اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، در 10 سپتامبر 2025، در جلسه عمومی پارلمان اروپا در استراسبورگ، شرق فرانسه، سخنرانی سالانه خود را درباره وضعیت اتحادیه ارائه میکند. اورسولا فون در لاین، رئیس اتحادیه اروپا در 10 سپتامبر گفت که او برای تحریم وزرای “افراطی” اسرائیل تلاش میکند و روابط تجاری را محدود میکند، زیرا او نمیتواند به عنوان یک جنگ تجاری بر سر غزه استفاده شود. فون در لاین گفت: “آنچه در غزه اتفاق می افتد وجدان جهان را به لرزه درآورده است. افرادی که هنگام گدایی غذا کشته می شوند. مادرانی که نوزادان بی جان را در آغوش می گیرند. این تصاویر به سادگی فاجعه بار هستند.” “به خاطر بچه ها، به خاطر انسانیت – این باید متوقف شود.” (عکس از SEBASTIEN BOZON / AFP) (عکس از SEBASTIEN BOZON/AFP از طریق Getty Photographs)
خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایماژ
هنگامی که جورج دبلیو بوش در سال 2000، به دنبال آرامش و رفاه نسبی سال های کلینتون، رئیس جمهور ایالات متحده شد، توسط گروهی از مشاوران به نام “نئومحافظهکاران” احاطه شد که اهمیت آنها پس از حمله 11 سپتامبر به آمریکا افزایش یافت.
اصطلاح «نئومحافظهکار» از اروینگ کریستول، یکی از نیروهای روشنفکری که در پشت راستی در سیاست آمریکا قرار دارند، سرچشمه میگیرد، که به طور معروف نومحافظهکاران را بهعنوان «لیبرالهایی که توسط واقعیت غرق شدهاند» تعریف کرد.
بهویژه، رویکرد سیاستهای نومحافظهکاران با یک سیاست خارجی نظامی تهاجمی همراه بود که نمونه آن در حمله به عراق بود. اگرچه نومحافظهکاران از قبل دونالد ترامپ را ترسیم کرده بودند، اما اکنون احتمالاً وابستگی ایدئولوژیکی به او کاهش یافته است.
امروز، در حالی که نشست هفته گذشته اتحادیه اروپا در کپنهاگ نیاز به تغییر به سمت یک موضع سیاست سختگیرانهتر اروپا در قبال روسیه را اعلام میکند، زمان آن فرا رسیده است که اروپا لحظههای نومحور خود را داشته باشد، زیرا دولتهای میانهرو با دستبرد ژئوپلیتیکی روسیه، چین و به طور فزاینده ای ایالات متحده از خواب بیدار میشوند.
گستره دزدی چینی ها از اسرار دولتی انگلیس در حال آشکارتر شدن است، سرویس های اطلاعاتی آلمان نسبت به خرابکاری، دستکاری و نفوذ روسیه در نهادهای آلمانی هشدار می دهند و این واقعیت که آژانس اطلاعاتی هلند اعلام کرده است که از اشتراک گذاری اطلاعات با واشنگتن جلوگیری می کند تا مبادا اسرار آن به کرملین منتقل شود، همه نگران کننده هستند. با افزایش شواهد این تهاجمات و سایر تهاجمات، چندین کشور اروپایی – به عنوان مثال دانمارک و سوئد – خود را در موقعیت جنگ قرار داده اند.
در یک سطح، واکنش کشورهای اروپایی (از جمله بریتانیا) چشمگیر بوده است. آلمان ترمز بدهی خود را کنار زده است و در سال های آینده تا 1 تریلیون یورو برای دفاع هزینه خواهد کرد، بریتانیا حامی سرسخت اوکراین در دفاع از آن در برابر تجاوز روسیه بوده است و اکنون یک شیدایی راه اندازی دفاعی در سراسر اروپا وجود دارد.
با این حال، نشانههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد میانهروهای اروپا با تخریب دموکراسیها و نهادهای آن توسط بازیگران خارجی کنار نیامدهاند. برای مثال، دهها هزار دانشجوی چینی در دانشگاههای بریتانیا ساکن هستند، جنوب فرانسه، وین و بخشهایی از ایتالیا میزبان روسهای ثروتمند هستند، و اتحادیه اروپا نسبت به انسداد ویکتور اوربان بسیار بخشنده است. در سطح کشور، عقب ماندگی های قابل توجهی وجود دارد، اسپانیا و ایرلند به عنوان کشورهایی که برای «دزدی» آماده هستند برجسته می شوند.
به دنبال گفته کاپیتان بلایگ مبنی بر اینکه «تا زمانی که روحیه بهبود یابد ضرب و شتم ادامه خواهد یافت»، اروپا باید در برخورد با جهان فراتر و از نظر اقداماتی که برای محافظت از دموکراسی خود نیاز دارد، مطلقتر شود.
پس سوال این است که آیا اروپا در آستانه یک لحظه نومحافظهکاری قرار دارد و چه شکلی میتواند باشد.
یک پاسخ ممکن است فهرست کردن مجموعهای از اقدامات ضروری باشد – مکانیسمی که ممکن است به اتحادیه اروپا اجازه دهد اعضای سرکشی مانند مجارستان را کنار بگذارد، یک سیاست غیرقابل بخشش در مورد مهاجرت، یا یک جنگ “سایه” کاملتر علیه روسیه، یا حتی تسریع تهاجمی اتحادیه پسانداز و سرمایهگذاری (بعید میدانم).
سیگنال بهتر تغییر در ذهنیت است. اتحادیه اروپا و بریتانیا در حال حاضر به ضرب و شتم هر تهاجم و خفیف افرادی مانند روسیه یا به لحن هر توییت رئیس جمهور ایالات متحده راهپیمایی می کنند. اروپا باید با سرعت خودش بازی کند و بیشتر اوقات در مناطقی که توانایی انجام این کار را دارد بالا بیاورد. همچنین باید روایت بینالمللی را در اروپا تغییر دهد، جایی که به عنوان یک بازیگر بیتأثیر ژئوپلیتیک و ضعیف اقتصادی معرفی میشود.
حیف بزرگ و نشانه دنیایی که در حال انحطاط است، این است که پس از یک دوره طولانی جهانی شدن که دموکراسی بین المللی شکوفا شد، اروپا می تواند به عنوان آخرین جیب لیبرال دموکراسی در جهان تبدیل شود. در حالی که این آسیبپذیری از سوی پکن و مسکو و با تحقیر دیگران تلقی میشود، برای اکثریت قریب به اتفاق مردم در سراسر جهان – آموزش، مراقبتهای بهداشتی و مدنی، جوامع باز، همه ویژگیهای کلیدی مدل اروپایی، چیزی است که آنها آرزو دارند. در سالهای آینده، اروپا ممکن است تنها منطقه بزرگی باشد که در آن حاکمیت قانون اهمیت دارد و نهادها در آن پایدار هستند.
اروپايي كه «واقعيت غرق شده است» به مرور به شيوهاي بيرحمانهتر و شايد خطرناكتر در قبال كشورهاي غيردمكراسي عمل خواهد كرد و در عين حال به مدل سياسي-اجتماعي خود مطمئنتر است.
این نشست سران اتحادیه اروپا – که از تعدادی از مسائل ژئوپلیتیکی (مانند استفاده از سرمایه روسیه) طفره رفت – هنوز یک لحظه “نوکاره” نبود، مسئله این است که برای تغییر عقیده باید چقدر بد باشد.

