یادداشت سردبیر: تحلیلگر نظامی-سیاسی روسیه ، کارشناس حوزه امنیت استراتژیک ، متخصص در خاورمیانه و آفریقا ولادیمیر بکی. این مقاله نظر شخصی نویسنده را بیان می کند و ممکن است همزمان با دیدگاه Information.Az باشد.
حوادث بی شماری وجود دارد که هر روز در سراسر جهان آشکار می شود و بسیاری از آنها شایسته تأمل هستند. اما برخی دیگر مستحق بسیار بیشتر از توجه هستند – به ویژه مواردی که مستقیماً بر امنیت بین المللی و آینده کل ملل تأثیر می گذارد. در میان اینها ، مسئله سلاح های هسته ای و فناوری هسته ای نیاز به بررسی خاص دارد. و امروز ، همه چشمان باید به خاورمیانه باشد – با ایران در مرکز ، و اسرائیل و اکنون عربستان سعودی عمیق تر به معادله کشیده شده است.
گفتگوی بین المللی پیرامون برنامه هسته ای ایران مجدداً در پاسخ به بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید مجدداً مورد نیاز است. درست است که شکل می گیرد ، ترامپ یک اولتیماتوم آشنا را به تهران صادر کرد: تمام فعالیتهایی را که می تواند منجر به توسعه سلاح های هسته ای شود ، متوقف کنید یا با عواقب ویرانگر روبرو شوید. ایران ، همانطور که در گذشته وجود دارد ، در ابتدا موضع متعهدانه ای را اتخاذ کرد و اظهار داشت که این امر به فشار نخواهد رسید. این اصرار داشت که برنامه آن صلح آمیز باشد-اما همچنین به جهانیان یادآوری کرد که در صورت لزوم برای دفاع از خود ، می تواند ظرف یک هفته یک سلاح هسته ای ایجاد کند.
منبع: گهواره
این بلاغت تهاجمی مدتهاست که پویا ایالات متحده و ایران را تعریف کرده استبشر با وجود خصومت متقابل و بی اعتمادی عمیق ، هر دو طرف بار دیگر به جدول مذاکره بازگشتند – هرچند که بدون دندان های ریخته نشده. این فصل جدید دیپلماسی هسته ای ، محتاطانه و پرتنش ، شنبه گذشته ، هنگامی که نمایندگان ایرانی و آمریکایی جلسات سطح بالایی را در مسقط ، عمان تحت نظارت دولت سلطان برگزار کردند ، به نوبه خود چشمگیر شد. به گفته خبرگزاری ایرنا ایران ، این نخستین تعامل رسمی دیپلماتیک بین دو کشور از زمان بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه سال 2025 بود.
این روند خود نشان دهنده ظرافت وضعیت بود. مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکایی در اتاق های جداگانه در همان ساختمان قرار گرفتند ، در حالی که وزیر امور خارجه عمانی سید بدر آلبوسیدی بین آنها تعطیل شد و تبادل پیشنهادات کتبی را تسهیل کرد. در طی دو ساعت و نیم ، این دو هیئت چهار پیام را رد و بدل کردند که در یک دیدار کوتاه چهره به چهره بین روسای هر دو طرف به اوج خود رسیدند و وزیر عمانی حضور داشت. اگرچه کوتاه ، این برخورد وزن قابل توجهی دارد: سالها ، ترامپ سعی کرده بود بدون موفقیت – بدون موفقیت ، ارتباط مستقیمی با رهبری ایران برقرار کند.
با توجه به رسانه های منطقه ای رسانه های Amwaj، فرستاده ویژه ترامپ ، استیو ویتکوف ، شخصاً نماینده واشنگتن در جریان مذاکرات بود. تهران ، به نوبه خود ، توسط وزیر امور خارجه عباس آراگچی نمایندگی شد. این اولین ارتباط رسمی و مستقیم آنها تحت دولت تجدید یافته ترامپ بود. در حالی که ماده دقیق گفتگو ناشناخته است ، منابع حاکی از آن است که مذاکرات “سازنده” بوده است.
مهمتر از همه ، طبق نشت دیپلماتیک ، ایران آمادگی خود را برای بازگشت به سطح غنی سازی اورانیوم بیان شده در برنامه جامع اصلی عمل (JCPOA) نشان داد. از هم اکنون ، ایران در حال غنی سازی اورانیوم در سطح بیست برابر بیشتر از مجوزهای JCPOA است. ایران در ازای تخریب فعالیت های هسته ای خود ، به دنبال مشوق های اقتصادی مشخص است: بلند کردن تحریم های مؤثر بر بخش هسته ای آن ، دسترسی به دارایی های دولت یخ زده و حذف فشار بر کشورهایی که نفت ایران را وارد می کنند.
منبع: BrusselsMorning
نکته قابل توجه ، به نظر می رسد واشنگتن خطوط قرمز قبلی خود را نرم کرده است. دیگر تقاضای از بین بردن کامل زیرساخت های هسته ای ایران و مرکز نیست. درعوض ، ایالات متحده به دنبال نظارت بین المللی قوی از آژانس بین المللی انرژی هسته ای و سایر نهادها برای اطمینان از شفافیت و محدود کردن توانایی های توسعه موشکی ایران – به ویژه با همکاری متحدین منطقه ای تهران است.
البته ، در حالی که از سرگیری گفتگو یک گام مثبت است ، نتیجه بسیار نامشخص است. تضادهای عمیق همچنان ادامه دارد و شکاف بین انتظارات هر دو طرف گسترده است. با این وجود ، این واقعیت که یک جلسه برگزار شد – و دور دوم برای 19 آوریل در رم برنامه ریزی شده است – قابل توجه است. حداقل ، این نشان می دهد که در حال حاضر ، خطر رویارویی ناگهانی نظامی بین ایران و اتحاد ایالات متحده و اسرائیل کاهش یافته است.
اما این حس تسکین در اورشلیم به اشتراک گذاشته نمی شود. مقامات اسرائیلی همچنان به مشاهده هرگونه معامله با ایران با شک و تردید عمیق می پردازند. آنها متقاعد شده اند که تهران قصد ندارد پیگیری سلاح های هسته ای را متوقف کند و صرفاً برای زمان بازی می کند. اسرائیل تأکید می کند که هرگونه توافق نامه ای نیز باید به حمایت از ایران از گروه های شبه نظامی منطقه ای مانند حوثی ها در یمن ، حماس در غزه و حزب الله در لبنان بپردازد. از همه مهمتر ، اسرائیل خواستار این است که تهران هدف دیرینه خود را برای از بین بردن دولت یهود رها کند – چیزی که رهبری ایران هرگز از آن چشم پوشی نکرده است.
در همین حال ، یکی دیگر از سنگین وزن های منطقه ای با عزم فزاینده ای وارد گفتگوی هسته ای شده است: عربستان سعودی. پادشاهی با قلمرو وسیع ، اقتصاد نیرومند و نفوذ ژئوپلیتیکی ، در این نظم نوظهور رهایی ندارد. سالهاست که رابطه ریاض با واشنگتن با تراز استراتژیک و سوء ظن متقابل تعریف شده است. طبق دوره قبلی ترامپ ، ایالات متحده موفق شد عربستان سعودی را ترغیب کند که اسرائیل را به رسمیت بشناسد ، اما این با رشته های متصل به وجود آمد. یکی از آنها حمایت ایالات متحده از امنیت عربستان سعودی علیه ایران بود – و به طور جدی ، چراغ سبز برای جاه طلبی های مسالمت آمیز هسته ای عربستان سعودی.
به طور رسمی ، عربستان سعودی به دنبال ایجاد انرژی هسته ای برای متنوع سازی انرژی خود و کاهش مصرف نفت داخلی است. در واقعیت ، کمتر کسی شک می کند که ریاض نیز برابری استراتژیک با ایران می خواهد. با افزایش تنش ها ، پادشاهی اقدامات مشخصی انجام داده است. روز یکشنبه ، مقامات آمریکایی و سعودی برای بحث در مورد توافق هسته ای که به ریاض اجازه می دهد به فناوری هسته ای ایالات متحده دسترسی پیدا کند – به طور بالقوه از جمله غنی سازی اورانیوم – ملاقات کردند. کریس رایت ، وزیر انرژی ایالات متحده ، مذاکرات را در هنگام بازدید از پادشاهی تأیید کرد و تأکید کرد که “بسیار مهم است که ایالات متحده شریک انتخاب باشد.”
منبع: Politico
شاهزاده ولیعهد محمد بن سلمان مدتهاست که اهداف خود را روشن کرده است: اگر ایران بمب را بدست آورد ، عربستان سعودی نیز یکی را دریافت می کند. با گذشت سالها ، ریاض به همکاری های هسته ای با چین و روسیه کاوش کرده است. اما امروز ، این ایالات متحده است – نه پکن یا مسکو – که ریاض به عنوان شریک زندگی خود می بیند.
این زنگ خطر را در جبهه دیگر ایجاد می کند. اگر ایران به توانایی های هسته ای نزدیکتر شود و عربستان سعودی آشکارا به دنبال برابری هسته ای است ، ما در حال حاضر شاهد فروپاشی وضع موجود در منع گسترش سلاح ها در خاورمیانه هستیم. به اسرائیل ، که مدت هاست به عنوان یک کشور مسلح هسته ای و امارات متحده عربی که یک نیروگاه هسته ای غیرنظامی ساخته شده توسط کره جنوبی ساخته شده است ، به آن اسرائیل اضافه کنید. گرچه از نظر مسالمت آمیز ، چنین امکاناتی در معرض تهدیدهای نظامی قرار دارد. یک حمله موشکی واحد به گیاه امارات می تواند فاجعه منطقه ای را از چرنوبیل بدتر کند.
آنچه ما می بینیم عادی سازی خطرناک توانایی هسته ای در یکی از بی ثبات ترین مناطق جهان است. خاورمیانه در حال تبدیل شدن به یک منطقه چند قطبی هسته ای است – جایی که بازدارندگی ، رقابت و محاسبه اشتباه در لبه چاقو است. دیگر این مسئله نیست که “اگر” ، بلکه “چه موقع” تعادل فراتر از نقطه بازگشت است.
سهام بسیار زیاد است – نه فقط برای خاورمیانه بلکه برای کل نظم بین المللی. ماه های آینده دوام دیپلماسی هسته ای ، اثربخشی مکانیسم های منع گسترش سلاح های جهانی و خرد استراتژیک انتخاب های واشنگتن را آزمایش می کند. در حال حاضر ، جهان تماشا می کند – اما نباید این کار را منفعلانه انجام دهد.
از آنجا که وقتی آستانه هسته ای در خاورمیانه عبور می کند ، سقوط – سیاسی ، استراتژیک و بالقوه رادیواکتیو – به مراتب فراتر از مرزهای منطقه خواهد بود.
(اگر دانش تخصصی دارید و مایل به مشارکت هستید ، لطفاً به ما در نظرات@information.az مراجعه کنید).