سرنگون شدند ، بسیاری از زنان در افغانستان همچنان با پوشیدن Burqa ، حتی اگر دیگر نیازی به انجام این کار نبودند. گروه افراطی فقط پنج سال نوسان را نگه داشته بودند ، اما این برای تغییر نحوه زندگی مردم و حتی نحوه فکر آنها کافی بود.
با ورود طالبان در این ماه به پنجمین سال از دومین قدرت خود در قدرت ، مبارزان هشدار می دهند که روش دراکونی که در آن باعث می شود زندگی مردم خطرناک شود ، به ویژه هنگامی که صحبت از زنان می شود ، دوباره عادی می شود.
آنچه در پیگیری طالبان از کابل در اوت 2021 به دنبال آن بود ، بازنویسی وحشیانه هویت و مکان زنان در کشور بود. اقدامات طالبان به طور سیستماتیک در افغانستان از زمان بازگشت آنها به قدرت ، شامل ممنوعیت دختران از مدارس و دانشگاه ها ، محدودیت های شدید در کار زنان و حضور اجتماعی ، حجاب اجباری (بورقا یا حجاب اجباری) و سرکوب صداهای مخالف است.
در حالی که انتقادات بین المللی صورت گرفته است ، پاسخ جهان خاموش شده است. گزارشی که در این ماه منتشر شده است توسط دیده بان حقوق بشر برای علامت گذاری چهار سال تحت طالبان ، از عدم فشار بین المللی انتقاد کرد و آن را “مشروعیت غیرمستقیم” خواند. کشورهای عضو سازمان ملل “به مدت چهار سال برای پایان دادن به تخلفات حقوقی که در افغانستان رخ می دهد ، نتوانسته اند اقدامات موثری انجام دهند ، و از دولت ها خواستند که فشار بیشتری به طالبان وارد کنند و به زور بازگرداندن افغان ها متوقف شوند.
از آنجا که مردم مجبور به انطباق هستند ، بسیاری ممکن است بخشی از واقعیت روزانه را از ترس ، مشکلات اقتصادی یا فرسودگی روانی بپذیرند ، فعالان حقوق بشر هشدار می دهند.
دکتر Humaira qaderi، یک رمان نویس افغان و یک فعال حقوق زنان که اکنون در ایالات متحده زندگی می کند ، معتقد است که چهار سال فقر ، ناامیدی ، سرخوردگی جوانان و مهاجرت و بازده اجباری ، انرژی جمعی مردم را تخلیه کرده است. او می گوید ، طالبان از این شرایط سوء استفاده کرده و فرسودگی روانی ایجاد کرده و باعث رشد و پذیرش خشونت می شوند.
وی گفت: “اگر این روند ادامه یابد ، جامعه به سمت پاک کردن تنوع فکری و عادی سازی تبعیض جنسیتی حرکت خواهد کرد.”
“این رژیم اکنون چهار سال سن دارد. یک سال دیگر به آن بدهید و ما وارد مرحله اقتباس خواهیم شد. در طول اولین قانون طالبان ، 25 سال پیش ، دیدیم که حتی پس از فروپاشی رژیم ، زنان در همه جا هنوز هم Burqa را پوشیدند. چرا؟ زیرا آنها سازگار شده بودند.”
قادی افزایش ازدواج های اجباری و افزایش خشونت جنسی در افغانستان را به طور موازی با این عادی سازی می بیند ، و او می گوید همه از هنرمندان گرفته تا مربیان نقش دارند تا در مقاومت در برابر آن بازی کنند. او می گوید ، آنها می توانند این کار را با حفظ حافظه جمعی و آگاهی از طریق آموزش آنلاین و مدارس زیرزمینی انجام دهند.
شاعر و فعال افغان مزدا مهگان در کابل متولد شد و اکنون در آلمان زندگی می کند. او استدلال می کند که مفاهیم سنتی در مورد افتخار زن و عینیت زن به عنوان املاک مرد زمینه بارور را برای پذیرش خشونت فراهم می کند.
وی به رسانه های روخشانا گفت: “در جامعه ای که زنان به عنوان انسانهای مساوی شناخته نمی شوند ، خشونت علیه آنها همیشه طبیعی بوده است.”
وی گفت: “زنی که در معرض خشونت قرار دارد ممکن است فکر کند که مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. مردی که خشونت را تحمیل می کند معتقد است که این یک زن است.”
مهرگان به مفهوم اشاره کرد نام در فرهنگ افغانستان ، که اغلب به عنوان “افتخار” ترجمه می شود ، اما همچنین این ایده را مطرح می کند که مردان مسئولیت رفتار زنان در خانواده های خود را بر عهده دارند. براساس این ایده ، می گوید: یک زن “به عنوان یک انسان دیده نمی شود ، بنابراین خشونت علیه زنان به عنوان خشونت علیه یک شخص تلقی نمی شود. به همین دلیل خشونت علیه زنان در افغانستان همیشه طبیعی بوده است.”
وی گفت ، طالبان این خشونت را در قانون ثبت کرده است ، با تأکید بر اهمیت داستان پردازی در یادآوری مردم از مضرات انجام شده و مقاومت زنان.
طرفداران حقوق زنان می گویند که حتی اگر افزایش آگاهی ممکن است باعث ایجاد انقلاب نشود ، همچنان مهم است زیرا در برابر ناپدید شدن زنان از نظر نسل جوان که با آن رشد می کند ، محافظت می کند.
از زمان بازگشت آنها به قدرت ، طالبان ده ها حکم را به طور مستقیم هدف قرار دادن حقوق زنان به تصویب رسانده است ، از جمله ممنوعیت دسترسی به آموزش ، کار و حتی پارک ها یا حمام های عمومی.
هیداری باتول، یک روانشناس بالینی و مدافع حقوق زنان ، قبل از اینکه طالبان دوباره قدرت خود را به دست آورد و اکنون در انگلستان زندگی می کرد ، در دانشگاه کابل تدریس می کرد. او ، هشدار می دهد که این سیاست ها – که توسط یک سیستم قضایی تقویت شده است که هیچ پایه ای در اصل قانونی ندارد – به تدریج به فرهنگ اجتماعی می رود:
وی گفت: “نسل جوان ، به ویژه نوجوانان ، ممکن است محدودیت هایی مانند عادی را ببینند.”
محرومیت زنان از زندگی عمومی در حال حاضر منجر به افزایش ازدواج های اجباری ، خشونت خانگی و خودکشی شده است.
در بعضی از مناطق ، مردم هنوز هم می خواهند تغییر کنند اما فاقد وسیله مقاومت هستند. همچنین این خطر وجود دارد که افراد پس از چهار سال مقاومت بدون نتیجه ملموس ، ناامید شوند.
حیدری هشدار داد: “اگر خشونت بخشی از زندگی روزمره شود ، حتی نسل جدید تحت حاکمیت طالبان رشد می کنند – نوجوانان در مرحله سازنده اعتقادات و رفتار – ممکن است آن را عادی بدانند.” “اگر این روند ادامه یابد – همانطور که متأسفانه – جامعه به سمت عادی سازی کامل خشونت حرکت خواهد کرد.”
روزنامه نگار و شاعر سابق هودا خاموش در اعتراضات علیه طالبان در روزهای اولیه تصاحب شرکت کرد و اکنون در نروژ مستقر است. او می گوید که سالها جنگ باعث شده است تا مردم در افغانستان تحمل بی عدالتی را به حدی که ممکن است اقدام طالبان را به طور عادی بپذیرند ، تحمل کنند.
“آنچه در چهار سال گذشته اتفاق افتاده است ، عادت به خشونت و عادی سازی رفتار طالبان است – تا جایی که جنایات آنها معمولی به نظر می رسد و هیچ کس صدای آنها را بالا نمی برد.”
مدارس بسته شده اند ، زنان در خیابان ها شلاق می خورند ، مورد تجاوز قرار می گیرند و در معرض جنایات بی شماری دیگر قرار می گیرند. Khamosh گفت: “متأسفانه ،” همه اینها نشان می دهد که ما شروع به پذیرش طالبان و عادی سازی ظلم و ستم آنها می کنیم – روندی که می تواند به یک هنجار اجتماعی در افغانستان تبدیل شود. این باید به طور جدی برای جهان نگران کننده باشد. “
با توجه به ماهیت سرکوبگرانه رژیم ، هر نوع اعتراض عمومی اکنون بسیار خطرناک است. اما برخی از آنها اشکال اعتراض کم خطر-مانند موارد اخیر که از خانه هایی با منابع محدود صحنه شده است-به عنوان کلید زنده نگه داشتن پیام مقاومت می بینند.
خموش به Rukhshana گفت که سکوت جهان به پذیرش جنایات طالبان است.
وی گفت: “جهان منتظر لحظه بحران است تا واکنش نشان دهد.” “در همین حال ، اقدامات طالبان عادی می شوند.”